احکام قضائی نویسندگان خوزستانی و روزنامهنگاران خوزستانی در سالهای اخیر، ایران شاهد تحولات گستردهای در زمینه آزادی بیان و حقوق بشر بوده است. یکی از مهمترین رویدادها در این زمینه، بود که به دلیل انتقاد از مقامات و حمایت از جنبشهای اجتماعی، با واکنشهای شدیدی مواجه شدند.
احکام قضائی نویسندگان خوزستانی
در فاصله تابستان تا زمستان سال ۱۴۰۱، فضای اجتماعی و رسانهای خوزستان به شدت امنیتی شد. پس از افشای ابعاد گسترده تخلفات ساختمانی پروژه متروپل و نقش برخی نهادها و مسئولان در این فاجعه، موج تازهای از اعتراضات مدنی و تولید محتواهای انتقادی توسط نویسندگان و روزنامهنگاران خوزستانی شکل گرفت. این فعالیتها با برخورد شدید نهادهای امنیتی و دستگاه قضایی مواجه شد. در این بازه، احضارهای پیاپی، بازداشتهای شبانه، تشکیل پروندههای سنگین و صدور احکام قضائی متعدد، بهطور بیسابقهای افزایش یافت.
در این مدت، احکام قضائی نویسندگان خوزستانی ابعاد وسیعتری به خود گرفت و به جای رسیدگی عادلانه، بیشتر به ابزاری برای خاموشسازی صداهای منتقد تبدیل شد. برخی از روزنامهنگاران نه تنها به حبسهای طولانیمدت محکوم شدند، بلکه با محدودیتهایی نظیر قطع بیمه، اخراج از شغل، و ممنوعیت فعالیت در رسانهها نیز مواجه شدند.در گزارشهای منتشر شده توسط خانوادههای بازداشتشدگان و وکلای آنان، مواردی از فشار روانی، نگهداری طولانیمدت در سلول انفرادی و حتی عدم دسترسی به دارو و درمان نیز گزارش شد. شدت فشارها به حدی بود که حتی برخی از نویسندگان مجبور به ترک کشور شدند تا از پیگردهای قضائی فرار کنند. این دوره زمانی، نقطه اوج سرکوب آزادی بیان در استان خوزستان تلقی میشود، جایی که احکام قضائی نویسندگان خوزستانی نه تنها ابزار سرکوب بود، بلکه نشانهای از سیاست رسمی برای محدودسازی گفتوگوی اجتماعی آزاد در ایران بهشمار آمد.
واکنشهای داخلی
در واکنش به احکام قضائی نویسندگان خوزستانی، جامعه فرهنگی، ادبی، روزنامهنگاری و دانشگاهی ایران یکی از گستردهترین و همبستهترین واکنشهای خود در سالهای اخیر را نشان داد. در بازهای چند ماهه پس از صدور این احکام، دهها بیانیه از سوی انجمنهای نویسندگان، سندیکای روزنامهنگاران، گروههای دانشجویی، و چهرههای فرهنگی مستقل منتشر شد که در آن نه تنها این احکام را محکوم کردند، بلکه خواستار لغو فوری آنها در دادگاه تجدیدنظر شدند.اوج این واکنشها زمانی بود که اسامی محکومان در رسانهها منتشر شد: افرادی چون فرامرز سهدهی، ماندانا صادقی و آرش قلعهگلاب، که بسیاری آنها را از فعالترین و صلحطلبترین چهرههای فرهنگی استان میدانند. در فضای مجازی، هشتگهایی همچون #نه_به_سرکوب_نویسندگان و #آزادی_روزنامهنگاران بهصورت گسترده ترند شد. برخی از شخصیتهای شناختهشده مانند نویسندگان برنده جایزه جلال، استادان دانشگاه و حتی نمایندگان سابق مجلس، صراحتاً از این برخوردها انتقاد کردند و آن را مغایر با اصول قانون اساسی و حقوق شهروندی دانستند.
اوج این واکنشها زمانی بود که اسامی محکومان در رسانهها منتشر شد: افرادی چون فرامرز سهدهی، ماندانا صادقی و آرش قلعهگلاب، که بسیاری آنها را از فعالترین و صلحطلبترین چهرههای فرهنگی استان میدانند. در فضای مجازی، هشتگهایی همچون #نه_به_سرکوب_نویسندگان و #آزادی_روزنامهنگاران بهصورت گسترده ترند شد. برخی از شخصیتهای شناختهشده مانند نویسندگان برنده جایزه جلال، استادان دانشگاه و حتی نمایندگان سابق مجلس، صراحتاً از این برخوردها انتقاد کردند و آن را مغایر با اصول قانون اساسی و حقوق شهروندی دانستند.
علاوه بر این، مراسمهای نمادین مانند شبهای شعر اعتراضی، جلسات هماندیشی در کتابخانهها و نشستهای حقوقی در حمایت از متهمان برگزار شد. برخی رسانههای مستقل با وجود فشار، به پوشش کامل این احکام پرداختند و حتی پروندههایی تحقیقی درباره وضعیت سلامت بازداشتشدگان تهیه کردند.در مجموع، میتوان گفت که واکنشهای داخلی به احکام قضائی نویسندگان خوزستانی نه تنها به سطح بیانیه و اعتراض محدود نماند، بلکه به حرکتی گسترده برای دفاع از آزادی بیان در برابر فشارهای امنیتی تبدیل شد. این واکنشها همچنین شکاف عمیق میان نهادهای فرهنگی و قدرت قضایی را نمایان کرد و سبب شد موضوع وضعیت نویسندگان خوزستانی به یک مسئله ملی بدل شود.
سازمانهای حقوق بشری و فشارهای جهانی
پس از صدور احکام قضائی نویسندگان خوزستانی، وضعیت در ایران موج وسیعی از انتقادات بینالمللی را به همراه داشت، به ویژه از سوی سازمانهای حقوق بشری که در سطح جهانی فعالیت میکنند. سازمانهایی مانند عفو بینالملل، مراسلون بلا حدود، هیومن رایتس واچ و دیگر سازمانهای منطقهای بیانیههای شدیداللحن صادر کردند که این احکام را نقض صریح حقوق بشر و آزادی بیان دانستند.این سازمانها همچنین بر این نکته تأکید کردند که فشارهای جهانی بر ایران باید افزایش یابد تا دولت ایران تحت فشار قرار گیرد تا از سرکوب روزنامهنگاری مستقل و فعالان حقوق بشری خودداری کند. در گزارشی که مراسلون بلا حدود منتشر کرد، تأکید شد که ایران یکی از بدترین کشورهای جهان در سرکوب مطبوعات است و در شاخص آزادی مطبوعات جهانی در رتبه پایین قرار دارد و این احکام علیه روزنامهنگاران ایرانی وضعیت را بدتر میکند.
واکنشها محدود به سازمانهای حقوق بشری نبود، بلکه دولتهای غربی نیز به این قضیه واکنش نشان دادند و احکام قضائی نویسندگان خوزستانی را محکوم کردند و خواستار آزادی فوری روزنامهنگاران و فعالان حقوق بشری شدند که تحت تعقیب قرار گرفتهاند. برخی از دولتهای اروپایی پیامهای روشنی به دولت ایران ارسال کردند که ضرورت احترام به حقوق بشر را یادآور شدند و گفتند که اینگونه سرکوبها مغایر با تعهدات بینالمللی ایران است.
در چارچوب فشارهای بینالمللی، برخی از سازمانهای حقوق بشری خواستار تحریمهای اقتصادی بیشتر علیه ایران شدند در صورتی که دولت این کشور به نقض حقوق بشر ادامه دهد. همچنین برخی از جوامع ایرانی در خارج از کشور، تظاهرات و اعتراضات گستردهای مقابل سفارتخانههای ایران در پایتختهای جهانی برگزار کردند و خواستار آزادی روزنامهنگاران و فعالان شدند و این مسائل را به دادگاه حقوق بشر بینالمللی ارجاع دادند.فشارهای جهانی همچنین در مجامع بینالمللی مانند شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به وضوح نشان داده شد. در این مجامع، مسئله وضعیت حقوق بشر در ایران مطرح شد و کشورهای مختلف نگرانی شدید خود را از وضعیت حقوقی در این کشور ابراز کردند و خواستار نظارت بینالمللی بر وضعیت ایران شدند.
مطالعه بیشتر : مهاجرت نخبگان فرهنگی از ایران؛ آزادی، سانسور یا فقر؟
چالشهای پیش رو و راهکارها
با توجه به شرایط موجود، در این مدت حساس پس از صدور احکام قضائی نویسندگان خوزستانی، نیاز به واکنش سریع و مؤثر از سوی نهادهای داخلی و بینالمللی به وضوح احساس میشود. در این دوره بهطور ویژهای با فشارهای سنگین و محدودیتهای آزادی بیان مواجه بوده است.