در حالیکه کلیسای کاتولیک با انتخاب پاپ جدید در جهان خبرساز شده، اقلیت کلدانی کاتولیک در ایران همچنان در سکوتی سنگین، میان فشارهای امنیتی، تبعیض مذهبی و انزوا فرهنگی روزگار میگذرانند. با اینکه کلدانیهای کاتولیک یکی از قدیمیترین اقوام مسیحیت شرقی را تشکیل میدهند، اما وضعیت آنها در ایران امروز بازتابی از این پیشینهی تاریخی نیست؛ آنها میان فشارهای امنیتی و تبعیض مذهبی گرفتارند.
اقلیت کلدانی کاتولیک در ایران
اقلیت کلدانی کاتولیک در ایران یکی از کهنترین و اصیلترین اقلیتهای مذهبی مسیحی در منطقه خاورمیانه بهشمار میآید. کلدانیها، با پیشینهای که به بینالنهرین باستان و تمدن آشوری بازمیگردد، در طول قرون متمادی هویت دینی، زبانی و فرهنگی خود را حفظ کردهاند. آیین کلدانی در قرن شانزدهم میلادی رسماً به کلیسای کاتولیک پیوست و از آن زمان بهعنوان یکی از شاخههای شرقی کلیسای کاتولیک شناخته میشود. در ایران، این اقلیت کوچک اما ریشهدار، بهویژه در مناطق ارومیه، تهران و کرمانشاه حضور داشته و کلیساها و نهادهای مذهبی خاص خود را اداره کرده است.
پیش از انقلاب ۱۳۵۷، اقلیت کلدانی کاتولیک در ایران از جایگاهی نسبتاً آزادتر برخوردار بود و فعالیتهای مذهبی و فرهنگی خود را با کمترین محدودیت انجام میداد. اما با تغییرات سیاسی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، فضا برای اقلیتهای دینی – بهویژه غیر مسلمانان – بهشدت تنگتر شد. کلدانیها نیز از این قاعده مستثنی نبودهاند: کلیساهای آنان تحت نظارت امنیتی شدید قرار گرفته، کشیشان برای برگزاری آیینها با محدودیت مواجه شدهاند و چاپ و توزیع متون مذهبیشان عملاً ممنوع شده است.
افزون بر فشارهای رسمی، مسئله انزوا و حذف اجتماعی نیز بر زندگی این اقلیت سایه انداخته است. جوانان کلدانی در سیستم آموزشی و دانشگاهی با تبعیض مواجه میشوند، دسترسی آنان به رسانههای ملی بسیار محدود است و در فضای عمومی نیز با نوعی طرد نامحسوس روبرو هستند. این عوامل باعث شدهاند که بسیاری از خانوادههای کلدانی تصمیم به مهاجرت بگیرند؛ بهویژه به کشورهای اروپایی، آمریکا و استرالیا که در آنجا آزادی دینی و امکان حفظ فرهنگ بومی بیشتر فراهم است.
کلیساهایی برای «خودیها»؛ بسته به روی دیگران
در پایتخت، کلیسای «یوسف قدیس» بهعنوان مهمترین مرکز عبادی اقلیت کلدانی کاتولیک در ایران شناخته میشود. این مکان مذهبی نه تنها نقشی محوری در حفظ هویت معنوی این جامعه مسیحی شرقی دارد، بلکه برای بسیاری از اعضای آن نماد تداوم ایمان و سنتهای تاریخیشان است. با این حال، ورود به این کلیسا صرفاً برای مسیحیانی که در شناسنامهشان دین رسمی مسیحیت درج شده، مجاز است. گزارشهای محلی نشان میدهد که نیروهای امنیتی با حساسیت زیادی رفتوآمد به این مکان را کنترل میکنند، بهویژه در ایام برگزاری مراسم مذهبی.
این واقعیت تلخ بازتابی از دشواریهایی است که اقلیت کلدانی کاتولیک در ایران برای انجام آزادانه مناسک دینی خود با آن مواجه است. در حالی که کلیسای جهانی کاتولیک شعارهایی همچون «کلیسا برای همه» سر میدهد، در ایران، درهای کلیساهای کلدانی عملاً بر روی دیگران بسته است. نظارتهای سختگیرانه، فضای امنیتی، و فشارهای اجتماعی موجب شدهاند که این اقلیت مذهبی، که ریشهای دیرینه در تاریخ مسیحیت دارد، همچنان در حاشیه بماند و از حقوق اولیه مذهبی و فرهنگی خود محروم باشد.
پاپ جدید؛ امیدی برای اصلاح یا تغییری بیتأثیر؟
در آوریل ۲۰۲۵، انتخاب پاپ جدید در واتیکان، موجی از امید و نگرانی میان اقلیت کلدانی کاتولیک در ایران ایجاد کرد. کاردینال “لوئیس رافائل ساکو” از عراق، که ریشه در بابل دارد، یکی از نامزدهای پاپی بود. هرچند انتخاب نشد، اما حضور او در میان نامزدها برای بسیاری از کلدانیها دلگرمکننده بود.با این حال، واقعیت آن است که تأثیر پاپ بر وضعیت اقلیت کلدانی کاتولیک در ایران بسیار محدود است. تا زمانی که سیاستهای جمهوری اسلامی نسبت به اقلیتهای مذهبی تغییر نکند، بعید است که اصلاحات کلیسای جهانی راهی به درون ایران بیابد.
نتیجهگیری
اقلیت کلدانی کاتولیک در ایران، با وجود تاریخ پرفراز و نشیب و فرهنگی غنی، در انزوایی نگرانکننده به سر میبرند. فشارهای قانونی، محدودیتهای مذهبی، و مهاجرت پیدرپی، آینده این جامعه را در ایران مبهم ساخته است. آنها امروز بیش از همیشه، میان حفظ هویت و بقا، گرفتار شدهاند.