زن‌کشی در ايران سایه دوربین‌ها؛ الهه تنها نبود

زن‌کشی در ايران سایه دوربین‌ها؛ الهه تنها نبود

زن‌کشی در ایران بار دیگر با قتل الهه حسین‌نژاد در اسلامشهر رخ نمود؛ جنایتی که بی‌کفایتی نظام حاکم در حفاظت از جان زنان را به‌روشنی نشان می‌دهد. در حالی که هزاران دوربین برای کنترل پوشش زنان نصب شده، جان آن‌ها همچنان در خطر است.

زن‌کشی در ایران

قتل الهه حسین‌نژاد، زن جوان ساکن اسلامشهر، بار دیگر واقعیتی تلخ را در برابر افکار عمومی قرار داد؛ واقعیتی که نشان می‌دهد زن‌کشی در ایران نه یک اتفاق استثنایی، بلکه بخشی از یک روند نگران‌کننده و رو به گسترش است. بر اساس گزارش قوه قضاییه، الهه با ضربات چاقو به قتل رسیده؛ اما این تنها بخش کوچکی از ماجراست. بسیاری از فعالان حقوق زنان و کاربران شبکه‌های اجتماعی این جنایت را نه به‌عنوان یک حادثه فردی، بلکه به‌عنوان نشانه‌ای از بحران عمیق در ساختار فرهنگی، قضایی و سیاسی کشور می‌بینند.

الهه، همانند صدها زن دیگر، در سایه بی‌تفاوتی نهادهای مسئول، قربانی خشونتی شد که می‌توانست با اقدام به‌موقع متوقف شود. در شرایطی که هزاران دوربین برای کنترل پوشش زنان در خیابان‌ها نصب شده‌اند، هیچ سامانه مؤثری برای نجات زنانی که در معرض خشونت خانگی یا تهدید قرار دارند، وجود ندارد. مسئولان به جای پاسخگویی، تنها به روایت رسمی بسنده می‌کنند و از بررسی ریشه‌های این بحران شانه خالی می‌کنند.واقعیت این است که زن‌کشی در ایران از حمایت ضمنی ساختارهایی رنج می‌برد که یا خشونت علیه زنان را مشروع می‌دانند، یا آن را پنهان می‌کنند. قتل الهه حسین‌نژاد یک هشدار دیگر است؛ هشداری که اگر نادیده گرفته شود، فهرست قربانیان زن‌کشی در ایران طولانی‌تر خواهد شد و جامعه، بیش از پیش، در باتلاق بی‌عدالتی و بی‌تفاوتی فرو خواهد رفت.

حکومت با دوربین، اما بدون مسئولیت

قتل الهه حسین‌نژاد، زنی جوان در اسلامشهر، جامعه ایران را در بهت و خشم فرو برد. قوه قضاییه اعلام کرده که او با ضربات چاقو به قتل رسیده، اما برای بسیاری، این تنها یک قتل دیگر در زنجیره زن‌کشی‌هایی است که نه‌تنها جلوگیری نمی‌شوند، بلکه در ساختار حکومتی نیز توجیه و گاه حمایت می‌شوند.

حسین رونقی، زندانی سیاسی سابق، در واکنشی صریح در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «وقتی هزاران مامور و دوربین برای کنترل پوشش زنان به‌کار گرفته می‌شود، اما برای نجات جان یک زن هیچ اقدام به‌موقعی صورت نمی‌گیرد، روشن است که ساختار زن‌ستیز و غیرانسانی حاکم، شریک جرم قاتل است.»این سخن رونقی، پژواک دردناک تجربه‌های صدها زن ایرانی‌ست که هر روز در خیابان‌ها، خانه‌ها و پشت درهای بسته قربانی خشونت می‌شوند.

نظامی برای سرکوب، نه حفاظت

در ایران امروز، ابزار نظارتی مانند دوربین‌های مداربسته، پهپادها، و سامانه‌های هوشمند نه برای امنیت عمومی بلکه عمدتاً برای کنترل اجتماعی به‌ویژه کنترل زنان به کار گرفته می‌شوند. در حالی که میلیاردها تومان صرف اجرای طرح‌هایی مانند «عفاف و حجاب هوشمند» شده است، هیچ بودجه یا برنامه مؤثری برای حمایت از زنان در معرض خشونت وجود ندارد. این در حالی است که زن‌کشی در ایران به یک بحران جدی اجتماعی بدل شده و جان زنان بی‌شماری را گرفته است، بدون آنکه اقدام مؤثری از سوی حکومت برای پیشگیری از این جنایت‌ها صورت گیرد.

نتیجه‌گیری

الهه حسین‌نژاد تنها یک اسم در لیست بلندبالای قربانیان خشونت نیست؛ او نماد بی‌عدالتی سیستمی است. تا زمانی که حکومت ایران به جای تأمین امنیت، سرکوب را اولویت بداند و زنان را نه به عنوان انسان‌هایی با حق حیات بلکه به عنوان سوژه‌های کنترل ببیند، بحران زن‌کشی در ایران ادامه خواهد داشت. اما صدای اعتراض بلند شده است — از کوچه‌های اسلامشهر تا فضای مجازی، مردم دیگر سکوت نمی‌کنند.

Related posts

نماز عید قربان ۱۴۰۴؛ سحرگاه نیایش در سراسر ایران

هواشناسی رشت: هشدار نارنجی و تهدید امنیت فعالیت‌های دریایی

اعتراضات بازنشستگان در ایران؛ صدای خاموشی که به خروش تبدیل شده است