زینب جلالیان، قدیمیترین زندانی سیاسی زن در جمهوری اسلامی ایران، بیش از ۱۷ سال است که بدون حتی یک روز مرخصی در زندانهای مختلف کشور محبوس است. با وجود بیماریهای متعدد چشمی، کلیوی و گوارشی، او از رسیدگی پزشکی محروم مانده است. این وضعیت بازتابی از سیاست نظاممند جمهوری اسلامی در فشار و بیتوجهی به حقوق زندانیان سیاسی است.
زینب جلالیان؛ حبس و شکنجه
زینب جلالیان، فعال حقوق بشری کوردی ایرانی، در سال ۱۹۸۲ در روستای دیم قشلاق از توابع شهر ماکو در استان آذربایجان غربی به دنیا آمد.زینب جلالیان در اسفند ۱۳۸۶ بازداشت و در سال ۱۳۸۸ به اتهام «محاربه از طریق عضویت در پژاک» به اعدام محکوم شد. این حکم در سال ۱۳۹۰ به حبس ابد کاهش یافت. او بارها از شکنجههای فیزیکی و روانی برای اعترافات اجباری سخن گفته و گفته است که در دوران بازداشت با خشونتهایی چون شلاق زدن، تهدید به تجاوز و ضربات مکرر مواجه شده است.
وضعیت جسمی بحرانی و بیتوجهی درمانی
طبق گزارش سایت حقوق بشری هرانا، زينب جلالیان به بیماریهای چشمی، کلیوی و گوارشی مبتلاست و علیرغم انجام آزمایشها، پس از گذشت هفت ماه هنوز نتایج آنها به او اعلام نشده است. او از اعزام به بیمارستان محروم مانده و مسئولان زندان نیز همکاری لازم برای درمان وی نشان نمیدهند. خانواده او نگران وضعیت سلامتیاش هستند، چراکه تاکنون به او اجازه مرخصی درمانی نیز داده نشده است.
طی ۱۷ سال گذشته، زینب جلالیان بارها میان زندانهای مختلف از جمله اوین، قرچک، کرمان، یزد، دیزلآباد و خوی جابهجا شده است. این جابهجاییها نهتنها باعث فشار روانی مضاعف شده، بلکه دسترسی او به پرونده پزشکی و پیگیری درمان را به شدت دشوار کرده است. زندانی بودن او در زندان یزد بدون رعایت اصل تفکیک جرایم، نمونهای دیگر از این سیاست فشار است.
سیاست سازمانیافته محرومسازی
سیاست سازمانیافته محرومسازی از درمان در ایران به ویژه برای زندانیان سیاسی یکی از بارزترین و مهمترین شیوههای سرکوب و شکنجه است که به مدت سالها ادامه داشته است. زینب جلالیان، فعال حقوق بشر کُرد، یکی از قربانیان این سیاست است که بیش از ۱۷ سال در زندانهای مختلف ایران بهویژه در شرایط بسیار سخت و غیرانسانی نگهداری شده است. او در این مدت نه تنها از حقوق ابتدایی خود محروم بوده، بلکه بهطور سیستماتیک از دریافت درمانهای پزشکی مورد نیازش نیز جلوگیری شده است. این سیاست نه تنها باعث شده که وضعیت جسمی و روحی او به شدت آسیب ببیند، بلکه بهطور عمدی شرایطی را فراهم کرده که سلامت او روز به روز بیشتر در معرض خطر قرار گیرد. جلالیان از مشکلات جدی چشمی، کلیوی و گوارشی رنج میبرد، اما مسئولان زندان از ارسال او به بیمارستان و انجام آزمایشات پزشکی جلوگیری کردهاند.
این اقدامات، بخشی از سیاست کلی ايران در برخورد با زندانیان سیاسی است که هدف آن شکنجه و فشار بیشتر به زندانیان است تا از این طریق آنها را وادار به سکوت و اعترافات اجباری کنند. سیاست محرومسازی از درمان بهویژه در مورد زندانیان زن، نظیر زینب جلالیان، بهطور مکرر و بیرحمانهای اعمال میشود و نشاندهنده رفتارهای ظالمانه و نادیده گرفتن حقوق انسانی در ایران است.
نتیجهگیری
پرونده زینب جلالیان، نماد واضحی از بیتوجهی حاکمیت به حقوق اولیه زندانیان سیاسی، بهویژه زنان، است. ادامه بازداشت او بدون دسترسی به مراقبتهای پزشکی و محرومیت از مرخصی، تخلفی آشکار از قوانین داخلی و تعهدات بینالمللی حقوق بشری است. جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشر باید خواستار رسیدگی فوری به وضعیت او شوند.