سکوت مرگبار دولت درباره بحران آب خوزستان

سکوت مرگبار دولت درباره بحران آب خوزستان

بحران آب خوزستان به مرحله‌ای رسیده که زندگی روزمره میلیون‌ها نفر از شهروندان عرب‌زبان این استان را مختل کرده است. با وجود سال‌ها هشدار، مقام‌های جمهوری اسلامی نه تنها اقدامی جدی نکرده‌اند، بلکه با سکوت و انکار، بحران را به مرز انفجار اجتماعی رسانده‌اند.

بحران آب خوزستان

بحران آب خوزستان یکی از پیچیده‌ترین و جدی‌ترین مشکلات زیست‌محیطی در ایران محسوب می‌شود که طی سال‌های اخیر زندگی میلیون‌ها نفر از مردم این استان را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. این بحران نه تنها محدود به کمبود آب آشامیدنی است، بلکه بخش‌های مختلف اقتصادی، به ویژه کشاورزی که پایه اصلی معیشت بسیاری از خانواده‌ها در خوزستان است، را نیز با مخاطرات جدی روبرو ساخته است. رودخانه‌های پرآب و تالاب‌های زیبا که زمانی نشانه‌های بارز سرسبزی و شکوفایی این استان بودند، اکنون به دلیل کاهش شدید جریان آب، خشک شده‌اند و اکوسیستم طبیعی خوزستان را به شدت تهدید می‌کنند.

از دلایل اصلی این بحران می‌توان به پروژه‌های انتقال آب از رودخانه‌های خوزستان به مناطق مرکزی ایران اشاره کرد که در چند دهه گذشته بدون توجه به پیامدهای زیست‌محیطی و اجتماعی اجرا شده‌اند. این سیاست‌ها به شکل مستقیم منجر به کاهش سهم آب خوزستان شده و در نتیجه کشاورزان و ساکنان این منطقه با کمبود شدید آب روبرو شده‌اند. علاوه بر این، تغییرات اقلیمی و افزایش دمای هوا نیز به وخامت شرایط افزوده و بحران آب خوزستان را پیچیده‌تر کرده است.

با وجود هشدارهای مکرر فعالان محیط زیست و معترضان محلی، پاسخ دولت ایران به این بحران همچنان ناکافی و عمدتاً در قالب وعده‌های توخالی باقی مانده است. عدم سرمایه‌گذاری کافی در ساخت و توسعه زیرساخت‌های آبرسانی، ناتوانی در کنترل آلودگی منابع آب و همچنین برخوردهای امنیتی با اعتراضات مردمی، همه نشانه‌هایی از بی‌توجهی و سکوت مرگبار دولت درباره بحران آب خوزستان است. این وضعیت موجب افزایش نارضایتی و احساس تبعیض در میان مردم عرب خوزستان شده و باعث شده است که بحران آب خوزستان به یکی از عوامل اصلی تنش‌های اجتماعی در این منطقه تبدیل شود.

انکار، سرکوب و وعده‌های توخالی

واکنش حکومت به اعتراضات مردمی علیه بحران آب خوزستان اغلب با سرکوب همراه بوده است. در تیرماه ۱۴۰۰، موج گسترده‌ای از تظاهرات در خوزستان شکل گرفت که با واکنش خشونت‌بار نیروهای امنیتی همراه شد؛ دست‌کم ۱۰ نفر کشته و ده‌ها نفر بازداشت شدند.در پی این اعتراضات، مقامات وعده‌هایی چون “انتقال آب از خلیج فارس”، “احداث تصفیه‌خانه‌های جدید”، و “مقابله با مافیای آب” دادند، اما در عمل هیچ‌کدام از این پروژه‌ها به مرحله اجرا نرسید.در بسیاری از موارد حتی اطلاع‌رسانی شفاف درباره وضعیت آب و شدت بحران آب خوزستان نیز ممنوع بوده و رسانه‌های دولتی ترجیح داده‌اند سکوت پیشه کنند.

کشاورزی نابود شده، کوچ اجباری

بحران آب تنها محدود به تأمین آب شرب نیست؛ بلکه پیامدهای بسیار گسترده‌تری دارد که زندگی میلیون‌ها نفر در استان خوزستان را تهدید می‌کند. هزاران کشاورز و دامدار در مناطق جنوبی خوزستان به دلیل خشکسالی طولانی‌مدت و نبود منابع آب کافی، مجبور به ترک زمین‌های کشاورزی خود شده‌اند. این وضعیت باعث شده تا کشاورزی که یکی از پایه‌های اصلی اقتصاد خوزستان است، به شدت آسیب ببیند و معیشت خانواده‌های بسیاری در معرض نابودی قرار گیرد. در برخی مناطق حتی شاهد تلف شدن دام‌ها به دلیل بی‌آبی و نبود چرخه تأمین آب مناسب هستیم، امری که به افزایش فقر و مهاجرت گسترده روستاییان به شهرهای بزرگ انجامیده است.

بحران آب در خوزستان همچنین می‌تواند باعث تشدید تنش‌های قومی و اجتماعی شود، چرا که مردم عرب این استان احساس می‌کنند که به دلیل تبعیض‌های ساختاری در تخصیص منابع آبی، از حق طبیعی خود محروم شده‌اند. این موضوع به نارضایتی‌های سیاسی و اجتماعی دامن زده و احتمال بروز اعتراضات و درگیری‌های گسترده‌تر را افزایش می‌دهد.

نتیجه‌گیری

بحران آب در خوزستان تنها یک مسئله زیست‌محیطی نیست؛ بلکه نماد تبعیض ساختاری، نابرابری در توسعه، و سیاست‌هایی است که مردم یک منطقه را به حاشیه رانده‌اند.در حالی‌که مقامات در تهران از “مدیریت منابع” سخن می‌گویند، خوزستانی‌ها با لب‌های تشنه، بی‌برقی، آلودگی، و سرکوب مواجه‌اند. با این حال، مقاومت آن‌ها ادامه دارد؛ مقاومت در برابر فراموشی، تبعیض، و بی‌عدالتی.

Related posts

قیمت گوشت در ایران پیش از عید قربان؛ آیا قربانی فقط برای ثروتمندان است؟

سامانه املاک و اسکان؛ ابزار جدید سرکوب یا راهکاری برای کنترل بازار مسکن؟

قطع برق در ایران یا تعطیلی زندگی؟ روایت‌هایی از بحران خاموشی