با شروع قطع برق در ایران زودهنگام بحران خاموشیها، شهروندان از تاثیرات ویرانگر قطع روزانه برق بر زندگی روزمره، کسبوکار و سلامت روانی خود میگویند. از پمپهای خاموش تا یخچالهای سوخته، صدای اعتراض مردم هر روز بلندتر میشود.
قطع برق در ایران؛ آغاز بحرانی زودهنگام و خاموش
قطع روزانه و بیبرنامه برق در ایران دیگر یک بحران فصلی نیست؛ بلکه حالا به بخشی از واقعیت روزمره بسیاری از شهروندان تبدیل شده است. در حالی که پیشتر خاموشیها در تابستان رخ میداد، امسال ناترازی برق زودتر از موعد و در اردیبهشت آغاز شد. قطع برق در ایران همین مساله باعث شده بسیاری از خانوارها و مشاغل کوچک و بزرگ با مشکلات اساسی روبهرو شوند.شرکت توانیر با انتشار اطلاعیهای در هفتم اردیبهشت، «افزایش زودهنگام دمای هوا و رشد مصرف» را دلیل خاموشیها دانست، اما روایتهای مردمی نشان میدهد که پیامدهای این قطعی برق فراتر از گرماس.
از نبود آب تا توقف آسانسورها
یکی از پیامدهای مهم قطع برق، مختل شدن سیستم پمپ آب در ساختمانهای چندطبقه است. شهروندی از پردیس تهران گزارش داده که با قطع برق، نه تنها پکیج دیواری آپارتمان از کار میافتد، بلکه ساکنان طبقات بالا نیز بدون آب میمانند. این موضوع در فازهای پرتراکم مانند فاز ۱۱ که برجهایی ۱۴ طبقه دارد، زندگی را فلج کرده است.همچنین قطع برق در ایران بهطور مستقیم منجر به از کار افتادن آسانسورها، تلفن، اینترنت و دیگر زیرساختهای حیاتی در ساختمانها میشود.
شمار زیادی از شهروندان در پیامهای خود از سوختن لوازم خانگی از جمله یخچال، پکیج، ریموتهای ساختمان، قطع برق در ایران و حتی سیستمهای اداری و کاری خبر دادهاند. یک مخاطب هزینه تعمیر یخچالش را ۱۲ میلیون تومان برآورد کرد، و دیگری از سوختن پکیج ۳۵ میلیونی گفت. با این وجود، هیچ نهاد رسمی مسئولیت این خسارات را برعهده نمیگیرد.
در تلاش برای فرار از بحران قطع برق در ایران، برخی به خرید ژنراتور روی آوردند، اما این راهحلها مشکلات جدیدی به همراه داشت. یک شهروند از یزد اشاره کرد که پس از استفاده از ژنراتورهای غیراستاندارد، آتشسوزی بزرگی در یک کارخانه کاغذسازی رخ داد. او افزود که قیمت هر ژنراتور ممکن است به صدها میلیون تومان برسد که این امر سرمایهگذاری در این زمینه را پرریسک میکند.
کسبوکارهای کوچک
مشاغل خانگی و کارگاههای کوچک، بهویژه نانواییها، نجاریها و خیاطیها، در خط مقدم آسیب ناشی از خاموشی هستند. یکی از نجاران با لحنی گلایهآمیز گفته که به دلیل قطعیهای مکرر، نمیتواند بهموقع سفارشهای مشتریانش را تحویل دهد، و این موضوع به «جنگ اعصاب دائمی» بدل شده است.
نتیجهگیری
قطع برق در ایران دیگر یک پدیده موقتی یا فصلی نیست، بلکه به بحرانی ساختاری تبدیل شده که نشاندهنده ضعف عمیق در مدیریت زیرساختهای حیاتی کشور است. روایتهای شهروندان از شهرهای مختلف حاکی از آن است که خاموشیها تنها یک مشکل فنی یا محدود به ساعات مشخصی از روز نیست، بلکه عملاً زندگی روزمره، کسبوکارها، سلامت، آموزش و حتی امنیت مردم را مختل کرده است.