رضا ملکی، زندانی ۳۷ ساله کُرد اهل هرسین، در زندان قزلحصار کرج بر اثر بیماری و عدم رسیدگی پزشکی جان باخت. او در حالی درگذشت که یک سال بدون محاکمه در بازداشت به سر میبرد.
مرگ در سکوت؛ رضا ملکی و رنج بیپایان زندانیان بدون صدا
روز پنجشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۴، خبر جانباختن رضا ملکی، زندانی اهل هرسین کرمانشاه، بار دیگر توجه افکار عمومی را به وضعیت فاجعهبار زندانهای ایران جلب کرد. ملکی که به بیماری کبدی مبتلا بود، در واحد ۲ اندرزگاه ۱۵ زندان قزلحصار کرج جان سپرد؛ در حالی که نه تنها تحت درمان قرار نگرفت، بلکه از حق بدیهی برخورداری از مرخصی استعلاجی و وداع با خانواده نیز محروم بود.
بیدادگاه، بیدرمان؛ یک سال بازداشت بدون رسیدگی قضاییرضا ملکی که از یک سال پیش با اتهامات مرتبط با مواد مخدر بازداشت شده بود، هرگز فرصت دفاع از خود در دادگاه را نیافت. منبعی مطلع نزدیک به خانواده وی گفت که نه تنها جلسه رسیدگی به پروندهاش برگزار نشد، بلکه مسئولان زندان و نهادهای قضایی نیز به هشدارهای خانوادهاش درباره وخامت حال او بیتوجهی کردند.
عدم رسیدگی پزشکی، شرایط بهداشتی نامناسب، و محرومیت از دسترسی به خدمات درمانی اولیه، مسائلی رایج در زندانهای جمهوری اسلامی ایران هستند. مرگ رضا ملکی، همانند دهها مورد دیگر در سالهای اخیر، مصداقی روشن از نقض حقوق اولیه زندانیان، از جمله حق زندگی، سلامت و دادرسی عادلانه است.
زندان قزلحصار؛ محل مرگهای تکراری و بیپاسخ
متعدد درباره بدرفتاری با زندانیان، اعتصاب غذا، و مرگهای مشکوک بدل شده است. فقط در ماه گذشته، خبر مرگ چند زندانی دیگر از جمله یک زندانی اهل افغانستان در همین زندان منتشر شد که همه این موارد بدون شفافسازی و پاسخگویی باقی ماندهاند.در حالی که سازمانهای بینالمللی حقوق بشر بارها ایران را به رعایت حقوق زندانیان و پایان دادن به شکنجه و بیتوجهی پزشکی فراخواندهاند، مقامات جمهوری اسلامی نه تنها بیتفاوتاند، بلکه با مسدود کردن جریان آزاد اطلاعات، سعی در پنهانسازی حقیقت دارند.
مرگ رضا ملکی یک تراژدی انسانی است، اما او تنها یک نام در میان دهها زندانی جانباخته نیست. آنچه اهمیت دارد، تغییر سیستماتیک در رویکرد حکومت نسبت به حقوق زندانیان است. تا زمانی که رسیدگی قضایی عادلانه، خدمات پزشکی و نظارت مستقل در زندانها وجود نداشته باشد، چرخه مرگهای خاموش ادامه خواهد داشت.