در ایران، با وجود پیشرفتهای قابل توجه در زمینه پیوند اعضا، همچنان با چالشهای جدی در کمبود اعضا پیوندی در ايران مورد نیاز بیماران مواجه هستیم. طبق گزارشهای رسمی، روزانه بین ۱۰ تا ۱۲ نفر به دلیل عدم دسترسی به عضو مناسب جان خود را از دست میدهند. این وضعیت نه تنها جان بیماران را تهدید میکند بلکه مسائل اخلاقی و قانونی پیچیدهای را نیز به همراه دارد.
وضعیت فعلی کمبود اعضا پیوندی در ايران
طبق گزارشهای رسمی ، کمبود اعضا پیوندی در ايران، حدود ۲۵,۰۰۰ بیمار در ایران در صف انتظار قرار دارند. از این تعداد، بیشترین تقاضا مربوط به پیوند کلیه است. با این حال، تنها حدود ۲۵ درصد از این بیماران موفق به دریافت عضو مناسب میشوند.روزانه بین ۱۰ تا ۱۲ نفر به دلیل نرسیدن عضو مناسب جان خود را از دست میدهند که این آمار در پایان سال به بیش از ۳ هزار مورد فوت منجر میشود. این وضعیت نشاندهنده شکاف عمیق میان نیاز بیماران و میزان اهدای عضو در کشور است.
همچنین، زیرساختهای پزشکی و بیمارستانی در همه مناطق کشور بهطور یکسان برای شناسایی و نگهداری از بیماران مرگ مغزی جهت استفاده از اعضای قابل پیوند تجهیز نشدهاند. کمبود اعضا پیوندی در ايران این امر باعث میشود فرصتهای طلایی برای نجات جان بیماران از بین برود.یکی از علل اصلی کمبود اعضا پيوندى ، عدم آگاهی عمومی از فرآیند پیوند و اهمیت آن است. علاوه بر این، برخی از خانوادهها به دلیل عدم درک صحیح از مفهوم مرگ مغزی، از اهدا اعضای عزیزان خود امتناع میکنند.
تأثیرات اجتماعی و اقتصادی
کمبود اعضا پیوندی در ايران باعث افزایش اضطراب و ناامیدی در میان بیماران و خانوادههای آنان میشود. بسیاری از بیمارانی که در صف انتظار برای پیوند هستند، به دلیل وضعیت وخیم جسمانی و کاهش کیفیت زندگی، احساس یأس و ناامیدی میکنند. این احساسات نه تنها بر روی سلامت روانی بیماران تأثیر منفی میگذارد، بلکه مشکلات اجتماعی نیز ایجاد میکند.
بیماران منتظر پیوند ممکن است مجبور شوند مدتهای طولانی در خانه بمانند و از فعالیتهای اجتماعی خود محروم شوند. این انزوا میتواند منجر به کاهش تعاملات اجتماعی و بهطور کلی کاهش کیفیت زندگی آنها شود. در مواردی، مشکلات روحی و روانی مانند افسردگی و اضطراب در میان بیماران افزایش مییابد که این خود به مشکلات اجتماعی و خانوادگی منجر میشود.
کمبود اعضا پیوندی در ايران علاوه بر اینکه تأثیرات انسانی و اجتماعی زیادی دارد، بر اقتصاد کشور نیز فشار وارد میکند. یکی از بزرگترین مشکلات اقتصادی که از این کمبود ناشی میشود، هزینههای بالای درمان بیماران نیازمند پیوند است. این بیماران در شرایطی که عضو مناسب پیدا نمیکنند، مجبورند به درمانهای موقتی و پرهزینهای مانند دیالیز روی آورند. بهویژه در بیماران کلیوی، دیالیز نه تنها کیفیت زندگی را کاهش میدهد، بلکه هزینههای زیادی برای بیماران و سیستم بهداشت و درمان تحمیل میکند.
فشار بر خانوادهها
یکی دیگر از جنبههای اقتصادی این بحران، فشار مالی سنگینی است که به خانوادهها وارد میشود. در بسیاری از موارد، خانوادهها باید هزینههای بالای درمان و دارو را تأمین کنند و این میتواند مشکلات مالی شدیدی را برای آنها به دنبال داشته باشد. همچنین، كمبود اعضا در ایران نیاز به مرخصیهای طولانی مدت از کار برای مراقبت از بیماران، تأثیر زیادی بر روی اقتصاد خانوادهها میگذارد.خانوادههای بیمارانی که در صف انتظار پیوند هستند، اغلب با مشکلات مالی و عاطفی دست و پنجه نرم میکنند. هزینههای درمانی، سفر به مراکز درمانی و نیاز به مراقبتهای ویژه از جمله مشکلاتی است که خانوادهها با آن مواجهند. در بسیاری از موارد، خانوادهها مجبور به فروش داراییهای خود یا قرض گرفتن پول برای تأمین هزینهها میشوند.
نتیجهگیری
کمبود اعضا پیوندی در ايران نه تنها یک چالش پزشکی است، بلکه تأثیرات عمیقی بر جنبههای اجتماعی و اقتصادی کشور دارد. این وضعیت فشار زیادی را بر سیستم بهداشت و درمان، بیماران، خانوادهها و حتی اقتصاد کل کشور وارد میکند. برای مقابله با این بحران، باید فرهنگ اهدای عضو در جامعه تقویت شود و حمایتهای قانونی و مالی بیشتری برای خانوادهها و بیماران فراهم گردد.