همکاری امنیتی ایران و طالبان؛ نزدیکی تاکتیکی یا راهبردی بلندمدت؟

همکاری امنیتی ایران و طالبان؛ نزدیکی تاکتیکی یا راهبردی بلندمدت؟

همکاری امنیتی ایران و طالبان ،روابط تهران دچار نوسانات و پیچیدگی‌های فراوانی شده است. از درگیری‌های مرزی گرفته تا دیدارهای دیپلماتیک، شواهد نشان می‌دهد که تهران و کابل در حال بازتعریف نوعی رابطه خاص هستند؛ رابطه‌ای که ممکن است میان همکاری امنیتی، منافع اقتصادی و بازی‌های اطلاعاتی نوسان داشته باشد.

ابعاد و پیچیدگی‌های همکاری امنیتی ایران و طالبان

با وجود تفاوت‌های ایدئولوژیک و تاریخی عمیق ایران و گروه طالبان، تحولات منطقه‌ای پس از بازگشت طالبان به قدرت در کابل در سال ۲۰۲۱، دو طرف را ناگزیر به نوعی همکاری امنیتی غیررسمی و مبتنی بر ضرورت‌ها کرده است؛ همکاری‌ای که بیشتر رنگ‌و‌بوی عمل‌گرایی و محدودیت دارد تا یک ائتلاف استراتژیک پایدار. این همکاری، بازتابی از درهم‌تنیدگی مجموعه‌ای از ابعاد پیچیده‌ای‌ست که از نگرانی‌های مرزی گرفته تا تهدیدات مشترک و توازن قدرت در آسیای مرکزی را شامل می‌شود.

ایران با تهدیدی مستقیم از ناحیه بی‌ثباتی در مرزهای شرقی خود روبه‌روست، به‌ویژه در استان‌های سیستان‌ و بلوچستان و خراسان جنوبی؛ مناطقی که قاچاق مواد مخدر، اسلحه و انسان در آن‌ها رواج دارد و خطر نفوذ گروه‌های افراطی مانند داعش خراسان نیز رو به افزایش است. از این رو، تهران با وجود عدم به‌رسمیت‌شناختن رسمی طالبان به عنوان دولت، گزینه همکاری امنیتی محدود با این گروه را انتخاب کرده است تا از این طریق تا حدی بر وضعیت مرزها مسلط باشد و از تبدیل این مناطق به کانون بی‌ثباتی جلوگیری کند.

اشتراکاتی در زمینه مقابله با داعش میان دو طرف وجود دارد. داعش دشمن مشترک تهران و طالبان است؛ از یک‌سو ایران هدف ایدئولوژیک این گروه است و از سوی دیگر، طالبان نیز داعش را تهدیدی برای اقتدار و موجودیت خود می‌داند. طبق برخی گزارش‌های غیررسمی، همکاری امنیتی ایران و طالبان در این زمینه شامل تبادل محدود اطلاعات امنیتی درباره تحرکات گروه‌های افراطی، به‌ویژه در استان‌های هرات، فراه و نیمروز شده است.

منافع مشترک یا معامله پنهان؟

با وجود نبودِ شناسایی رسمی متقابل، تحرکات سیاسی و امنیتی میان ایران و طالبان را نمی‌توان صرفاً از زاویه نیازهای امنیتی یا نزدیکی ایدئولوژیک تفسیر کرد. نشانه‌های فزاینده‌ای وجود دارد که این رابطه فراتر از اقدامات مرزی آشکار، شامل نوعی همکاری امنیتی ایران و طالبان در قالبی غیررسمی و پنهان است؛ همکاری‌ای که بر اساس محاسبات پیچیده ژئوپلیتیکی، اقتصادی و اطلاعاتی شکل گرفته است.

از سوی دیگ، تحلیل‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد پرونده ایالات متحده به‌عنوان یک دشمن مشترک، پیوندی استراتژیک میان دو طرف ایجاد کرده است. همکاری امنیتی ایران و طالبان را ابزاری احتمالی برای تضعیف نفوذ آمریکا در آسیای مرکزی می‌داند و طالبان نیز از نزدیکی با تهران برای تقویت موقعیت منطقه‌ای خود بهره می‌برد.

درگیری‌های مرزی و سیاست دوگانه تهران

با وجود روابط ظاهراً دوستانه، تنش‌هایی نیز میان دو طرف دیده شده است؛ از جمله درگیری‌های مرزی در سال ۱۴۰۲ بر سر منابع آب رودخانه هیرمند که منجر به کشته شدن نیروهایی از دو طرف شد. با این حال، همکاری امنیتی ایران و طالبان همچنان به عنوان یکی از ابزارهای کنترل تنش و جلوگیری از درگیری گسترده‌تر مطرح است، به‌ویژه از سوی تهران که تلاش می‌کند ضمن حفظ امنیت مرزها، کانال‌های ارتباطی را باز نگه دارد.این سیاست دوگانه، یعنی هم انتقاد علنی از برخی رفتارهای طالبان (مانند محدودیت بر زنان) و هم تداوم ارتباطات دیپلماتیک، نشان از یک بازی پیچیده دارد؛ بازی‌ای که هدف آن حفظ نفوذ ایران در افغانستان در نبود آمریکا است.

نتیجه‌گیری

روابط ایران و طالبان وارد مرحله‌ای حساس و چندلایه شده است. از یک سو، منافع مشترک و نیازهای متقابل، دو طرف را به گفت‌وگو و همکاری سوق داده‌اند. در این میان، همکاری امنیتی ایران و طالبان به‌عنوان یکی از ابعاد اصلی این تعامل، در حال گسترش تدریجی است؛ هرچند در چارچوبی غیررسمی و موقت. از سوی دیگر، سایه سنگین بی‌اعتمادی، رقابت‌های منطقه‌ای و اختلافات تاریخی، مانع شکل‌گیری یک اتحاد واقعی است. آیا این یک شراکت مصلحتی است یا بخشی از بازی اطلاعاتی گسترده‌تر تهران در منطقه؟ پاسخ، همچنان در پرده ابهام باقی مانده است.

Related posts

تنش در روابط ایران و عربستان در موسم حج؛ بازگشت به نقطه آغاز؟

کنسرسیوم غنی‌سازی: رویای نافرجام اتمی ایران

قطر به اخراج و بازداشت بهائیان متهم شد