اجرای حکم اعدام احمدالله اسماعیلی، تبعه افغانستان، در زندان قزلحصار کرج، بار دیگر نگاهها را به سرنوشت پناهجویان و مهاجران افغان در نظام قضایی جمهوری اسلامی جلب کرده است. از آغاز سال جاری میلادی، دستکم ۳۶ زندانی افغان در ایران اعدام شدهاند، بدون شفافیت قضایی یا اطلاعرسانی رسمی.
اعدام در سکوت: احمدالله اسماعیلی که بود؟
احمدالله اسماعیلی، مردی ۳۱ ساله و تبعه افغانستان، در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ (۴ ژوئن ۲۰۲۵) در زندان قزلحصار کرج اعدام شد. بر اساس گزارش سازمان حقوق بشری هەنگاو، او به اتهام “قتل عمد” بازداشت و بدون دسترسی شفاف به روند دادرسی عادلانه به اعدام محکوم شد.نکته مهم در این پرونده، عدم اطلاعرسانی از سوی رسانههای حکومتی ایران است. قوه قضاییه و رسانههای وابسته به آن از انتشار هرگونه خبر درباره این اعدام خودداری کردهاند، رفتاری که در موارد مشابه نیز تکرار شده است.
اعدام احمدالله اسماعیلی بخشی از یک روند گستردهتر است. طبق آمار منتشر شده از سوی سازمان هەنگاو، از ابتدای سال ۲۰۲۵ میلادی تاکنون، دستکم ۳۶ تبعه افغانستان در زندانهای ایران اعدام شدهاند.این آمار نگرانکننده در حالی منتشر میشود که بسیاری از این زندانیان از اقشار آسیبپذیر جامعه مهاجر هستند که در شرایط ناعادلانه اقتصادی و اجتماعی در ایران زندگی میکنند و اغلب دسترسی به وکیل، ترجمه مناسب، یا فرآیند قضایی شفاف ندارند.
تبعیض ساختاری علیه مهاجران افغان
جامعه مهاجران افغانستانی در ایران دهههاست که با تبعیض و نابرابری مواجهاند. در سیستم قضایی ايران، این تبعیض خود را به شکل شدیدتری نشان میدهد. از عدم ترجمه کافی در دادگاهها گرفته تا صدور احکام اعدام با استناد به اعترافات اجباری یا فاقد مدارک قانونی کافی.نهادهای بینالمللی حقوق بشر بارها از ایران خواستهاند که نسبت به دادرسی عادلانه برای اتباع خارجی حساسیت نشان دهد. اما بهنظر میرسد که افغانستانیها، بهویژه در دوران بیثباتی کشورشان، قربانیان خاموش این نظام ناعادلانه شدهاند.احمدالله اسماعیلی نیز یکی از همین قربانیان بود؛ مردی افغان که بدون دسترسی به وکیل مستقل و در غیاب نظارت عمومی، در سکوت کامل اعدام شد.
زندان قزلحصار در کرج، در سالهای اخیر به یکی از مراکز اصلی اجرای احکام اعدام در ایران تبدیل شده است. در گزارشهای متعدد سازمان هەنگاو آمده است که طی ماههای اخیر، دهها نفر در این زندان اعدام شدهاند که شامل زندانیان کُرد، بلوچ، و افغان بودهاند.اجرای این احکام معمولاً در سحرگاه و بدون حضور وکیل مدافع یا خانواده زندانی انجام میشود. خانوادهها نیز معمولاً تنها پس از مرگ عزیزانشان، آنهم بهصورت غیررسمی، از این احکام باخبر میشوند.
درخواست برای توقف اعدام و شفافیت قضایی
سازمانهای حقوق بشری، از جمله هەنگاو، بارها خواستار توقف فوری اجرای احکام اعدام و رسیدگی عادلانه به پروندهها شدهاند. همچنین، خواسته شده است که اجرای حکم اعدام تنها در صورت شفافیت کامل قضایی، دسترسی به وکیل مستقل، و نظارت نهادهای بینالمللی صورت گیرد.در مورد احمدالله اسماعیلی، هیچ مدرک علنی، هیچ گزارش حقوقی، و هیچ دفاعیهای منتشر نشده است. این سکوت، خود گویای ضعف ساختار قضایی ایران در رعایت ابتداییترین اصول عدالت است.
نتیجهگیری
اعدام احمدالله اسماعیلی تنها یک پرونده نیست، بلکه نمادی از بیعدالتی سیستماتیک علیه مهاجران افغان در ایران است. وقتی نه دادگاه، نه رسانه، و نه دولت پاسخگو باشند، قربانیان در سکوت میمیرند و فراموش میشوند.ضروری است که جامعه مدنی، فعالان حقوق بشر، و رسانههای مستقل نسبت به این روند مرگبار بیتفاوت نمانند. اعدام باید متوقف شود، بهویژه وقتی عدالت خود در محاق است.