بحران معیشتی کردستان، حالا با جنگ ایران و اسراییل، وارد مرحله تازهای شده است. بسیاری از خانوادههایی که سالها پیش برای فرار از بیکاری و فقر ساختاری این منطقه، راهی شهرهایی چون تهران و تبریز شده بودند، حالا با بمباران پایتخت و هشدارهای تخلیه، ناچار به بازگشت به زادگاه خود شدهاند؛ بازگشتی که برای خیلیها به معنای ورود به برزخ بلاتکلیفی، بیخانمانی و ناامیدی اقتصادی است.
بحران معیشتی کردستان؛ فقر، بیکاری و بازگشت اجباری
در سالهای اخیر، هزاران نفر از مردم استان کردستان به دلیل فقر ساختاری، نبود فرصتهای شغلی و شرایط اقتصادی نامساعد، مجبور به ترک دیار خود و مهاجرت به شهرهایی چون تهران، تبریز و حتی اقلیم کردستان عراق شدهاند. حالا اما با شعلهور شدن جنگ ایران و اسراییل و آغاز بمباران تهران، بسیاری از آنها بدون آنکه برنامهای برای بازگشت داشته باشند، به زادگاه خود برگشتهاند. این بازگشت، اگرچه به ظاهر به دلیل ناامنی در پایتخت صورت گرفته، اما در واقع ریشه در همان بحران معیشتی کردستان دارد که سالهاست مردم را مجبور به مهاجرت کرده است.
حالا با بازگشت اجباری، آنها دوباره با همان مشکلات قدیمی روبرو شدهاند؛ نبود شغل، نداشتن مسکن و آیندهای مبهم. خانوادههایی که سالها برای ساختن آیندهای بهتر از کردستان خارج شده بودند، حالا باید در سایه بحران معیشتی کردستان، زندگی خود را از نقطه صفر آغاز کنند، آن هم در شرایطی که هیچ تضمینی برای بهبود اوضاع وجود ندارد.
کابوس جنگ؛ ترس و بلاتکلیفی جوانان
برای بسیاری از جوانان کردستان، نه جنگ چیز جدیدی است و نه ترس و بلاتکلیفی. اما جنگ اخیر میان ایران و اسراییل، این کابوس را شدیدتر و ملموستر کرده است. دانشجویانی که برای تحصیل به تهران یا شهرهای دیگر رفته بودند، حالا در پی هشدارهای تخلیه، مجبور به بازگشت شدهاند. بازگشتی که نه تنها امنیت را تضمین نمیکند، بلکه آنها را دوباره درگیر بحران معیشتی کردستان میکند. جوانانی که پیشتر به امید یافتن شغل یا تحصیل بهتر دیارشان را ترک کرده بودند، اکنون با دست خالی و آیندهای نامعلوم، دوباره به خانه برگشتهاند.
ترس از بمباران، بلاتکلیفی در مورد تحصیل، نبود شغل و مسکن، همه و همه زندگی آنها را تحت تاثیر قرار داده است. والدین نگران، جوانان ناامید و شهری که هیچ زیرساخت اقتصادی مستحکمی ندارد، تصویری است که امروز در بسیاری از نقاط کردستان دیده میشود. در واقع، جنگ تنها یک عامل تسریعکننده است؛ ریشه این وضعیت را باید در همان بحران معیشتی کردستان جستوجو کرد که سالهاست سایه سنگین خود را بر سر این استان انداخته است.
بیشتر بخوانید : وضعیت کارگران در بحران؛ صدای خاموشِ جنگ ۱۴۰۴
آوارگیِ دوباره؛ وقتی خانه دیگر پناه نیست
برای بسیاری از خانوادههای کردستان، بازگشت به زادگاهشان در روزهای پرالتهاب اخیر، نه یک انتخاب، بلکه یک اجبار تلخ بوده است. اما وقتی قدم به خانههای قدیمیشان گذاشتند، خیلی زود متوجه شدند که آنچه روزگاری خانه و پناهگاه بود، دیگر نه امنیت میدهد و نه امید. سالهاست که فقر، بیکاری و نبود زیرساختهای مناسب، چهره کردستان را تغییر داده و حالا با موج تازه مهاجرت معکوس، فقط ابعاد بحران معیشتی کردستان آشکارتر شده است.
جوانانی که با هزار امید به تهران، تبریز یا حتی اقلیم کردستان عراق رفته بودند، حالا در سایه جنگ و ناامنی، به شهرهایی بازگشتهاند که نه کار هست و نه چشماندازی برای آینده. خانوادههایی که خانهشان را فروختند یا برای اجاره و زندگی بهتر به مرکز کشور کوچ کردند، امروز بیخانه و بیکار در خانه اقوام یا در اتاقهای کوچک استیجاری روزگار میگذرانند.
دولت در این میان فقط وعده داده، اما هیچ اقدام عملی مشخصی برای کاهش فشار اقتصادی یا ایجاد فرصتهای شغلی در منطقه انجام نداده است. همین وضعیت، بحران را عمیقتر و امید را کمرنگتر کرده است. واقعیت این است که بازگشت اجباری مردم، فقط پرده دیگری از بحران معیشتی کردستان را پیش چشم همه قرار داده؛ بحرانی که تا زمانی که سیاستهای جدی و عملی در دستور کار نباشد، پایانی برای آن متصور نیست.