حمله اسرائیل به ایران وارد مرحلهای خونبار شده است؛ در حالی که مقامهای رسمی از تلفات محدود سخن میگویند، گزارش جدید سایت حقوق بشری هرانا از کشتهشدن ۸۶۵ نفر و زخمیشدن دستکم ۳۳۹۶ نفر در سراسر کشور پرده برمیدارد. این آمار تکاندهنده که بر اساس منابع غیردولتی تهیه شده، واقعیتی تلخ از فاجعهای پنهان را بازتاب میدهد.
ابعاد انسانی حمله اسرائیل به ایران
ابعاد انسانی حمله اسرائیل به ایران فراتر از آمار خشک کشتهها و زخمیهاست. در پس هر عدد، خانوادهای داغدار، کودکی بیپدر، یا مادری منتظر خبر فرزندش قرار دارد. بر اساس گزارش سایت حقوق بشری هرانا، تنها در عرض چند روز از آغاز حمله اسرائیل به ایران، صدها خانواده در سراسر کشور عزیزان خود را از دست دادهاند یا شاهد مجروحیت شدید آنها بودهاند. این حملات نهتنها به زیرساختهای نظامی آسیب زده، بلکه قلب زندگی غیرنظامیان را نیز هدف قرار داده است. تصاویر منتشرشده از مناطق آسیبدیده نشان میدهد که خانهها، مدارس و حتی مراکز درمانی در برخی استانها متحمل خسارت شدهاند. آنچه امروز در سایه سانسور و سکوت رسانهای دیده نمیشود، رنج بیصدای مردمیست که قربانی تصمیمات سیاسی و درگیریهای فرامنطقهای شدهاند. ابعاد انسانی این فاجعه باید جدی گرفته شود، چرا که هزینه واقعی جنگ، جان انسانهاست؛ نه تنها خطوط در نقشههای ژئوپلیتیک.
۲۵ استان در تیررس؛ گستره جغرافیایی حملات
از آغاز حمله اسرائیل به ایران تاکنون، دستکم ۲۵ استان کشور بهطور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر حملات هوایی و موشکی قرار گرفتهاند. مناطقی از شمالغرب تا جنوبشرق، از آذربایجان غربی و کردستان گرفته تا بوشهر و سیستان و بلوچستان، شاهد انفجارها، تخریب تأسیسات، و تلفات انسانی بودهاند. در برخی از این استانها، هدفگیری مراکز نظامی و پدافند هوایی موجب آسیب شدید به زیرساختهای شهری اطراف نیز شده است. حمله اسرائیل به ایران بهگونهای طراحی شده که نقاط کلیدی و استراتژیک کشور را هدف قرار دهد، اما بهدلیل نزدیکی پایگاههای نظامی به مناطق مسکونی، بسیاری از غیرنظامیان نیز درگیر پیامدهای آن شدهاند. این گستردگی جغرافیایی نهتنها نشاندهنده ضعف دفاعی در سطح ملیست، بلکه گواهی بر آن است که بحران، به یک تهدید سراسری برای امنیت و زندگی روزمره مردم ایران تبدیل شده است.
نتیجهگیری: مرگ در سکوت، فاجعه در سایه
گزارش سایت هرانا، بار دیگر نشان میدهد که در جمهوری اسلامی،حمله اسرائیل به ایران فاجعهها نه در آمار رسمی بلکه در روایتهای خاموش مردم شکل میگیرند. در شرایطی که ایران در آستانه جنگ تمامعیار قرار دارد، حق مردم برای دانستن حقیقت و واقعیت کشتهشدگان و آسیبدیدگان نباید قربانی مصالح امنیتی و ایدئولوژیک شود.با وجود تهدیدات، رسانههای حقوق بشری مانند هرانا نقش بیبدیلی در افشای حقیقت دارند؛ حقیقتی که ممکن است در لابهلای پروپاگاندای حکومتی گم شود، اما برای بازماندگان و خانواده قربانیان، همچنان زنده و دردناک باقی خواهد ماند.