خسارتهای اقتصادی ایران پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، به یکی از نگرانیهای جدی مردم و کارشناسان تبدیل شده است. در حالی که رسانههای حکومتی روی تلفات و زیانهای اسرائیل تمرکز میکنند، واقعیت تلخ این است که اقتصاد ایران قربانی اصلی این درگیری بوده و آثار ویرانگر آن در زندگی روزمره مردم کاملاً محسوس است.
خسارتهای اقتصادی ایران
خسارتهای اقتصادی ایران در پی جنگ اخیر با اسرائیل تنها محدود به آمارهای خشک و ارقام روی کاغذ نیست، بلکه این خسارتها بهطور مستقیم در زندگی روزمره مردم، سفرههای خالی، صفهای طولانی نان و قیمتهای سرسامآور کالاهای اساسی دیده میشود. واقعیت این است که زیر پوست شهرهای ایران، اقتصاد کشور زیر فشار چندجانبه در حال فروپاشی است و آنچه به نام دستاورد نظامی تبلیغ میشود، در عمل به قیمت از بین رفتن ثبات اقتصادی، امنیت شغلی و معیشت مردم تمام شده است.
به گفته کارشناسان مستقل، توقف صادرات نفت، کاهش ورودی ارز به کشور، هزینههای نجومی موشکپرانی، تخریب زیرساختهای هستهای و اقتصادی، حملات سایبری، قطع گسترده اینترنت و تشدید تحریمهای مالی، تنها بخشی از ابعاد خسارتهای اقتصادی ایران است. این مجموعه خسارتها نهتنها اقتصاد کشور را در کوتاهمدت فلج کرده، بلکه در بلندمدت میتواند ایران را وارد چرخهای از رکود مزمن، بیکاری گسترده، فقر فراگیر و افزایش نارضایتیهای اجتماعی کند؛ وضعیتی که نشانههای آن از هماکنون در خیابانها و سفرههای مردم کاملاً مشهود است.
هزینههای موشکی؛ میلیاردها دلار در آسمان
در جریان جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، نیروهای مسلح ایران حدود ۵۹۱ موشک بالستیک و بیش از ۱۰۰ پهپاد تهاجمی به سمت اهداف مختلف در اسرائیل و منطقه شلیک کردند. اگرچه این حملات از سوی رسانههای حکومتی بهعنوان «قدرتنمایی نظامی» تبلیغ شد، اما واقعیت این است که پشت هر موشک و پهپاد شلیکشده، میلیونها دلار هزینهای نهفته است که در نهایت، به صورت مستقیم بر خسارتهای اقتصادی ایران اضافه میشود.
بر اساس برآوردهای موجود، هزینه هر موشک شلیکشده میتواند بین ۲۵۰ هزار تا ۸ میلیون دلار باشد؛ با این حساب، مجموع هزینههای صرفشده برای این حملات موشکی، بین ۱۴۷ میلیون دلار تا ۴.۷ میلیارد دلار تخمین زده میشود. این در حالی است که این رقم، فقط شامل هزینه تولید و شلیک موشکهاست و هزینههای جانبی مثل لجستیک، سوخت، تجهیزات پشتیبانی، نیروی انسانی و زیرساختهای مربوطه در آن لحاظ نشده است.
نکته قابلتوجه این است که این حجم سرسامآور از هزینههای نظامی در شرایطی بر دوش کشور تحمیل شده که اقتصاد ایران پیش از این هم درگیر رکود، تورم، کاهش درآمدهای نفتی و مشکلات گسترده معیشتی بود. اکنون، با اضافه شدن بار مالی جنگ و بهویژه هزینههای موشکی، بر دامنه خسارتهای اقتصادی ایران افزوده شده است و چشمانداز اقتصادی کشور، بیش از پیش تیره و مبهم به نظر میرسد.
بیشتر بخوانید : قطع اینترنت در ايران؛ مرگ خاموش در میانه حملات موشکی
بحران معیشت؛ صفهای نان و کمبود کالا
همزمان با شدت گرفتن درگیریهای نظامی و حملات هوایی، زنجیره تأمین مواد غذایی در ایران با اختلال جدی مواجه شده است. کمبود آرد، برنج، روغن و دیگر اقلام اساسی به وضوح در سراسر کشور احساس میشود و در بسیاری از مناطق، صفهای طولانی نان بار دیگر به صحنههای روزمره مردم بازگشته است. فروشگاهها در شهرهای بزرگ مانند تهران، اصفهان و مشهد با کمبود جدی کالاهای اساسی روبهرو شدهاند و نانواییها ناچار شدهاند سهمیهبندی کنند یا ساعات کاری خود را کاهش دهند.
وزارت کشاورزی و مسئولان اقتصادی تلاش کردهاند با افزایش واردات گندم و توقف صادرات برخی اقلام، این بحران را کنترل کنند اما واقعیت این است که اثرات جنگ و ناآرامیها فراتر از ظرفیت کنترلهای مقطعی است. تولید داخلی تحت تأثیر حملات، کمبود مواد اولیه و اختلال در حملونقل، به شدت کاهش یافته و این موضوع بر بازار مصرف سایه افکنده است.
در چنین شرایطی، افزایش تورم، کاهش قدرت خرید مردم و کمبود کالاهای اساسی، فشار روانی و اقتصادی گستردهای بر طبقات ضعیف جامعه تحمیل کرده است. کارشناسان میگویند اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، خطر بروز ناآرامیهای اجتماعی ناشی از بحران معیشت، بسیار محتمل است. واقعیت این است که معیشت مردم در خط مقدم خسارتهای اقتصادی ایران قرار دارد و این بحران، برخلاف تبلیغات رسمی، تنها محدود به میدان نبرد نیست بلکه هر روز در سفرههای خالی و جیبهای خالی مردم خودش را نشان میدهد.