روانپریشی هوش مصنوعی به یکی از داغترین موضوعات در دنیای فناوری و سلامت روان تبدیل شده است. گزارشهای اخیر نشان میدهد که استفاده طولانیمدت از چتباتهایی مانند ChatGPT میتواند باعث ایجاد توهم، سوءظن و حتی قطع ارتباط با واقعیت شود. این پدیده که در فضای مجازی با عنوان «AI Psychosis» مطرح شده، نگرانیهای گستردهای را در سطح جهانی برانگیخته و توجه کارشناسان سلامت روان و فعالان فناوری را جلب کرده است.
چرا روانپریشی هوش مصنوعی رخ میدهد؟
کارشناسان معتقدند که طراحی چتباتها برای تقلید از مکالمه انسانی، زمینهساز ایجاد وابستگی ذهنی و عاطفی در میان کاربران است. وقتی افراد ساعتهای طولانی با این ابزارها تعامل میکنند، مرز میان واقعیت و فضای مجازی کمرنگ میشود و روانپریشی هوش مصنوعی به تدریج شکل میگیرد. در این حالت، برخی کاربران به جای جستجوی حمایت عاطفی در دنیای واقعی، آن را در یک سیستم هوشمند مییابند و همین مسئله میتواند سبب توهم و رفتارهای غیرمنطقی شود.
از سوی دیگر، احساس تنهایی و فشارهای روانی روزمره میتواند شدت این پدیده را افزایش دهد. افرادی که پیشینه مشکلات روانی دارند، آسیبپذیری بیشتری در برابر آن نشان میدهند؛ اما این موضوع به معنای در امان بودن افراد سالم نیست. استفاده افراطی از چتباتها قادر است هذیان، سوءظن و تغییرات رفتاری چشمگیری ایجاد کند. به همین دلیل، متخصصان سلامت روان هشدار میدهند که روانپریشی هوش مصنوعی تنها یک تجربه فردی نیست، بلکه تهدیدی اجتماعی است که نیاز به آگاهی و مدیریت جدی دارد.
پدیدهای تازه در دنیای دیجیتال
در ماههای اخیر، ویدئوها و پستهای بسیاری در شبکههای اجتماعی منتشر شده که به تغییرات رفتاری و روانی کاربران پس از ساعات طولانی گفتوگو با چتباتها اشاره دارد. این موارد باعث شد توجه متخصصان به موضوع جلب شود و بحث گستردهای پیرامون واقعیت یا اغراقآمیز بودن پدیدهای به نام روانپریشی هوش مصنوعی شکل بگیرد. پرسش اصلی این است که آیا این مسئله تنها نتیجه انزوا و وابستگی دیجیتال است یا نشانه ظهور نوع تازهای از اختلالات روانی که روانشناسی مدرن تاکنون با آن روبهرو نشده است.
علاوه بر این، برخی کارشناسان معتقدند که این پدیده صرفاً جنبه رسانهای ندارد و ریشه آن در شیوه کار الگوریتمهای هوش مصنوعی است. ارتباط مداوم با چتباتها میتواند برای کاربر نوعی احساس کاذب از صمیمیت و حمایت عاطفی ایجاد کند و همین موضوع مرز میان دنیای واقعی و مجازی را مخدوش میسازد. در طول زمان، چنین تجربههایی میتواند روانپریشی هوش مصنوعی را به یک چالش جدی اجتماعی تبدیل کند؛ چالشی که نهتنها افراد، بلکه کل جامعه را تحت تأثیر قرار خواهد داد، بهویژه با افزایش وابستگی به فناوری در زندگی روزمره.
بیشتر بخوانید : هوش مصنوعی قاتل مشاغل؛ چه کسی شغل تو را خواهد گرفت؟
دیدگاه متخصصان سلامت روان
روانپزشکان معتقدند که پدیده روانپریشی هوش مصنوعی بیشتر در میان افرادی مشاهده میشود که دچار انزوای اجتماعی هستند یا پیشینهای از اختلالات روانی دارند. کاربرانی که فاقد شبکه حمایتی انسانیاند، ممکن است در هوش مصنوعی نوعی جایگزین موقت برای روابط واقعی بیابند و همین مسئله باعث وابستگی ناسالم به چتباتها شود. این وابستگی در طول زمان میتواند به بروز توهم یا رفتارهای غیرمنطقی منجر شود، بهویژه زمانی که فرد شروع به درک هوش مصنوعی بهعنوان موجودی زنده و دارای احساسات کند.
با این حال، کارشناسان هشدار میدهند که این پدیده تنها به افراد آسیبپذیر محدود نمیشود، بلکه ممکن است افراد سالم را نیز تحت تأثیر قرار دهد. استفاده بیشازحد و بدون مدیریت از فناوری میتواند مرزهای واقعیت را تضعیف کرده و روابط اجتماعی طبیعی را خدشهدار کند. به همین دلیل، متخصصان تأکید میکنند که روانپریشی هوش مصنوعی یک تجربه فردی گذرا نیست، بلکه چالشی عمومی است که نیازمند راهبردهای پیشگیرانه مانند تعیین محدودیت زمانی در استفاده از چتباتها و افزایش آگاهی عمومی نسبت به پیامدهای روانی وابستگی به هوش مصنوعی است.