سانسور در ایران دیگر تنها محدود به رسانهها نیست؛ اکنون شعر، داستان و حتی اندیشه نیز قربانی تیغ سانسور شدهاند. در تازهترین نمونه از این سرکوب سازمانیافته، فرامرز سهدهی، شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران، به اتهام «توهین به مقدسات» به یک سال زندان تعزیری محکوم شده است. این حکم تازهترین نشانه از تداوم سیاست حذف و خاموشسازی صداهای مستقل در عرصه فرهنگ و ادبیات کشور است.
سانسور در ایران
سانسور در ایران دیگر محدود به رسانهها و کتابها نیست؛ اکنون شعر، داستان و حتی اندیشههای نویسندگان نیز در معرض تهدید قرار دارند. این سیاست سازمانیافته با هدف خاموش کردن هر صدای مستقل و منتقد، کلمات را به جرم تبدیل میکند و محیط فرهنگی را مسموم کرده است. سانسور در ایران نه تنها آزادی بیان را تهدید میکند، بلکه نویسندگان و شاعران را مجبور میسازد که برای بیان واقعیتها و انتقادات اجتماعی، مراقب هر واژه باشند.
نمونه اخیر این سرکوب، فرامرز سهدهی، شاعر اهل بهبهان و عضو کانون نویسندگان ایران است که به اتهام «توهین به مقدسات» به یک سال زندان تعزیری محکوم شده است. این حکم تازه، ادامه پروندههای قبلی اوست که در آن بیش از ۲۲ ماه حبس برایش صادر شده بود. فرامرز سهدهی تنها نیست؛ ناصر همتی در آبدانان، نینا گلستانی و رزیتا رجایی در رشت و سجاد حائری در دماوند نیز به دلایل مشابه محکوم شدهاند.
واکنش نهادهای حقوق بشری
نهادهای حقوق بشری بارها نسبت به وضعیت آزادی بیان در ایران هشدار دادهاند و محکومیت فرامرز سهدهی را نمونهای بارز از نقض حقوق فرهنگی و مدنی میدانند. سانسور در ایران، علاوه بر محدود کردن رسانهها و کتابها، اکنون به سرکوب فعالان فرهنگی و شاعران نیز رسیده است. این نهادها تأکید میکنند که فشارهای قضایی و احکام زندان علیه نویسندگان، نشاندهنده سیاستی سیستماتیک برای خاموش کردن صداهای مستقل است و میتواند فضای ادبی و فرهنگی کشور را فلج کند.
در بیانیههای رسمی، نهادهای حقوق بشری خواستار آزادی فوری فرامرز سهدهی و دیگر نویسندگان و شاعران زندانی شدهاند و هشدار دادهاند که ادامه این روند، موجب کاهش اعتماد عمومی به نظام قضایی و افزایش سرکوب جامعه فرهنگی خواهد شد. سانسور در ایران باعث شده تا بسیاری از هنرمندان و نویسندگان، برای ادامه فعالیت خود، با ترس و محدودیتهای شدید مواجه شوند، و خطر بازداشت و محاکمه همواره بر سر آنها سایه افکنده است.