گردشگری پزشکی در ایران طی سالهای اخیر به یکی از حوزههای مهم و بحثبرانگیز تبدیل شده است. از یکسو، این صنعت با جذب بیماران خارجی و ورود ارز به کشور، بهعنوان فرصتی اقتصادی مطرح میشود؛ و از سوی دیگر، انتقادهایی جدی درباره کیفیت خدمات، نابرابری میان بیماران داخلی و خارجی و چالشهای ساختاری نظام سلامت در ایران وجود دارد. همین تضادها باعث شده که گردشگری پزشکی نه تنها به موضوعی اقتصادی، بلکه به مسئلهای اجتماعی و حتی سیاسی بدل شود.
گردشگری پزشکی در ایران
گردشگری پزشکی در ایران در سالهای اخیر بهعنوان یکی از محورهای مهم توسعه اقتصادی و اجتماعی مطرح شده است. ایران با برخورداری از پزشکان متخصص، بیمارستانهای مجهز و هزینههای پایینتر نسبت به بسیاری از کشورهای منطقه، توانسته است توجه شمار زیادی از بیماران خارجی را به خود جلب کند. جراحیهای زیبایی، درمان ناباروری، کاشت مو و عملهای ارتوپدی از جمله خدماتی هستند که بیشترین تقاضا را در این حوزه به خود اختصاص دادهاند. همزمان، دولت ایران از این صنعت بهعنوان ابزاری برای جذب ارز خارجی و مقابله با آثار تحریمهای اقتصادی بهره میگیرد.
با وجود این دستاوردها، گردشگری پزشکی در ایران با چالشهای جدی نیز همراه است. کمبود داروهای حیاتی، فشار بر زیرساختهای درمانی و نابرابری میان بیماران داخلی و خارجی از مهمترین نگرانیها به شمار میآید. در بسیاری از موارد، بیماران ایرانی برای دریافت خدمات ساده باید مدتهای طولانی در صف انتظار بمانند، در حالی که بیماران خارجی به مراکز خصوصی مجهز و خدمات ویژه دسترسی پیدا میکنند. این وضعیت نهتنها موجب انتقادهای گسترده در داخل کشور شده، بلکه پرسشهای مهمی درباره اولویتهای نظام سلامت ایران برانگیخته است.
تضاد میان جذب بیماران خارجی و رنج بیماران داخلی
تضاد میان جذب بیماران خارجی و رنج بیماران داخلییکی از چالشهای اساسی در حوزه سلامت ایران، همزمانی رشد گردشگری پزشکی در ایران با کمبود امکانات برای بیماران داخلی است. در حالی که مراکز درمانی خصوصی با تبلیغات گسترده به دنبال جذب بیماران خارجی از کشورهای همسایه هستند، بسیاری از شهروندان ایرانی برای دریافت خدمات اولیه پزشکی با صفهای طولانی و هزینههای سنگین مواجهاند. این شرایط نشان میدهد که اولویتدهی به منافع اقتصادی کوتاهمدت، در عمل به کاهش کیفیت دسترسی بیماران داخلی منجر شده است.
از سوی دیگر، اختلاف فاحش میان نوع خدمات ارائهشده به بیماران خارجی و داخلی، شکاف اجتماعی و بیاعتمادی عمومی را تقویت کرده است. بیمار خارجی در ایران اغلب با امکانات لوکس، مترجم اختصاصی و خدمات سریع مواجه میشود، در حالی که بیمار ایرانی حتی برای یافتن داروی ضروری یا گرفتن نوبت ساده باید دشواریهای زیادی را تحمل کند.
چالش عدالت درمانی و پیامدهای اجتماعی
مسئله عدالت درمانی در ایران در سالهای اخیر به یکی از موضوعات بحثبرانگیز تبدیل شده است. در شرایطی که گردشگری پزشکی در ایران در شهرهایی چون مشهد، شیراز، تهران و اصفهان با رشد قابل توجهی روبهرو بوده و این شهرها به مقاصد اصلی بیماران خارجی بدل شدهاند، بسیاری از بیماران داخلی در همین مناطق برای دریافت خدمات درمانی ابتدایی با مشکلات جدی مواجه هستند. این تناقض، پرسشهای عمیقی را درباره اولویتهای نظام سلامت کشور ایجاد کرده است؛ آیا باید منابع و ظرفیتهای پزشکی صرفاً در خدمت جذب ارز خارجی قرار گیرد یا تأمین نیاز شهروندان داخلی در اولویت است؟
پیامدهای اجتماعی این نابرابری در عرصه درمانی بسیار گسترده است. در حالی که بیمار خارجی در بیمارستانهای خصوصی شیراز یا کلینیکهای مجهز تهران خدمات ویژهای دریافت میکند، بیمار ایرانی در همان شهرها گاه مجبور است برای یک عمل جراحی ساده ماهها در انتظار بماند. چنین وضعیتی نهتنها احساس تبعیض و بیعدالتی را در جامعه تقویت میکند، بلکه به کاهش اعتماد عمومی نسبت به کارآمدی ساختار درمانی کشور منجر میشود. ادامه این روند میتواند به شکافهای اجتماعی عمیقتر و حتی اعتراضهای عمومی پیرامون اولویتهای نظام سلامت دامن بزند.