آشپزی ایرانی فقط یک هنر یا روش پخت غذا نیست، بلکه بخشی از هویت فرهنگی مردم ایران است؛ هویتی که این روزها زیر فشار گرانی، تورم و بحران اقتصادی، همچنان زنده مانده است. در سالهای اخیر، با کوچکتر شدن سفرهها، حذف مواد غذایی اساسی و کاهش قدرت خرید، بسیاری انتظار داشتند که سنتهای آشپزی ایرانی کمرنگ شوند. اما واقعیت چیز دیگریست: خلاقیت، سازگاری و عشق به غذا، هنوز این میراث را سرپا نگه داشتهاند.
چطور آشپزی ایرانی با فقر اقتصادی سازگار شده است؟
در سالهای اخیر، بسیاری از خانوادههای ایرانی با کاهش درآمد و افزایش شدید قیمت مواد غذایی روبهرو شدهاند. در این شرایط دشوار، آشپزی ایرانی نهتنها فراموش نشده، بلکه خود را با واقعیتهای جدید اقتصادی تطبیق داده است. حذف گوشت از غذاهای روزمره، استفاده از مواد ارزانتر مانند عدس، سویا و سیبزمینی، و سادهسازی دستورپختها، از جمله روشهاییست که مردم برای ادامهی پختوپز در پیش گرفتهاند.
در ایران، غذا تنها خوراک جسم نیست، بلکه تبدیل به ابزاری برای بیان اعتراض و نارضایتی شده است. کوچک شدن سفره، حذف گوشت، نبود لبنیات در وعدههای خانوادگی، امروز نمادهای ملموس فقر ساختاری و بیعدالتی اجتماعیاند.حتی در اعتراضات مردمی، گاه شعارهایی مانند “سفرهمون خالیه” یا تصاویر نان خالی به عنوان نماد فقر در فضای مجازی دستبهدست میشود. این یعنی غذا وارد حوزه سیاست و مطالبهگری شده است.
آشپزی ایرانی همواره بر پایهی تنوع و طعم بنا شده است، اما در دوران بحران، این هنر با خلاقیت بیشتر همراه شده. بسیاری از خانوادهها به غذاهای سنتی و سادهای بازگشتهاند که هزینهی کمی دارند اما همچنان بخشی از فرهنگ غذایی ایران محسوب میشوند. این بازتعریف اجباری، نشان میدهد که آشپزی ایرانی توانایی بقا و انطباق با شرایط سخت را دارد و میتواند حتی در روزهای تنگدستی، طعم و اصالت خود را حفظ کند.
بازگشت به غذاهای ساده و سنتی
در شرایطی که قیمت مواد غذایی اساسی مانند گوشت، برنج، لبنیات و روغن بهطور سرسامآوری افزایش یافته، بسیاری از خانوادههای ایرانی ناچار به بازگشت به غذاهای ساده و سنتی شدهاند؛ غذاهایی مانند اشکنه، عدسی، آبگوشت ساده، دمپختک، کوکو سیبزمینی و اش رشته. این خوراکیها نهتنها مقرونبهصرفه هستند، بلکه ریشه در فرهنگ و خاطرات نسلهای پیشین دارند.
آشپزی ایرانی همواره پیوندی عمیق با تاریخ، اقلیم و معیشت مردم داشته است. در دوران بحران، این نوع آشپزی ایرانی بهنوعی بازگشت به اصالت و سادگی را تجربه میکند. مردم با امکانات محدود، غذاهایی تولید میکنند که هم مغذیاند و هم حامل هویت فرهنگیاند. این بازگشت به غذاهای ساده، تلاشیست برای حفظ روح آشپزی ایرانی در دورانی که سفرهها کوچکتر از همیشهاند.
غذای خانگی برای فروش
با افزایش بیکاری و کاهش درآمدها، بسیاری از زنان ایرانی به فروش غذای خانگی روی آوردهاند تا بتوانند بخشی از هزینههای زندگی را تأمین کنند. پخت غذا در خانه و عرضه آن از طریق شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و تلگرام به یکی از راههای رایج کسب درآمد تبدیل شده است. این روند نه تنها منبع درآمدی برای خانوادهها فراهم کرده، بلکه باعث رونق دوباره برخی از غذاهای سنتی فراموششده نیز شده است.
در این مسیر، آشپزی ایرانی به یک سرمایه فرهنگی و اقتصادی تبدیل شده است. زنان با تکیه بر مهارتهای خود در آشپزی ایرانی، غذاهایی با طعم خانگی، قیمت مناسب و کیفیت بالا ارائه میدهند که با استقبال گستردهای روبهرو شدهاند. این پدیده نشان میدهد که حتی در دل بحران، خلاقیت و هویت غذایی ایرانی میتواند فرصتساز باشد.
نتیجهگیری
در میان موجی از تورم، فقر، و فشارهای اقتصادی، آشپزی ایرانی نه تنها از پا نیفتاده، بلکه با انعطافپذیری و خلاقیت، چهرهای تازه به خود گرفته است. بازگشت به غذاهای ساده، گسترش فروش غذای خانگی، و مقاومت فرهنگی در برابر حذف طعمها و سنتها، همه نشان میدهند که سفرهی ایرانی هرچند کوچکتر شده، اما هنوز گرم و زنده است.آشپزی ایرانی امروز بیش از هر زمان دیگری، نه فقط راهی برای سیر شدن، بلکه نمادی از هویت، همبستگی و ایستادگی مردم ایران در برابر بحرانهاست.