احیای گور ایرانی در سالهای اخیر به یکی از چالشبرانگیزترین پروژههای حفاظتی در ایران تبدیل شده است. با وجود افزایش تعداد این گونه در برخی مناطق، کارشناسان محیطزیست معتقدند که صرف افزایش جمعیت بهتنهایی نشانه موفقیت نیست، بلکه احیای واقعی تنها زمانی محقق میشود که زیستگاههای تکهتکهشده این گونه بهصورت کامل بازسازی و به هم متصل شوند. این مسئله نهتنها برای بقای گور ایرانی حیاتی است، بلکه برای آیندهی تنوع زیستی ایران نیز اهمیتی بنیادین دارد.
احیای گور ایرانی
سالهاست که پروژههای متعددی با هدف احیای گور ایرانی در مناطق حفاظتشدهای همچون پارک ملی کویر، بهرامگور و نایبندان در حال اجرا است. با این حال، متخصصان محیطزیست هشدار میدهند که تمرکز صرف بر تکثیر در اسارت یا انتقال جمعیتها بدون بازسازی زیستگاههای طبیعی، در درازمدت میتواند پیامدهایی معکوس بههمراه داشته باشد. آنها تأکید میکنند که بدون احیای پوشش گیاهی، تأمین منابع آبی و کاهش فشار انسانی بر محدودههای زیست، هیچ برنامهای برای احیای گور ایرانی به موفقیت پایدار نخواهد رسید.
در وضعیت کنونی، زیستگاههای این گونه به دلیل گسترش جادهها، احداث خطوط انتقال نیرو و توسعه بیرویه شهری، بهشدت تکهتکه شدهاند. این تکهتکه شدن منجر به کاهش ارتباط ژنتیکی میان جمعیتها و پدید آمدن ساختارهای جداافتادهای شده است که در علم بومشناسی از آن با عنوان «جزیرهای شدن» یاد میشود. در چنین شرایطی، خطر انقراض تدریجی افزایش مییابد و بازگشت گور ایرانی به زیستگاههای اصلی خود، به یکی از چالشهای جدی حفاظتی کشور تبدیل شده است.
نقش انسان در تخریب زیستگاه
توسعه بیبرنامه و فقدان نگاه اکولوژیک در مدیریت سرزمین، اصلیترین عامل تهدید برای گور ایرانی است. ساخت جادههای ارتباطی میان استانها، خطوط انتقال نفت و گاز و گسترش شهرنشینی در نزدیکی مناطق حفاظتشده، زیستگاه طبیعی این گونه را محدود و جدا کرده است. به عنوان نمونه، در گذشته بخشهایی از اطراف تهران، سمنان و یزد زیستگاه طبیعی گور ایرانی محسوب میشد، اما اکنون تنها لکههایی پراکنده از این مناطق باقی مانده است. اگر این روند ادامه یابد، حتی افزایش مصنوعی جمعیت نیز نمیتواند بقای درازمدت گونه را تضمین کند.
در نهایت، احیای گور ایرانی تنها با شمارش تعداد افراد باقیمانده معنا نمییابد، بلکه به بازگشت توازن اکولوژیک در زیستگاههای طبیعی آن وابسته است. تا زمانی که مدیریت سرزمین بر پایه اصول علمی و نگاه اکولوژیک اصلاح نشود، هرگونه تلاش برای تکثیر و رهاسازی، نتیجهای موقت و شکننده خواهد داشت.نجات این گونه منحصربهفرد، به معنای نجات بخشی از میراث طبیعی ایران است؛ میراثی که از دستدادن آن نهتنها شکست در حفاظت از یک گونه، بلکه نشانهای از ضعف در مدیریت پایدار محیطزیست کشور خواهد بود.