اعتراضات نسل زد در مکزیک در ساعات اخیر به یکی از مهمترین رویدادهای سیاسی این کشور تبدیل شده است، پس از آنکه هزاران جوان پس از ترور شهردار مشهور به موضع ضد باندی خود، در اعتراض به تشدید خشونت و جرایم سازمانیافته به خیابانها آمدند. این جنبشهای جوانان نشاندهنده تغییر جدیدی در چشمانداز اجتماعی و سیاسی است، جایی که نسل جوانتر با قدرت حضور خود را در پاسخ به آنچه که آن را شکست دولت در محافظت از شهروندانش میداند، اعلام میکند.
اعتراضات نسل زد در مکزیک: درگیری و ۱۲۰ زخمی در یک روز
اعتراضات نسل زد در مکزیک یکی از بزرگترین جنبشهای جوانان سال را تشکیل داد و هزاران زن و مرد جوان در دهها شهر به خیابانها آمدند تا به خشونت فزاینده و جرایم سازمانیافته اعتراض کنند. این جنبشها که به طور خودجوش در رسانههای اجتماعی آغاز شدند، به سرعت به تظاهرات گسترده تبدیل شدند، زیرا شرکتکنندگان خشم خود را از ترورهای مداوم علیه مقامات محلی ابراز کردند که آخرین مورد آن قتل شهرداری بود که به خاطر موضع سرسختانهاش علیه کارتلها شناخته میشد. مکزیکوسیتی شاهد شدیدترین اعتراضات بود، به طوری که تظاهرکنندگان سعی کردند موانع امنیتی اطراف کاخ ملی را بردارند که منجر به درگیری مستقیم با پلیس شد که از گاز اشکآور و گلولههای لاستیکی استفاده کرد. این درگیریها منجر به زخمی شدن بیش از ۱۰۰ افسر پلیس و ۲۰ غیرنظامی و همچنین دستگیری ۲۰ نفر و ارجاع ۲۰ نفر دیگر به مقامات قضایی به اتهامات مختلف شد. ناظران معتقدند که این اعتراضات بیانگر آگاهی جدیدی در میان نسل جوان مکزیک است، نسلی که احساس میکند دولت قادر به مقابله با باندها نیست و آینده کشور در معرض تهدید است و بنابراین برای بیان خواستههای خود به خیابانها متوسل میشود، آن هم در برههای سیاسی که با تشدید تنش بین شهروندان و دولت مشخص میشود، در بحبوحه ترس از گسترش دایره خشونت در صورت عدم ارائه راهحلهای جدی برای بحران امنیتی رو به وخامت.
مقایسه اعتراضات جوانان: مکزیک و ایران در یک نگاه
حولات در مکزیک به مسیر اعتراضاتی اشاره دارد که تا حدودی شبیه به ایران است، جایی که جوانان نقش برجستهای در رهبری اعتراضات خیابانی و تلاش برای تغییر ایفا میکنند. همانطور که نسل Z مکزیک علیه تشدید خشونت و ضعف نهادهای امنیتی اعتراض کرد، ایران نیز در سالهای اخیر شاهد اعتراضات گستردهای به رهبری جوانانی بوده است که خواستار پایان دادن به سرکوب سیاسی، بهبود شرایط زندگی و تضمین حقوق اساسی خود بودهاند. در حالی که ماهیت چالشها در این دو کشور متفاوت است – مکزیک با خشونت سازمانیافته باندها روبرو است در حالی که ایران از یک محاصره شدید امنیتی و سیاسی رنج میبرد – وجه مشترک این است که یک نسل کامل احساس میکند دولت دیگر قادر به پاسخگویی به خواستههای آنها یا محافظت از آینده آنها نیست. در هر دو مورد، جوانان برای بسیج و سازماندهی به اعتراضات نسل زد در مکزیک رسانههای اجتماعی متکی هستند و تلاش میکنند تا انحصار سنتی قدرت بر حوزه عمومی را بشکنند. همزمان با واکنش هر دو دولت با اقدامات امنیتی شدید و دستگیریهای گسترده، نسل جوان به طور فزایندهای مصمم میشود که نقش محوری در شکلدهی به سیاست داخلی ایفا کند، و این نشان میدهد که اعتراضات در هر دو کشور رویدادهای زودگذر نیستند، بلکه بخشی از یک تحول عمیق اجتماعی هستند که میتواند قدرت و رابطه بین دولت و جامعه را در سالهای آینده تغییر شکل دهد.