امنیت سایبری در ایران در سالهای اخیر به یکی از چالشبرانگیزترین حوزههای فناوری تبدیل شده است. با گسترش ابزارهای نوین مانند هوشمصنوعی، بدافزارهای پیشرفته و فعالیت گروههای هکاتیویستی، فضای دیجیتال کشور وارد مرحلهای حساس شده است. این شرایط، هم فرصتهایی برای تقویت زیرساختهای دفاعی ایجاد کرده و هم نگرانیهایی درباره نقض حریم خصوصی و سوءاستفادههای احتمالی به همراه داشته است.
امنیت سایبری در ایران
امنیت سایبری در ایران در دهه اخیر دستخوش تحولات گستردهای شده است. با گسترش اینترنت، دیجیتالیشدن خدمات عمومی و وابستگی بیشتر زیرساختهای حیاتی به شبکههای ارتباطی، نیاز به محافظت از دادهها و سیستمها به یک ضرورت ملی تبدیل شده است. در واکنش به این تحولات، نهادهای حکومتی اقدام به ایجاد ساختارهای امنیتی گستردهای کردهاند؛ از جمله توسعهی شبکه ملی اطلاعات، ایجاد سامانههای نظارتی پیشرفته و تدوین دستورالعملهایی برای مقابله با تهدیدات سایبری. این اقدامات باعث شده تا توان دفاعی دیجیتال کشور تا حدی ارتقا یابد، اما در عین حال نگرانیهایی جدی در خصوص حریم خصوصی، نظارت بیرویه و فقدان شفافیت ایجاد شده است.
در کنار تلاشهای رسمی، امنیت سایبری در ایران با چالشهای دیگری نیز مواجه است؛ از جمله فعالیت گروههای هکری مستقل یا وابسته، گسترش بدافزارهای مبتنی بر هوشمصنوعی، و حملات هدفمند به مراکز حساس. برخی از این تهدیدات از خارج مرزها نشأت میگیرند، اما بخشی نیز در داخل کشور و با انگیزههای سیاسی یا اقتصادی رخ میدهند. نبود نظام حقوقی مشخص برای رسیدگی به جرایم سایبری، و همچنین فقدان آموزش عمومی در حوزه امنیت دیجیتال، موجب شده تا آسیبپذیریها همچنان پابرجا بمانند. در چنین شرایطی، کارشناسان تأکید میکنند که امنیت سایبری تنها در صورتی مؤثر خواهد بود که میان حفظ امنیت ملی و احترام به حقوق کاربران تعادلی منطقی برقرار شود.
هوشمصنوعی؛ ابزار نوین در جنگهای سایبرى
استفاده از هوشمصنوعی در حوزهی امنیت اطلاعات، چشماندازی تازه اما پیچیده را پیشروی سیاستگذاران و کارشناسان امنیتی قرار داده است. مدلهای زبانی پیشرفته، الگوریتمهای تشخیص چهره، تحلیل رفتاری کاربران و تولید بدافزارهای خودآموز تنها بخشی از کاربردهای این فناوری در زمینهی جنگ سایبری هستند. ابزارهایی نظیر EvilGPT، قادرند بدون نیاز به دخالت مستقیم انسان، به طراحی حملات سایبری هدفمند، فیشینگ، شبیهسازی مکالمات واقعی و حتی رمزگشایی لایههای امنیتی بپردازند. این سطح از توانمندی، همزمان فرصت و تهدید بهحساب میآید.
در این میان، امنیت سایبری در ایران نیز از این روند جهانی بیتأثیر نبوده است. برخی گزارشها حاکی از آن است که گروههایی با دسترسی به هوشمصنوعی، چه در نهادهای رسمی و چه در گروههای غیردولتی، اقدام به توسعهی ابزارهایی برای کنترل اطلاعات، ردیابی کاربران و مقابله با نفوذ خارجی کردهاند. با این حال، کارشناسان معتقدند که نبود نظارت حقوقی و اخلاقی مشخص بر استفاده از هوشمصنوعی میتواند باعث تضعیف اعتماد عمومی شود و امنیت سایبری در ایران را به ابزاری برای سرکوب دیجیتال بدل کند. ایجاد سازوکارهای شفاف و مشارکت نهادهای علمی و مدنی میتواند مانعی در برابر این روند مخاطرهآمیز باشد.
بیشتر بخوانید : هوش مصنوعی در آموزش؛ گامی به سوی آینده؟
هکاتیویستها و نقش مبهم در نبرد دیجیتال
هکاتیویستها یا کنشگران سایبری، در سالهای اخیر به بازیگرانی تأثیرگذار و در عین حال مبهم در صحنهی نبرد دیجیتال تبدیل شدهاند. این افراد یا گروهها معمولاً بدون وابستگی رسمی، اما با اهداف سیاسی یا ایدئولوژیک، اقدام به نفوذ، افشاگری، یا تخریب اطلاعات در فضای مجازی میکنند. در برخی موارد، فعالیت این گروهها با حمایت ضمنی یا تسهیل ساختاری از سوی نهادهای رسمی همراه است، بهگونهای که ردگیری منشأ اصلی حملات بسیار دشوار میشود. این پدیده، اصطلاحاً «پوشش قابل انکار» نامیده میشود؛ روشی که به نهادهای قدرت اجازه میدهد بدون پذیرش مسئولیت مستقیم، در جنگ سایبری حضور داشته باشند.
در چنین فضایی، امنیت سایبری در ایران نهتنها به مسألهای فنی، بلکه به موضوعی سیاسی و استراتژیک تبدیل شده است. گروههای هکاتیویستی ممکن است در ظاهر مستقل عمل کنند، اما عملکرد هماهنگشدهی آنها با برخی اهداف کلان امنیتی و اطلاعاتی، تردیدهایی جدی درباره مرز بین حاکمیت و بازیگران غیردولتی ایجاد کرده است. از سوی دیگر، نبود شفافیت و چارچوبهای قانونی مشخص برای فعالیت در این حوزه، زمینه را برای سوءاستفاده فراهم کرده و اعتماد عمومی به ساختار امنیت سایبری در ایران را با چالش مواجه ساخته است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که تداوم این وضعیت، بهویژه در غیاب نظارت نهادهای بیطرف، میتواند به افزایش تنش و ناامنی در فضای دیجیتال بینجامد.