بازار ارز ایران این روزها بیش از هر زمان دیگری در کانون توجه قرار گرفته است؛ جایی که پیشبینیهای اتاق بازرگانی درباره دلار ۱۶۵ هزار تومانی و تورم ۹۰ درصدی، جدال تازهای میان کارشناسان اقتصادی و رسانههای رسمی بهراه انداخته است.
چشمانداز مبهم بازار ارز ایران
بازار ارز ایران در ماههای اخیر با نوسانهای پیدرپی روبهرو بوده است؛ نوسانهایی که نهتنها ناشی از تحولات سیاسی و احتمال فعالسازی مکانیسم ماشه است، بلکه ریشه در ساختارهای ناکارآمد اقتصادی نیز دارد. بسیاری از فعالان اقتصادی میگویند که بازار ارز ایران دیگر قابل پیشبینی نیست و تصمیمهای شبانه دولت و بانک مرکزی میتواند در عرض چند ساعت مسیر قیمتها را تغییر دهد. همین بیثباتی سبب شده است که سرمایهگذاران داخلی و خارجی تمایل کمتری به ورود به این عرصه داشته باشند.
از سوی دیگر، کارشناسان تأکید میکنند که بازار ارز ایران تنها بازتابدهنده وضعیت تحریمها و فشارهای خارجی نیست، بلکه بهشدت تحت تأثیر کمبود شفافیت در سیاستگذاری اقتصادی قرار دارد. نبود یک استراتژی روشن در زمینه نرخ ارز، تداوم وابستگی بودجه به فروش نفت و نبود استقلال بانک مرکزی باعث شده که بازار ارز ایران همواره در معرض شوکهای پیدرپی باشد. در چنین شرایطی، هر خبر یا گزارشی، چه از سوی اتاق بازرگانی و چه از سوی رسانههای داخلی، میتواند بهسرعت به بحران روانی و التهاب تازهای در جامعه تبدیل شود.
نقش تحریمهای آمریکا
تحریمهای آمریکا در دو دهه اخیر مهمترین عامل فشار اقتصادی بر ایران بودهاند. برخلاف تحریمهای شورای امنیت که اغلب با اجماع بینالمللی و محدودیتهای مشخص همراه بود، تحریمهای یکجانبه ایالات متحده شبکهای گسترده از محدودیتهای مالی، بانکی و تجاری را ایجاد کرده است. همین امر باعث شده که حتی شرکتها و بانکهای غیرآمریکایی نیز به دلیل نگرانی از جریمههای سنگین وزارت خزانهداری از همکاری با ایران خودداری کنند. به این ترتیب، تأثیر تحریمهای آمریکا بسیار فراتر از محدوده جغرافیایی خود بوده و عملاً اقتصاد ایران را از بخش بزرگی از نظام مالی جهانی جدا کرده است.
نهتنها حوزه انرژی و صادرات نفت ایران را هدف قرار دادهاند، بلکه دسترسی کشور به سرمایهگذاری خارجی، فناوریهای نوین و حتی دارو و تجهیزات پزشکی را نیز محدود کردهاند. بسیاری از کارشناسان معتقدند که نقش تحریمهای آمریکا در ایجاد تورم، کاهش ارزش پول ملی و تشدید بیکاری بسیار پررنگتر از سایر محدودیتها بوده است. به همین دلیل، هرگونه بحث درباره آینده اقتصاد ایران بدون در نظر گرفتن نقش تحریمهای آمریکا ناقص خواهد بود و نمیتواند تصویری واقعی از شرایط پیشرو ارائه دهد.
مکانیسم ماشه و پیامدهای سیاسی
فعالسازی احتمالی مکانیسم ماشه توسط سه کشور اروپایی یکی از مهمترین متغیرهایی است که میتواند آینده بازار ارز ایران را تحت تأثیر قرار دهد. در صورت بازگشت تحریمهای شورای امنیت، اگرچه بسیاری از این محدودیتها پیشتر به شکل تحریمهای یکجانبه آمریکا اعمال شدهاند، اما جنبه روانی و نمادین آن میتواند بر بازار ارز ایران اثر فوری بگذارد. فعالان اقتصادی میگویند که تنها طرح موضوع مکانیسم ماشه کافی است تا انتظارات تورمی افزایش یافته و فضای سرمایهگذاری در کشور تیرهتر شود.
از نگاه سیاسی، جمهوری اسلامی ایران هشدار داده که چنین اقدامی میتواند همکاریهای جاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را متوقف کند و فضای تقابل دیپلماتیک را تشدید نماید. در این سناریو، روابط ایران با اروپا بیش از پیش تیره میشود و امکان دستیابی به توافقهای اقتصادی جدید به حداقل میرسد. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که مکانیسم ماشه صرفاً یک ابزار حقوقی نیست، بلکه پیامدهای روانی و سیاسی گستردهای دارد که میتواند ثبات داخلی، اعتماد عمومی و روند تصمیمگیری اقتصادی را نیز متأثر سازد.
جمعبندی
پیشبینی دلار ۱۶۵ هزار تومانی شاید بدبینانهترین تصویر از آینده اقتصاد ایران باشد، اما واکنشهای تند به آن نشان میدهد که موضوع «انتظارات تورمی» و «اعتماد عمومی» بیش از خود شاخصهای اقتصادی اهمیت یافته است. در شرایطی که تحریمهای آمریکا همچنان پابرجاست و سناریوی بازگشت تحریمهای شورای امنیت نیز مطرح است، بهنظر میرسد کشمکش بر سر روایت آینده اقتصاد ایران ادامه خواهد داشت.