سوانح رانندگی مربوط به تصادف دانشآموزان و دانشجویان بار دیگر تیتر خبرها شد؛ در یک روز، ۱۷ دانشآموز و دانشجو در تصادفات جداگانه در سه شهر کرج، قزوین و خوی مصدوم شدند. تکرار این حوادث در سالهای گذشته، زنگ خطر جدی برای امنیت حملونقل آموزشی در ایران را به صدا درآورده است.
آمار تصادف دانشآموزان در سالهای اخیر
حادثه آذر ۱۳۹۷ – محور داراب-بندرعباسدر روز ۱۵ آذر ۱۳۹۷، یک مینیبوس تصادف دانشآموزان دختر دبیرستانی که از اردوی علمی در بندرعباس بازمیگشتند، در محور داراب به بندرعباس دچار سانحه شد. در این حادثه دردناک، ۷ دانشآموز جان خود را از دست دادند و چندین نفر دیگر بهشدت زخمی شدند. بررسیهای اولیه نشان داد که راننده دچار خوابآلودگی بوده و وسیله نقلیه نیز از لحاظ فنی ایمن نبوده است. همچنین خانوادهها بعداً اعلام کردند که هیچ بیمهای برای دانشآموزان در نظر گرفته نشده بود.
حادثه شهریور ۱۳۹۶ – واژگونی اتوبوس در دارابدر بامداد دوم شهریور ۱۳۹۶، یک دستگاه اتوبوس حامل تصادف دانشآموزان دختر از استان هرمزگان که به اردوی ملی فرزانگان در شیراز میرفتند، در حوالی داراب واژگون شد. در این سانحه ۱۲ دانشآموز جان باختند و بیش از ۳۰ نفر دیگر مجروح شدند. بررسیهای بعدی نشان داد که راننده بدون استراحت کافی رانندگی کرده و جاده نیز از روشنایی و علائم هشدار کافی برخوردار نبوده است. این حادثه واکنشهای گستردهای را در رسانهها و شبکههای اجتماعی برانگیخت، اما باز هم به اقدام عملی جدی نینجامید.
حادثه بهبهان – مهر ۱۳۹۹در مهرماه ۱۳۹۹ نیز یک مینیبوس حامل دانشآموزان روستایی در شهرستان بهبهان استان خوزستان واژگون شد که طی آن ۳ دانشآموز جان خود را از دست دادند. گزارشها حاکی از آن بود که راننده دارای سابقه تخلفات متعدد رانندگی بوده و مینیبوس هیچگونه سیستم ترمز ضد قفل (ABS) نداشت.
علل تکرار این فجایع چیست؟
تصادف دانشآموزان،نبود نظارت کافی بر وضعیت فنی وسایل نقلیه، استفاده از رانندگان فاقد صلاحیت، نبود تجهیزات ایمنی استاندارد در وسایل نقلیهی مدارس و جادههای فرسوده و ناایمن، از جمله عواملی هستند که در تکرار این فجایع نقش دارند. در بسیاری از موارد، رانندگان سرویسهای مدارس نه آموزش لازم دیدهاند و نه حتی گواهینامهی متناسب با نوع وسیلهی نقلیه را دارند.
با وجود وعدههای مکرر مسئولان در پی هر حادثه، هیچگاه اقدام مؤثری برای جلوگیری از تکرار آن صورت نگرفته است. پس از هر فاجعه، چند روزی رسانهها به موضوع میپردازند، اما سپس همهچیز به فراموشی سپرده میشود. نه وزیر آموزش و پرورش، نه مسئولان راهسازی، و نه پلیس راه، هیچگاه مسئولیت مستقیم این اتفاقات را نمیپذیرند.
آمارهایی که نادیده گرفته میشوند
در حالی که افکار عمومی پس از هر مرگبارِ مرتبط با سرویس مدارس ،تصادف دانش آموزان چند روزی دچار شوک میشود، آنچه در سایه باقی میماند آمارهاییست که نه تنها هشداردهنده، بلکه فاجعهبارند؛ آماری که سالهاست نادیده گرفته شده و هرگز مبنای اقدام جدی و سیاستگذاری قرار نگرفته است.بر اساس گزارشهای منتشرشده توسط سازمان پزشکی قانونی ایران، تنها در بازهی دهسالهی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ بیش از ۵۵۰ دانشآموز در تصادف دانش آموزان مرتبط با حملونقل مدرسه جان خود را از دست دادهاند. این رقم در کنار بیش از ۳۵۰۰ مصدوم که برخی دچار نقص عضو دائمی شدهاند، نشان میدهد ما با روندی مزمن و ساختاری روبهرو هستیم، نه یک اتفاق گذرا.
این در حالیست که در بسیاری از موارد، بهدلیل فقدان گزارش دقیق و مستندسازی کافی، تعداد واقعی قربانیان ممکن است بسیار بیشتر باشد. بسیاری از این آمارها تنها شامل تصادف دانش آموزان میشوند که منجر به فوت در محل یا بیمارستان شدهاند، اما آمار کسانی که بعدها بهدلیل عوارض آسیبها جان باختهاند، ثبت نمیشود.در سال ۱۳۹۸، سازمان آموزشوپرورش اعلام کرد که حدود ۱۵ درصد از سرویسهای مدارس در کشور فاقد شرایط ایمنی هستند. با این حال، این گزارش نه منتشر شد، نه پیگیری رسانهای یافت، و نه حتی پاسخی رسمی از سوی نهادهای مسئول دریافت کرد.
مطالعه بیشتر : ۱۹ هزار کشته در تصادفات رانندگی ایران: بحران ادامهدار
در نهايت، تکرار حوادث مرگبار برای تصادف دانشآموزان، نشانهای آشکار از بیتفاوتی ساختار مدیریتی کشور نسبت به جان شهروندان است؛ آن هم آسیبپذیرترین قشر جامعه. اگر امروز کاری نکنیم، فردا دوباره شاهد عکسهایی با روبان مشکی و یادبودهایی پر از اشک خواهیم بود. آیا وقت آن نرسیده که جان دانشآموزان را جدی بگیریم؟