جعفر پناهی، کارگردان سرشناس ایرانی، در جشنواره کن از نشان دادن زنان با حجاب در فیلمها بهعنوان «دروغ» یاد کرده و تأکید کرده است که سینما باید بازتابی واقعی از جامعه باشد. این اظهارات، با توجه به جنبش ضد حجاب اجباری در ایران، بازتاب گستردهای در رسانهها داشته است.
جعفر پناهی و بازگشت به جشنواره کن
پس از سالها ممنوعیت فعالیت و محدودیتهای شدید در ایران، جعفر پناهی بار دیگر با فیلم جدیدش «یک تصادف ساده» به جشنواره کن بازگشته است. این فیلم سهشنبه ۳۰ اردیبهشت در بخش مسابقه به نمایش درآمد و مورد توجه منتقدان قرار گرفت. پناهی که در سالهای اخیر تحت فشارهای امنیتی بوده، این بار توانست فیلم خود را همراه با مخاطبان روی پرده ببیند.
پناهی در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه تأکید کرد که «من فیلمساز اجتماعی هستم و بر اساس واقعیتهایی که در جامعه رخ میدهد فیلم میسازم.» او با اشاره به برداشتن حجاب اجباری توسط زنان ایرانی در خیابانها و اماکن عمومی، بیان داشت که نمایش زنان با حجاب در چنین شرایطی، تحریف حقیقت و دروغپردازی است.
سخنان جعفر پناهی بازتاب وسیعی در رسانهها و شبکههای اجتماعی داشته است. برخی فعالان حقوق زنان و سینماگران ایرانی در خارج از کشور از موضع صریح او حمایت کردهاند و آن را گامی مهم برای شکستن تابوی سانسور در سینمای ایران دانستهاند. در مقابل، گروهی از چهرههای وابسته به حاکمیت این اظهارات را «سیاسی» و «غیراخلاقی» دانستهاند.
سانسور و محدودیت در سینمای ایران
طی چهار دهه گذشته، حجاب اجباری همواره یکی از خطوط قرمز سانسور در سینمای ایران بوده است. فیلمسازان مجبور بودهاند حتی در صحنههای داخلی خانهها نیز زنان را با روسری و مانتو نشان دهند؛ امری که از دید بسیاری از منتقدان، فاصلهای فاحش با واقعیت اجتماعی دارد.
جعفر پناهی نه تنها به خاطر فیلمهای اجتماعیاش بلکه به دلیل ایستادگی در برابر سانسور و سرکوب شهرت دارد. او بارها بازداشت شده، ممنوعالخروج و ممنوعالکار بوده، اما همچنان به ساخت فیلم ادامه داده است. فیلمهایی چون «دایره»، «آفساید» و «تاکسی» گواهی بر تعهد او به نمایش واقعیتهای تلخ جامعه ایران هستند.
جمعبندی
اظهارات جعفر پناهی تنها نقدی بر وضعیت سینمای ایران نیست، بلکه بیانیهای روشن در تقابل با سیاستهای سانسور و تحریف واقعیت است که سعی دارند تصویری غیرواقعی از جامعه ارائه دهند. در زمانی که دوربین به سلاحی علیه سرکوب تبدیل شده، پناهی همچنان نقش یک فیلمساز مقاوم را ایفا میکند که صدای خیابان را به جهان میرساند و تأکید میکند هنر واقعی نه با ارادهی قدرت محدود میشود و نه به بهای دروغ، بزک میگردد.