در سالهای اخیر، قدرت خرید بازنشستگان در ایران به شدت کاهش یافته است. محمدرضا قربانی، فعال حقوق بازنشستگان، در مصاحبهای با خبرگزاری ایلنا اشاره کرد که در سال ۱۳۸۴، یک بازنشسته با دریافت ۳۰۰ هزار تومان مستمری میتوانست ۷۷ کیلو گوشت یا سه سکه بهار آزادی خریداری کند، اما امروز با مستمری ۱۰ میلیون تومانی، تنها قادر به خرید ۱۰ کیلو گوشت یا نصف یک ربع سکه است. این تغییرات نشاندهنده بحران جدی در وضعیت معیشتی بازنشستگان است که نیازمند توجه و اقدامات فوری میباشد.
بحران حقوق بازنشستگان در ایران
در دهه ۱۳۸۰، با وجود پایین بودن قیمت ارز و کالاهای اساسی، نشانههایی از ناهماهنگی میان حقوق بازنشستگان و مخارج زندگی پدیدار شد. در سال ۱۳۸۴، یک بازنشسته با ۳۰۰ هزار تومان میتوانست ۷۷ کیلو گوشت یا سه سکه بهار آزادی خریداری کند. این ارقام نشان میداد که نسبت میان درآمد و هزینهها هنوز در وضعیت قابلقبول قرار داشت، اما با آغاز روند افزایش تورم در سالهای پایانی این دهه، شرایط شروع به تغییر کرد.
دهه ۱۳۹۰ را میتوان دوران تشدید بحران دانست. تحریمهای بینالمللی، افزایش قیمت ارز، و رشد مداوم قیمت کالاهای اساسی باعث شد تا ارزش واقعی مستمریها کاهش چشمگیری یابد. برای مثال، در سال ۱۳۹۲، حقوق بازنشستگان چیزی حدود یک میلیون تومان بود، در حالی که قیمت هر کیلو گوشت به حدود ۲۰ هزار تومان رسید. این یعنی بازنشسته تنها قادر به خرید ۵۰ کیلو گوشت بود؛ ۳۵ درصد کمتر از سال ۱۳۸۴.
در دهه جاری، بهویژه از سال ۱۴۰۰ به بعد، شکاف میان درآمد و هزینهها به اوج خود رسید. امروز، با حقوق بازنشستگی حدود ۱۰ میلیون تومان، توان خرید به حدی کاهش یافته که بازنشستگان تنها میتوانند ۱۰ کیلو گوشت یا حتی کمتر از نیم ربع سکه تهیه کنند. این وضعیت نشان میدهد که حقوق بازنشستگان دیگر پاسخگوی نیازهای حداقلی نیز نیست.افزایش هزینههای درمان، مسکن، حملونقل و تغذیه، بازنشستگان را در شرایطی قرار داده که مجبور به کار مجدد، فروش داراییهای شخصی یا وابستگی به فرزندان شدهاند. این موضوع نشان از وجود فقر پنهانی در میان قشر بازنشسته دارد.
ناتوانی در تأمین نیازهای اولیه
یکی از تلخترین ابعاد بحران حقوق بازنشستگان در ایران، ناتوانی فزاینده آنان در تأمین نیازهای اولیه زندگی است. نیازهایی که شامل خوراک، پوشاک، درمان، مسکن و حتی حملونقل روزانه میشود. در سالهای گذشته، به دلیل افزایش مداوم نرخ تورم و رکود در افزایش حقوق بازنشستگان، فاصله میان دخل و خرج آنها بهحدی رسیده است که بسیاری از بازنشستگان به سختی میتوانند حتی حداقلهای زندگی را فراهم کنند.
در حوزه خوراک، کاهش شدید قدرت خرید موجب شده است که سبد غذایی خانوارهای بازنشسته بهشدت محدود شود. بسیاری از بازنشستگان دیگر توان خرید گوشت قرمز، مرغ، لبنیات با کیفیت یا میوههای تازه را ندارند و ناچارند به مصرف مواد غذایی ارزانقیمت و کمارزش تغذیهای روی بیاورند. این تغییرات نهتنها بر کیفیت زندگی بلکه بر سلامت عمومی آنها نیز تأثیر منفی گذاشته است.
از منظر درمان، هزینههای پزشکی به یکی از اصلیترین دغدغههای بازنشستگان تبدیل شده است. با افزایش هزینههای دارو، ویزیت پزشک، عملهای جراحی و نبود بیمههای تکمیلی جامع، بسیاری از حقوق بازنشستگان درمان خود را به تعویق میاندازند یا به دلیل نبود منابع مالی، از درمان صرفنظر میکنند. این موضوع بهویژه در میان بازنشستگان سالمند و دارای بیماریهای مزمن، بحرانزا است.
درخواست برای افزایش مستمریها و حمایتهای اجتماعی
متقاعدان در ایران در سالهای اخیر با کاهش شدید قدرت خرید و ناتوانی در تأمین نیازهای اولیه مواجه شدهاند. در پی این مشکلات، فعالان حقوق بازنشستگان خواستار افزایش مستمریها و حمایتهای اجتماعی پایدار هستند. آنها تأکید دارند که حقوق بازنشستگان باید با توجه به نرخ تورم و سبد معیشت واقعی تنظیم شود تا شرایط زندگی این قشر آسیبپذیر بهبود یابد و از فشارهای مالی کمرشکن جلوگیری شود. این درخواستها، علاوه بر افزایش حقوق، شامل ارائه بیمههای درمانی مناسب و ایجاد امکانات رفاهی برای بازنشستگان است.
در نهايت؛ بحران حقوق بازنشستگان در ایران، تنها یک چالش اقتصادی نیست، بلکه به مسئلهای اجتماعی، روانی و حتی سیاسی تبدیل شده است. ادامه این روند میتواند پیامدهای جبرانناپذیری برای جامعه به همراه داشته باشد. برای جلوگیری از تعمیق این بحران، لازم است سیاستگذاران با نگاهی بلندمدت، راهکارهایی اصولی و عادلانه برای بازنشستگان طراحی و اجرا کنند.