رنجهای زنان در ایران از همان ابتدا با محدودیتها و قوانین سرکوبگرانهای روبهرو بودهاند که آنها را از برخورداری از حقوق ابتدایی خود محروم میکند. از تحصیل گرفته تا مشارکت در سیاست و حتی آزادیهای فردی مانند حجاب، همه تحت فشار شدیدی قرار دارند.
رنجهای زنان در ایران: سرکوب اجتماعی و حجاب اجباری
از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ١٩٧٩، حجاب بهطور اجباری برای زنان در ایران اعمال شد. این قانون نهتنها آزادی فردی را از آنها میگیرد، بلکه نماد تسلط نظام بر زندگی خصوصی و اجتماعی مردم است. اعتراضات گستردهای در سالهای اخیر، بهویژه پس از مرگ مهسا امینی، نشاندهنده نارضایتی عمیق نسبت به این قانون است. مردم ایرانی از این پس به خیابانها آمدند و خواستار اختیار در انتخاب پوشش خود شدند، و این امر باعث افزایش سرکوبها و دستگیریها شد. رنجهای زنان در ایران همچنان در زیر سایه این قوانین باقی مانده است.
محدودیتهای حرفهای و علمی
اگرچه بانوان ایرانی در بسیاری از رشتههای تحصیلی موفق بودهاند و درصد زیادی از دانشجویان را تشکیل میدهند، اما هنوز هم موانع زیادی برای آنها وجود دارد. بسیاری از رشتههای فنی و مهندسی، بهویژه در مقاطع عالی، بهطور غیررسمی برای آنها ممنوع است. این موانع در زمینههای مختلف علمی و حرفهای، نشاندهنده تبعیض سیستماتیک است که مانع پیشرفت در برخی از رشتهها یا موقعیتهای شغلی میشود.
مشارکت سیاسی: زنان در حاشیه
گروههای مختلف بهندرت وارد عرصههای تصمیمگیری سیاسی میشوند. مشارکت در سیاست بیشتر بهصورت نمادین است تا عملی. با وجود این که چند نفر در پارلمان حضور دارند، هیچیک از آنها در ردههای بالای قدرت قرار ندارند و نمیتوانند در سیاستهای کلان کشور تاثیرگذار باشند. مشارکت در تصمیمگیریهای کلیدی سیاسی بهشدت محدود است و این خود دلیلی بر سرکوب هویت سیاسی در جامعه است.
با وجود تمام فشارها و سرکوبها، این گروهها همچنان در برابر ظلم مقاومت میکنند. در سالهای اخیر، اعتراضات علیه قوانینی که آزادیهای آنها را محدود میکند، شدت گرفته است. برخی از این اعتراضات بهویژه بعد از مرگ مهسا امینی، به اعتراضات گستردهای تبدیل شده که در آن، نقش برجستهای ایفا شده است. این اعتراضات نشاندهنده این است که دیگر هیچکس نمیخواهد در سکوت و زیر ظلم زندگی کند.
دعوت به پایان دادن به سرکوب
روز جهانی زن، جهان باید صدای خود را در برابر سرکوبی که رنجهای زنان در ایران با آن مواجه هستند بلند کند. این تنها یک مبارزه محلی نیست، بلکه یک مسئله جهانی است. در حالی که کشورهای جهان به مناسبت دستیابی زنان به حقوقشان جشن میگیرند، زنان ایرانی در سکوتی مداوم تحت سلطه یک رژیم استبدادی که مخالف حقوق بشر است، رنج میبرند. جامعه بینالمللی باید به فشار خود بر رژیم ایران ادامه دهد تا قوانین سرکوبگرانه خود را تغییر دهد و حقوق اساسی این گروه را به آنها بدهد. زنان ایرانی در خط مقدم مبارزه برای کرامت و برابر بودن قرار دارند. با اینکه رژیم ایران در محدود کردن بسیاری از حقوق آنها موفق بوده است، اما روح مقاومت و چالش در قلبهایشان هنوز زنده است. در روز جهانی زن، به یاد میآوریم که مبارزه آنها علیه سرکوب نه تنها جنگی علیه رژیمهای استبدادی است، بلکه نبردی برای انسانیت و عدالت است. زنان ایرانی شایسته برابری و احترام هستند و باید به تلاش خود ادامه دهند تا این هدف محقق شود.