زنکشی در مریوان، یک بار دیگر بحران خشونت علیه زنان در ایران را به تصویر میکشد. لیلا علیرمایی، زن ۴۰ ساله اهل روستای بیساران و ساکن شهرک هجرت مریوان، به دست همسایه و عضو رسمی سپاه پاسداران به قتل رسید. این حادثه در برابر مدرسه و محل کسب او رخ داد و نشاندهنده ضعف نظام قضایی در حفاظت از زنان و ناتوانی نهادهای امنیتی در پیشگیری از خشونت است. در این گزارش، جزئیات حادثه، سابقه خشونت قاتل و پیامدهای اجتماعی بررسی میشوند.
جزئیات حادثه زنکشی در مریوان
زنکشی در مریوان بار دیگر واقعیتی تلخ و تکاندهنده را درباره وضعیت امنیت و حفاظت از زنان در ایران نشان داد. روز یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴ (۲۶ اکتبر ۲۰۲۵)، لیلا علیرمایی، زن ۴۰ ساله اهل روستای بیساران و ساکن شهرک هجرت مریوان، در مقابل منزل و مغازه پلاستیکفروشی خود و نزدیک یک مدرسه توسط همسایهاش کیوان باسامی، عضو رسمی سپاه پاسداران، با رگبار سلاح کلاشینکف هدف قرار گرفت و جان باخت. این حادثه در حالی رخ داد که کودکان او در مدرسه بودند و همسرش در منزل حضور نداشت، و نشان میدهد که خشونت علیه زنان میتواند به سرعت و بدون هیچگونه محافظت قانونی به مرگ منجر شود.
قاتل پس از رفتن به منزل لیلا، از او خواست که از همسرش جدا شود و با او ازدواج کند، اما لیلا این درخواست را رد کرد. مخالفت او باعث شد که کیوان باسامی در همان محل و در برابر دید عموم، اقدام به تیراندازی کند. زنکشی در مریوان نه تنها خانواده قربانی را داغدار کرد، بلکه امنیت عمومی محله را نیز تهدید نمود و جامعه محلی را در شوک فرو برد. این حادثه همچنین باعث شد تا نگرانیهای جدی درباره نظارت و کنترل رفتار اعضای نیروهای مسلح، به ویژه کسانی که سابقه خشونت دارند، دوباره مطرح شود.
سابقه خشونت قاتل
کیوان باسامی اهل روستای بیساران، متأهل و همزمان با دو همسر زندگی میکرده است. وی سابقه مکرر خشونت خانگی علیه هر دو همسر خود داشته و در گذشته همسر اول خود را با سلاح سرد مورد حمله قرار داده بود. پرونده درخواست طلاق همسر دوم نیز به دلیل ادامه خشونت در حال رسیدگی قضایی است.این پیشینه نشان میدهد که قتل لیلا نه یک حادثه فردی بلکه بخشی از الگوی خشونت سیستماتیک است.
پیامدهای اجتماعی
زنکشی در مریوان پیامدهای اجتماعی گستردهای بر خانواده قربانی و جامعه محلی برجای گذاشت. لیلا علیرمایی متأهل و مادر یک دختر و یک پسر خردسال بود که هنگام وقوع حادثه کودکان او در مدرسه حضور داشتند و همسرش در منزل نبود. این وضعیت باعث شد که خانواده او با شوک و غم عمیق روبهرو شوند و جامعه محلی نیز از منظر امنیت عمومی احساس ناامنی کند. زنکشی در مریوان به شکل آشکاری ضعف نظام حمایتی و نبود نظارت کافی بر رفتار افراد مسلح و دارای سابقه خشونت را نمایان ساخت، به گونهای که حتی حضور کودکان و مردم در محیطهای عمومی نتوانست مانع وقوع این جنایت شود.
این حادثه همچنین بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی و رسانههای محلی داشت و بحثهای جدی درباره ضرورت آموزش و فرهنگسازی برای پیشگیری از خشونت علیه زنان، اصلاح قوانین و تقویت حمایتهای قانونی را برانگیخت. زنکشی در مریوان بار دیگر نشان داد که بدون اقدامات پیشگیرانه و برخورد قانونی سریع، زنان همچنان در معرض خطر خشونت سیستماتیک و فجایع مشابه قرار دارند.