سیاستگذاری در هوش مصنوعی، به یکی از مهمترین دغدغههای دولتها و جوامع مدنی در دهه اخیر تبدیل شده است. در حالی که این فناوری نوین میتواند تحولی بزرگ در ساختار اقتصادی کشورها ایجاد کند، نبود سیاستگذاری جامع و عادلانه در ایران میتواند اقلیتهای قومی و مذهبی را از مزایای آن محروم کرده و حتی به ابزاری برای تشدید تبعیض بدل شود.
سیاستگذاری در هوش مصنوعی
فقدان سیاستگذاری در هوش مصنوعی در ایران، یکی از چالشهای اساسی توسعه عادلانه این فناوری است. در حالی که بسیاری از کشورها در حال تدوین چارچوبهای اخلاقی، حقوقی و اقتصادی برای استفاده از هوش مصنوعی هستند، در ایران هنوز سیاستگذاری در هوش مصنوعی به صورت شفاف و مشارکتی انجام نمیشود. نبود قوانین مشخص برای حمایت از گروههای آسیبپذیر، از جمله اقلیتهای قومی و مذهبی، موجب میشود که آنها در فرایند توسعه دیجیتال نادیده گرفته شوند. سیاستگذاری در هوش مصنوعی، اگر بدون توجه به تنوع اجتماعی و منطقهای کشور صورت گیرد، میتواند شکافهای نابرابری را عمیقتر کرده و نارضایتیهای اقتصادی و اجتماعی را افزایش دهد. از همین رو، ضرورت دارد که اقلیتها در فرآیند تصمیمگیری و طراحی سیاستهای مرتبط با فناوریهای نوین، جایگاهی واقعی و مؤثر داشته باشند.
بیشتر بخوانید : هوش مصنوعی در آموزش؛ گامی به سوی آینده
اقلیتها و دسترسی نابرابر به فناوری
در بسیاری از مناطق اقلیتنشین ایران، مانند سیستان و بلوچستان، کردستان و بخشهایی از خوزستان، زیرساختهای دیجیتال یا ضعیف هستند یا عملاً وجود ندارند. این وضعیت باعث میشود که جوامع اقلیت به فناوریهای نوین، از جمله هوش مصنوعی، دسترسی برابر با دیگر مناطق کشور نداشته باشند. از سوی دیگر، در سیاستگذاری در هوش مصنوعی هیچ توجهی به این نابرابریها نمیشود؛ نه تنها زیرساختها توسعه نمییابند، بلکه آموزشهای مرتبط با مهارتهای دیجیتال نیز بهطور عادلانه در دسترس این جوامع قرار نمیگیرد. اگر سیاستگذاری در هوش مصنوعی در ایران با نگاهی ملی، عادلانه و مبتنی بر مشارکت همه اقشار اجتماعی صورت نگیرد، اقلیتها بیش از پیش از روند توسعه اقتصادی و فناورانه عقب خواهند ماند و این مسئله به افزایش شکاف دیجیتال و اجتماعی خواهد انجامید.
در حالی که کشورهای توسعهیافته در حال تدوین چارچوبهای اخلاقی برای استفاده از هوش مصنوعی هستند، ایران فاقد استراتژی شفاف برای مدیریت این فناوری است. در نبود قوانین حمایتی، احتمال گسترش تبعیض، نقض حقوق اقلیتها و بیثباتی اقتصادی در جوامع حاشیهنشین افزایش مییابد.
هوش مصنوعی و تهدید فرصتهای شغلی سنتی
گسترش هوش مصنوعی در صنایع مختلف، بهویژه در حوزههایی مانند خدمات، کشاورزی و تولید، موجب کاهش تقاضا برای نیروی کار انسانی شده است. این روند بهویژه در مناطق اقلیتنشین که مشاغل سنتی همچنان منبع اصلی درآمد خانوارهاست، میتواند تأثیری ویرانگر داشته باشد. جایگزینی نیروی انسانی با سیستمهای خودکار، بدون برنامهریزی دقیق، منجر به بیکاری گسترده در میان اقلیتها خواهد شد. در چنین شرایطی، سیاستگذاری در هوش مصنوعی باید با هدف حفظ تعادل اجتماعی صورت گیرد، بهویژه با تمرکز بر آموزش مهارتهای جدید به کارگران سنتی. با این حال، در ایران سیاستگذاری در هوش مصنوعی همچنان در مراحل ابتدایی است و نشانی از توجه به مناطق محروم و اقلیتنشین در آن دیده نمیشود. بیتوجهی به این مسئله میتواند باعث افزایش شکاف اقتصادی و نارضایتیهای اجتماعی در آیندهای نزدیک شود.
نتیجهگیری
توسعه هوش مصنوعی در ایران بدون توجه به اقلیتها، تنها به گسترش شکافهای اقتصادی و اجتماعی منجر خواهد شد. اگر سیاستگذاری در هوش مصنوعی مبتنی بر عدالت و مشارکت همهجانبه نباشد، جوامع اقلیت بیش از پیش از فرصتهای فناورانه دور میمانند. اکنون زمان آن رسیده است که تصمیمگیران با نگاهی ملی و برابرنگر، مسیر آینده را برای همه شهروندان، بدون تبعیض و حاشیهسازی، هموار کنند.