شبکههای اجتماعی در ایران به یکی از حساسترین حوزهها در فرآیند گزینش اداری و عقیدتی تبدیل شدهاند. مقامات دولتی اکنون بیش از گذشته به محتوای منتشرشده در اینستاگرام و دیگر پلتفرمها توجه میکنند تا شخصیت و باورهای افراد را ارزیابی کنند. این روند، نه تنها نگرانیهای زیادی درباره حریم خصوصی ایجاد کرده، بلکه بحثهای گستردهای پیرامون مشروعیت و کارآمدی چنین شیوهای به همراه داشته است.
شبکههای اجتماعی در ایران
شبکههای اجتماعی در ایران در سالهای اخیر به یکی از مهمترین عرصههای عمومی برای بیان دیدگاهها، انتقادها و حتی سبک زندگی شهروندان بدل شدهاند. بسیاری از جوانان و کاربران فعال، این فضاها را نهتنها برای سرگرمی، بلکه برای فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی بهکار میگیرند. دولت و نهادهای نظارتی نیز با دقت فراوان این تحولات را دنبال میکنند و تلاش دارند نقش خود را در مدیریت و کنترل محتوا تثبیت کنند.
از سوی دیگر، محدودیتها و سیاستهای کنترلی، همواره بحثبرانگیز بوده و پرسشهایی جدی درباره مرز میان حریم خصوصی و منافع عمومی ایجاد کرده است. کاربران نگرانند که انتشار سادهترین رفتار یا عقیده در این فضا، پیامدهای حقوقی و شغلی برای آنان داشته باشد. با این حال، واقعیت این است که شبکههای اجتماعی در ایران همچنان بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین بسترهای ارتباطی باقی مانده و نمیتوان نقش آنها را در شکلدهی به افکار عمومی و تحولات اجتماعی نادیده گرفت.
ابزار کنترل یا نقض حریم خصوصی؟
نهادهای دولتی و امنیتی در ایران سالهاست که تلاش میکنند تا از ظرفیت فضای مجازی برای ارزیابی و کنترل شهروندان بهره ببرند. بررسی صفحات عمومی کاربران در اینستاگرام و دیگر پلتفرمها، به ابزاری تازه برای شناخت شخصیت افراد در فرآیند گزینش اداری و استخدامی تبدیل شده است. مدافعان این سیاست معتقدند که چنین رویکردی میتواند جایگزین مناسبی برای تحقیقات محلی باشد که دیگر کارآمدی گذشته را ندارد. به باور آنها، آنچه فرد در فضای مجازی از خود ارائه میدهد، تصویر واقعیتر و قابل اعتمادتری از باورها و گرایشهای او به دست میدهد.
با این حال، منتقدان تاکید میکنند که این شیوه عملاً به معنای نقض آشکار حریم خصوصی است. آنان میگویند مرز میان زندگی شخصی و عمومی بهوضوح در حال شکسته شدن است و شهروندان احساس میکنند حتی سادهترین فعالیتهای آنلاینشان میتواند پیامدهای سیاسی یا شغلی به همراه داشته باشد. در چنین شرایطی، اعتماد عمومی نسبت به نهادهای حاکمیتی کاهش یافته و پرسشهای جدی درباره مشروعیت و کارآمدی این نوع نظارتها مطرح میشود.
بیشتر بخوانید : اینترنت ملی ایران؛ دسترسی برابر یا محدودیت پنهان برای اقلیتها؟
نتیجهگیری
تحول اخیر در سیاستهای گزینش جمهوری اسلامی و تمرکز بر شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، نشانگر گسترش دامنه کنترل حکومتی بر زندگی خصوصی شهروندان است. اگرچه مقامات این اقدام را راهی برای شناخت شخصیت داوطلبان میدانند، اما منتقدان آن را ابزاری تازه برای حذف سلیقهای، سرکوب آزادیهای فردی و تداوم فضای بسته سیاسی و اجتماعی در ایران توصیف میکنند. این روند در صورت ادامه، میتواند پیامدهای گستردهای برای اعتماد عمومی، عدالت استخدامی و سرمایه اجتماعی کشور به همراه داشته باشد.