مجاهدین خلق که خود را نیرویی آزادیخواه و دموکراتیک معرفی میکنند، در عمل بهگفتهی بسیاری از جداشدگان، از روشهای فرقهای و کنترل ذهن استفاده میکنند. گزارشهای تازه نشان میدهد که این سازمان نهتنها به شعارهایش پایبند نیست، بلکه از اقلیتهای قومی و مذهبی ایرانی در خارج از کشور سوءاستفاده میکند؛ آنهم در پوشش «مبارزه با استبداد». آیا این گروه واقعاً آلترناتیوی برای آیندهای آزاد است یا تهدیدی تازه در لباس مقاومت؟
مجاهدین خلق و پروژه نفوذ در جوامع اقلیتمحور
در سالهای اخیر، شواهد متعددی از تلاش سازمان مجاهدین خلق برای نفوذ هدفمند در میان جوامع اقلیتمحور ایرانی در خارج از کشور منتشر شده است. این گروه، با استفاده از موقعیت حساس و آسیبپذیر اقلیتهای قومی و مذهبی – مانند کردها، بلوچها، بهاییان و اهل سنت – سعی کرده است آنها را بهعنوان ابزارهایی برای مشروعیتبخشی به خود در محافل بینالمللی و رسانهای بهکار گیرد.
به گفته برخی از اعضای سابق این سازمان، جذب افراد از میان اقلیتها اغلب با وعدههای فریبندهای مانند حمایت، پناهندگی یا کمک به مبارزه علیه جمهوری اسلامی صورت میگیرد. اما پس از ورود، افراد با ساختاری سلسلهمراتبی و بسته مواجه میشوند که از آنها انتظار اطاعت بیچونوچرا از رهبری دارد.
مجاهدین خلق در کمپینهای تبلیغاتی خود اغلب از چهرهها و روایتهای اقلیتها استفاده میکند تا تصویری از تنوع، مظلومیت و مشروعیت مبارزاتی خود ارائه دهد، در حالیکه در عمل، بسیاری از این افراد بعداً احساس میکنند صرفاً بهعنوان ابزار مصرف شدهاند. این نوع نفوذ نه تنها به اعتماد اجتماعی درون این جوامع آسیب میزند، بلکه میتواند اقلیتها را در معرض خطرات امنیتی و سیاسی جدیدی قرار دهد؛ بهویژه در کشورهای میزبان.
شبکههای نفوذ پنهان در ایران
در سالهای اخیر، مسئلهی شبکههای نفوذ پنهان در ایران به یکی از دغدغههای نهادهای امنیتی و رسانههای مستقل تبدیل شده است. این شبکهها، که از خارج از کشور حمایت میشوند، در تلاشاند تا از طریق ابزارهای فرهنگی، رسانهای و حتی خیریهای، بر اقشار مختلف جامعه تأثیر بگذارند. یکی از نامهایی که در این زمینه بارها مطرح شده، سازمان مجاهدین خلق است؛ گروهی که با پیشینهای پرتنش، امروز نیز تلاش دارد در قالبهای نوین خود را به اقلیتهای اجتماعی، مذهبی و قومی نزدیک کند.
در بسیاری از گزارشها آمده که مجاهدین خلق با استفاده از فضای مجازی، شبکهسازی در خارج از ایران و شعارهای عدالتطلبانه، سعی دارد خود را بهعنوان مدافع حقوق اقلیتها معرفی کند. اما واقعیت آن است که هدف نهایی این پروژههای نفوذ، ایجاد شکاف و بیثباتی در بستر اجتماعی کشور است؛ هدفی که میتواند تبعاتی عمیق و بلندمدت برای امنیت ملی ایران به همراه داشته باشد.
ویلا در برلین؛ نمادی از کنترل فرقهای
یکی از مصادیق بارز کنترل فرقهای مجاهدین خلق، حضور پرابهام آنها در ویلایی در حومه برلین است. این ساختمان که از بیرون شاید شبیه یک خانه معمولی بهنظر برسد، در واقع محل اقامت اعضایی است که یا از مناسبات گروه جدا شدهاند یا بهدلایل انضباطی به اینجا منتقل شدهاند. ساکنان این ویلا اغلب تحت نظارت شدید هستند، اجازه تماس آزاد با بیرون را ندارند و فعالیتهای روزمرهشان بهشدت کنترل میشود. بسیاری از شاهدان گفتهاند که این ویلا نه یک اقامتگاه معمولی، بلکه مرکزی برای اعمال فشار روانی، بازآموزی فکری و وادارسازی به سکوت است. این نمونه، تنها یکی از صدها نشانه از سیاستهای بسته، غیرشفاف و سرکوبگرانهایست که این گروه در داخل و خارج از ایران دنبال میکند.