محرومیت دانشآموزان افغانستانی از تحصیل در ایران، با آییننامه جدید وزارت آموزش و پرورش به مرحلهای بیسابقه رسیده است. تغییراتی که در روند ثبتنام مدارس برای سال تحصیلی ۱۴۰۴ اعمال شده، هزاران کودک مهاجر را حتی با وجود مدارک معتبر، از ادامه آموزش بازداشته و حقوق اولیه آنها را زیر پا گذاشته است.
محرومیت دانشآموزان افغانستانی
محرومیت دانشآموزان افغانستانی از آموزش، تنها یک بحران آموزشی نیست، بلکه نمادی از تبعیض ساختاری در نظام اداری ایران است. بسیاری از این دانشآموزان که سالها در مدارس ایرانی درس خواندهاند یا حتی در خاک ایران متولد شدهاند، اکنون با درهای بسته مدارس مواجهاند. آییننامه جدید آموزش و پرورش، مدارک مورد قبول برای ثبتنام را بهشدت محدود کرده و استثناهای سابق را حذف کرده است؛ در نتیجه، محرومیت دانشآموزان افغانستانی از تحصیل، حتی شامل کسانی شده که دارای مدارک قانونیاند.
این وضعیت نهتنها آینده تحصیلی هزاران کودک را در هالهای از ابهام فرو برده، بلکه خانوادههای آنان را نیز با فشارهای روانی و اقتصادی شدیدی روبهرو کرده است. گزارشها از اخراج دانشآموزان از کلاس درس، ممانعت از شرکت در امتحانات و رد درخواست ثبتنام در مدارس رسمی، شواهدی روشن از محرومیت دانشآموزان افغانستانی در ابعادی فراگیر است که زنگ خطر نقض حقوق کودک را به صدا درآورده است.
آییننامهای برای حذف؛ چگونه آموزش به امتیاز بدل شد؟
تصویب آییننامه جدید آموزشوپرورش که عملاً مسیر تحصیل را برای بسیاری از کودکان مهاجر مسدود کرده، نشاندهنده تغییر رویکردی عمیق در نگاه حاکمیت به آموزش است؛ جایی که آموزش نه یک حق همگانی، بلکه امتیازی محدود برای گروهی خاص تلقی میشود. در این چارچوب جدید، مدارک معتبر قبلی کنار گذاشته شده و فرآیندهای پیچیدهای همچون معرفینامههای هولوگرامدار و احراز هویت از طریق دفاتر کفالت جایگزین شدهاند.
این رویکرد، محرومیت دانشآموزان افغانستانی از تحصیل را به یک سیاست رسمی و اعلامشده بدل کرده است. درحالیکه این دانشآموزان پیشتر با حداقل مدارک، یا حتی با تعهد والدین، اجازه ورود به مدارس را داشتند، اکنون در مواجهه با سیاستهای جدید، از حق اولیه خود محروم شدهاند. محرومیت دانشآموزان افغانستانی در چنین ساختاری، نهتنها نقض آشکار حقوق بشر است، بلکه خطری جدی برای انسجام اجتماعی آینده نیز بهشمار میآید.
نقش دفاتر کفالت در حذف آموزشی
نقش دفاتر کفالت در فرایند ثبتنام دانشآموزان مهاجر، در سال تحصیلی جدید به طرز چشمگیری افزایش یافته است. در حالیکه پیشتر خانوادهها میتوانستند مستقیماً با مدارس در تماس باشند، اکنون باید از طریق سامانهها و دفاتر کفالت برای دریافت معرفینامه و نوبت اقدام کنند؛ فرآیندی که پر از موانع اداری و هزینههای پنهان است. این تغییرات نهتنها روند ثبتنام را پیچیدهتر کرده، بلکه به شکل غیرمستقیم باعث محرومیت دانشآموزان افغانستانی از آموزش شده است.
در بسیاری از موارد، دفاتر کفالت تنها به دارندگان مدارک خاصی مانند کارت آمایش یا گذرنامه با اقامت الکترونیکی خدمات ارائه میدهند و سایرین را از چرخه ثبتنام خارج میکنند. محرومیت دانشآموزان افغانستانی در این روند، حتی شامل کودکانی میشود که سالها در ایران زندگی کردهاند و سابقه تحصیلی در مدارس ایرانی دارند. این رویه نشان میدهد که دفاتر کفالت، به جای تسهیلگر بودن، به ابزار اعمال تبعیض آموزشی علیه کودکان مهاجر بدل شدهاند.
در حالیکه شعار «آموزش برای همه» باید نمادی از برابری و کرامت انسانی باشد، سیاستهای جدید و اقدامات تبعیضآمیز همچون حذف کودکان افغانستانی از نظام آموزشی ایران، نشان میدهد که این شعارها بیش از آنکه واقعیت باشند، تنها در حد الفاظ باقی ماندهاند. اگر نظام آموزشی به ابزاری برای امتیازدهی سیاسی یا ابراز بیگانگی تبدیل شود، نه تنها آینده هزاران کودک مهاجر نابود میشود، بلکه جامعهای ناامن، نابرابر و سرشار از تبعیض در انتظار نسلهای آینده خواهد بود. دفاع از حق آموزش برای همه، صرفنظر از تابعیت و قومیت، مسئولیتی اخلاقی و انسانی است که بیتوجهی به آن، هزینهای جبرانناپذیر در پی خواهد داشت.