محله ارامنه اصفهان، که با نام جلفا شناخته میشود، یکی از خاصترین نمادهای همزیستی فرهنگی و مذهبی در ایران است. این منطقه تاریخی با کلیساهای باشکوه، معماری منحصربهفرد و پیشینهای غنی از حضور ارمنیان، بازتابی از تعامل تمدنها در دل یک شهر اسلامی است. با این حال، پشتپردهٔ این «نماد همزیستی»، واقعیتهایی از محدودیت، مهاجرت و کاهش جمعیت ارمنیها نهفته است.
محله ارامنه اصفهان؛ روایتی از همزیستی و حذف تدریجی
محله ارامنه اصفهان یکی از کهنترین و منحصربهفردترین بافتهای فرهنگی در ایران است؛ منطقهای که نهتنها با کلیساهای تاریخیاش مانند وانک، بیتاللحم و مریم مقدس شناخته میشود، بلکه با کوچههای سنگفرششده، معماری اروپاییگونه و کافههای قدیمیاش، حس و حال خاصی به بازدیدکنندگان منتقل میکند. این محله در اصل با کوچ اجباری ارمنیان از منطقه جلفای ارمنستان توسط شاه عباس اول در قرن هفدهم بنیان گذاشته شد و به یکی از مراکز فرهنگی و اقتصادی مهم اصفهان تبدیل شد. محله ارامنه اصفهان اگرچه در نگاه اول همچنان زنده و پررنگ بهنظر میرسد، اما جمعیت ساکن اصلی آن، یعنی ارمنیان، طی دهههای اخیر بهدلایل مختلف از جمله مهاجرت، فشارهای فرهنگی، و محدودیتهای مذهبی، بهتدریج کاهش یافتهاند. امروز کلیساها و خانهها بیشتر به عنوان جاذبههای گردشگری معرفی میشوند، تا نمادهای زندهی یک جامعه فعال. این روند آرام و خزنده، نوعی «حذف تدریجی» است که در عین عدم اعلام رسمی، در واقعیت روزمرهٔ ساکنان سابق جلفا دیده میشود.
وانک؛ کلیسایی فراتر از عبادت
در قلب محله ارامنه اصفهان، کلیسای وانک نهتنها یک بنای مذهبی، بلکه نمادی زنده از هویت یک اقلیت کهن در ایران است. وانک، که توسط ارمنیان کوچدادهشده از جلفا و به فرمان شاه عباس اول ساخته شد، امروزه فراتر از مکانی برای عبادت است؛ این کلیسا حافظهای جمعی، آرشیوی فرهنگی، و شاهدی خاموش بر قرنها همزیستی و سرکوب است. موزه، کتابخانه و چاپخانه قدیمی در دل این بنا، همگی بیانگر تلاش این اقلیت برای حفظ زبان، فرهنگ و دین خود در برابر سیاستهای متمرکزی است که اغلب هویتهای غیردولتی را به حاشیه میرانند.
محله ارامنه اصفهان هنوز هم با معماری و فضای خاص خود رنگ و بوی ارمنی دارد، اما کاهش جمعیت، مهاجرت جوانان، و محدودیتهای اعمالشده بر فعالیتهای فرهنگی و مذهبی، این فضا را با خطر تهیشدن از محتوای زندهاش مواجه کرده است. کلیسای وانک به ما یادآوری میکند که حقوق اقلیتها تنها به وجود ساختمانهای مذهبی خلاصه نمیشود، بلکه نیازمند آزادی فرهنگی، تنوع، و مشارکت واقعی در زندگی عمومی است.
جمعیت در حال کاهش و نگرانی از فراموشی
در دهههای اخیر، محله ارامنه اصفهان با کاهش چشمگیر جمعیت ارمنی خود مواجه شده است؛ روندی که تحت تأثیر عواملی همچون مهاجرت به خارج، محدودیتهای فرهنگی و مذهبی، و ناامیدی نسبت به آیندهای همراه با مشارکت واقعی در زندگی اجتماعی و سیاسی شکل گرفته است. نسل جوان بهویژه دیگر این محله را فضایی امن و پذیرای هویت خود نمیبیند، چراکه سیاستهایی که ظاهراً نشانی از تساهل دارند، در عمل مانع از فعالیت فرهنگی مستقل میشوند.
امروز اگرچه خیابانها پاکیزهاند، کلیساها مرمت شدهاند و ساختمانها حفظ شدهاند، اما روح زندگی که روزگاری در کوچههای محله ارامنه اصفهان جریان داشت، بهشدت کمرنگ شده است. گردشگران میآیند و عکس میگیرند، بیآنکه بدانند پشت این منظره زیبا، تراژدیای خاموش پنهان است: جامعهای که در مسیر انقباض و شاید فراموشی قرار گرفته، اگر سیاستهای حذف نرم و توجه به ظاهر بهجای انسان ادامه یابد.
جمعبندی
محله ارامنه اصفهان با کلیساهای باشکوه، تاریخ پرفرازونشیب و مردمانی وفادار به فرهنگ و ایمان خود، بخشی جداییناپذیر از هویت فرهنگی ایران است. اما این محله و ساکنانش امروز در معرض روندی آرام اما نگرانکننده از فرسایش قرار دارند. از مهاجرت گسترده گرفته تا محدودیتهای فرهنگی و نظارتهای مذهبی، همه نشاندهنده این واقعیتاند که همزیستی تنها با بازسازی ساختمانها یا نمایش ظاهری ممکن نیست.