در روزهای اخیر، موضوع محکومیت نویسندگان در ایران بار دیگر در کانون توجه افکار عمومی و نهادهای حقوق بشری قرار گرفته است. تازهترین نمونه آن، صدور حکم یک سال حبس تعزیری برای دو نویسنده و فعال مدنی گیلک، نینا گلستانی و رزیتا رجایی در شهر رشت است؛ حکمی که از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب صادر شده و با واکنشهای گستردهای از سوی فعالان فرهنگی و مدنی همراه بوده است.
محکومیت نویسندگان در ایران
محکومیت نویسندگان در ایران یکی از بارزترین جلوههای محدودیت آزادی بیان در سالهای اخیر به شمار میآید. صدور حکم اخیر علیه نینا گلستانی و رزیتا رجایی، نه یک پرونده استثنایی، بلکه بخشی از زنجیرهای طولانی از برخوردهای امنیتی و قضایی با نویسندگان، پژوهشگران و فعالان فرهنگی است که تنها به دلیل انتشار دیدگاههای انتقادی یا فعالیت در شبکههای اجتماعی تحت تعقیب قرار گرفتهاند. این روند نشان میدهد که نهادهای قضایی و امنیتی، کلمه و اندیشه آزاد را تهدیدی جدی تلقی میکنند و همین موضوع فضاهای گفتوگو و تبادل نظر در جامعه را بیش از پیش محدود کرده است.
از سوی دیگر، بسیاری از ناظران باور دارند که محکومیت نویسندگان در ایران تنها یک مجازات قانونی نیست، بلکه ابزاری برای ترساندن جامعه و جلوگیری از گسترش اعتراضهای مدنی است. بازداشت و صدور احکام سنگین برای نویسندگان و فعالان زن در شهرهایی چون رشت، بخشی از استراتژی وسیعتر حکومت برای خاموشکردن صداهای منتقد و حذف تنوع فکری و فرهنگی از عرصه عمومی است. در حالی که سازمانهای حقوق بشری از جمله «هەنگاو» به طور مستمر این نقضها را ثبت و گزارش میکنند، بزرگترین چالش همچنان ایجاد همبستگی اجتماعی و صنفی برای دفاع از آزادی بیان و مقابله با سیاستهای سرکوبگرانه باقی مانده است.
جزئیات حکم جدید
بر اساس گزارشهای منتشر شده از سوی سازمان حقوق بشری هەنگاو، شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت، این دو فعال مدنی را به اتهام «تبلیغ علیه نظام در شبکههای اجتماعی» محکوم کرده است.نینا گلستانی در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ (۱۲ مارس ۲۰۲۵) بازداشت شد و به زندان لاکان رشت انتقال یافت.رزیتا رجایی نیز در تاریخ ۲۸ تیر ۱۴۰۴ (۱۹ جولای ۲۰۲۵) بازداشت و روانه همین زندان شد.این در حالی است که روند دادرسی با انتقادهای گستردهای از سوی فعالان حقوق بشری مواجه شده و بسیاری آن را نمونهای آشکار از سرکوب آزادی بیان میدانند.
نگاهی به جایگاه زنان نویسنده
تجربههای اخیر زنان نویسنده در ایران نشان میدهد که محکومیت نویسندگان در ایران اغلب زنان را به شکل مضاعف هدف قرار میدهد، بهدلیل ترکیب هویت آنان بهعنوان زن و فعالیت فرهنگی یا انتقادیشان. این زنان با محدودیتها و فشارهای شدید قضایی و امنیتی روبهرو هستند؛ از بازداشت و پروندهسازی متعدد گرفته تا حبس تعزیری و محدودیتهای نشر و بیان. چنین اقداماتی ادامه فعالیت خلاقانه و فرهنگی آنان را دشوار میکند و نقش زنان در تقویت فضای فکری و فرهنگی جامعه را تضعیف مینماید.
در این چارچوب، محکومیت نویسندگان در ایران پیام روشنی به جامعه ارسال میکند که هر صدای منتقد زنان با برخوردهای شدید مواجه خواهد شد. تجربههای پیشین نشان دادهاند که زنان نویسنده در شهرهای مختلف، مانند رشت و تهران، با فشار دوگانه مواجهاند: فشار عمومی علیه همه نویسندگان و فعالان و فشار ویژه به دلیل زن بودن. ناظران تأکید میکنند که ادامه این سیاستها، تنوع فکری و آزادی گفتوگو در ایران را تهدید میکند و دفاع از حقوق زنان نویسنده برای حفظ آزادی بیان امری ضروری است.
واکنشها و پیامدها
صدور احکام علیه نینا گلستانی و رزیتا رجایی با واکنشهای گستردهای از سوی سازمانهای حقوق بشری، فعالان مدنی و جامعه فرهنگی ایران مواجه شد. بسیاری از این نهادها، محکومیت نویسندگان در ایران را نشانهای از ادامه سیاستهای سرکوبگرانه و محدودسازی آزادی بیان دانسته و خواستار بازنگری فوری در این احکام شدند. گزارشها حاکی است که این احکام نه تنها بر زندگی شخصی و حرفهای این دو نویسنده تأثیر گذاشته، بلکه فضای عمومی جامعه را نیز تحت فشار قرار داده و دیگر نویسندگان و فعالان فرهنگی را به سکوت و خودسانسوری واداشته است.
در سطح بینالمللی نیز، موضوع محکومیت نویسندگان در ایران توجه رسانهها و نهادهای حقوق بشری را جلب کرده و باعث شده که فشار بر حکومت ایران برای رعایت استانداردهای بینالمللی حقوق بشر افزایش یابد. این فشارها و نقدها نشان میدهد که سرکوب فعالان فرهنگی و زنان نویسنده، تنها اثرات محدود و کوتاهمدت نخواهد داشت، بلکه میتواند اعتبار و جایگاه ایران در حوزههای فرهنگی و حقوق بشری را نیز به خطر بیندازد و ضرورت حمایت گستردهتر از نویسندگان و فعالان مدنی را بیش از پیش آشکار کند.