زندانی افغان در زندان قزلحصار کرج، نبی بیاتی، روز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، پس از چهار روز اعتصاب غذای خشک و در اعتراض به رفتارهای تحقیرآمیز، تبعیضآمیز و غیرقانونی مسئولان زندان، جان خود را از دست داد. بیاتی که پیشتر به همراه سه زندانی دیگر به اتهام مشارکت در یک درگیری به بند پرتنش و غیرقانونی واحد یک منتقل شده بود، در اعتراض به این تصمیم غیرمنطبق با آییننامه داخلی زندانها، اعلام اعتصاب کرد و هشدار داد که در صورت عدم انتقال به بند مناسب، لب به آب نیز نخواهد زد.
زندانی افغان در زندان قزلحصار
نبی بیاتی اهل افغانستان و از اتباع این کشور بود که به دلایل مختلف وارد ایران شد. او پس از مدتها زندگی در ایران، به اتهاماتی از جمله مشارکت در یک درگیری زنذانى أفغان در زندان قزلحصار کرج بازداشت شد. شرایط نگهداری او در زندانها بهویژه در قزلحصار، یکی از شلوغترین و پرتنشترین زندانهای ایران، باعث شد تا بیاتی با مشکلات زیادی روبرو شود.زندان قزلحصار در شهر کرج یکی از معروفترین زندانهای ایران است که بهخاطر تراکم بالای زندانیان و شرایط سخت و شلوغ خود شناخته میشود. این زندان میزبان زندانیان سیاسی و مرتکبان جرایم مختلف است و بهعنوان یکی از مکانهای بازداشت شناخته میشود که در آن نقض مستمر حقوق بشر اتفاق میافتد. با توجه به وجود تعداد کمی از زندانهایی که چنین شرایطی دارند، زندان قزلحصار به نماد نقض حقوق زندانیان تبدیل شده است، بهویژه زمانی که زندانیان خارجی یا غیرایرانی در آن نگهداری میشوند.
بیاتی پس از مدتها بازداشت در زندانهای دیگر، به زندان قزلحصار منتقل شد، اما شرایطی که در این زندان تجربه کرد بسیار بدتر از آنچه تصور میکرد بود. زنذانى أفغان در زندان قزلحصار بهخاطر تراکم بالای زندانیان شناخته میشود که این امر منجر به کمبود فضای کافی برای هر زندانی میشود. بسیاری از زندانیان بهدلیل کمبود مراقبتهای پزشکی و شرایط سخت زندان، وضعیت سلامتیشان بهشدت رو به وخامت میرود.این زندان همچنین شامل واحدهایی است که بهخاطر بدنام بودن شناخته میشوند،
بهویژه واحدهای ۱ و ۱۹ که در آنها زندانیانی که به اتهام مشارکت در شورشها بازداشت شدهاند نگهداری میشوند و اغلب برای افزایش فشار به آنها به مکانهای شلوغ منتقل میشوند. پس از حادثهای که در زندان رخ داد، نبی بیاتی، زندانی افغان در زندان قزلحصار، به این واحدها منتقل شد، واحدهایی که شرایط آنها به هیچوجه مناسب برای زندانیانی مثل بیاتی که در چنین محیطهای خشنی قرار دارند، نبود
بیتوجهی مقامات
بیتوجهی مقامات زنذانى أفغان در زندان قزلحصار که در طول زمانهای طولانی ادامه داشت، تأثیرات مخربی بر زندگی بسیاری از زندانیان گذاشت، از جمله نبی بیاتی. از سالها پیش، زندان قزلحصار شرایط بسیار بدی را تجربه کرده است که در آن زندگی زندانیان همواره با تهدید روبهرو بوده است، به دلیل شلوغی شدید، وضعیت بهداشتی نامناسب و کمبود مراقبتهای پزشکی. این شرایط به سرعت باعث بدتر شدن وضعیت سلامت زندانیان میشد.در مورد نبی بیاتی، که یکی از زندانیان افغان در این زندان بود، اعتصاب غذای او در اعتراض به رفتار بدی که با او داشتند تنها یک فریاد بیامید برای بهبود وضعیتش بود. اما با وجود بدتر شدن وضعیت جسمی او، مقامات زندان هیچ اقدامی مؤثر برای نجات جانش انجام ندادند.
در طول روزهای حضورش در زندان، او در شرایط سختی زندگی میکرد: از نگهداری در سلولهای شلوغ و غیر بهداشتی گرفته تا کمبود مراقبتهای پزشکی و بیتوجهی به شکایات مکرر او.نبی بیاتی در طول مدتی طولانی در این زندان با شرایط بسیار سخت و غیر انسانی مواجه بود که شامل کمبود فضا، تغذیه نامناسب و کمبود خدمات پزشکی میشد. بسیاری از زندانیان در این زندان به دلیل کمبود مراقبتهای پزشکی و شرایط نامناسب به شدت بیمار میشدند و این بیتوجهی به وضعیت سلامت آنها در طولانی مدت، منجر به وخامت حالشان میشد.این شرایط نه تنها برای نبی بیاتی بلکه برای بسیاری از زندانیان دیگر نیز ادامه داشت. مقامات زندان قزلحصار در بسیاری از مواقع زندانیان را در شرایط بسیار سخت و غیر انسانی نگه میداشتند و از رسیدگی به مشکلات آنها خودداری میکردند.این روشهای بیتوجهی که در طول سالها در زندان قزلحصار ادامه داشت، تنها بخشی از سیستم سلطهگر و بیرحم است که حقوق انسانی زندانیان را نادیده میگیرد. زندانیان در این زندان اغلب به عنوان اعداد یا موجوداتی بیاهمیت تلقی میشوند و حقوق آنها مانند حق حیات یا حق برخورداری از خدمات پزشکی در بسیاری از مواقع نادیده گرفته میشود. در این زمینه، مرگ نبی بیاتی نتیجه همین سیستم بیرحم بود که حتی حداقل مراقبتهای ضروری را نیز از او دریغ کرد.
واکنشهای داخلی و بینالمللی
واکنشهای داخلی: پس از وقوع حادثه و مرگ نبی بیاتی زنذانى افغان در زندان قزلحصار، واکنشهای داخلی گستردهای از سوی نهادهای حقوق بشری و فعالان ایرانی به وقوع پیوست. این حادثه باعث شد تا بسیاری از زندانیان سیاسی و فعالان حقوق بشر در داخل ایران، اعتراضات و درخواستهایی برای تحقیق مستقل و مجازات مسئولین این حادثه مطرح کنند.در واکنش به بیتوجهی مقامات زندان، برخی از زندانیان و خانوادههای آنها در ایران با انتشار نامههای اعتراضآمیز و تشکیل تجمعات، خواستار رسیدگی به شرایط زندانیان و بهبود وضعیت حقوق بشر در زندانها شدند. بسیاری از این فعالان معتقد بودند که مرگ نبی بیاتی نتیجه سیاستهای بیرحمانه و نادیده گرفتن حقوق انسانی زندانیان است. آنها همچنین از مقامات خواستند که شرایط زندانها به ویژه در مورد مراقبتهای پزشکی و بهداشتی برای زندانیان اصلاح شود.با این حال، بسیاری از این درخواستها و اعتراضات به سرعت از سوی مقامات زندان نادیده گرفته شد و هیچ اقدام ملموسی برای اصلاح شرایط زندان یا انجام تحقیقات مستقل صورت نگرفت.
واکنشهای بینالمللی:در سطح بینالمللی، این حادثه واکنشهای شدیدی از سوی سازمانهای حقوق بشری و دولتهای غربی به همراه داشت. سازمانهایی همچون “هیومن رایتس ووتچ” و “عفو بینالملل” این حادثه را محکوم کرده و اعلام کردند که مرگ نبی بیاتی ناشی از بیتوجهی عمدی مقامات زندان بوده است. این سازمانها همچنین اعلام کردند که مرگ او تنها یک نمونه از نقض گسترده حقوق بشر در زندانهای ایران است و خواستار تحقیق مستقل و شفاف در این زمینه شدند.همچنین برخی از دولتها، از جمله ایالات متحده آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا، این حادثه را محکوم کرده و از ایران خواستند که شرایط زندانها را بهبود بخشد و به استانداردهای بینالمللی حقوق بشر پایبند باشد. این کشورها نگرانی خود را نسبت به وضعیت زندانیان، به ویژه زندانیان سیاسی و خارجی در ایران ابراز کردند.
تأثیر بر نظام ایران
از سوی دیگر، این حادثه زندانی افغان در زندان قزلحصار قزلحصار بر آسیبپذیری نظام تهران در زمینه حقوق بشر تأکید کرد و باعث شد که بسیاری از دولتها و سازمانهای حقوق بشری خواستار تحقیق شفاف و مستقل در مورد مرگ نبی بیاتی شوند. این انتقادات به ویژه در زمانی که ایران با فشارهای بینالمللی به دلیل مسائل هستهای و سیاسی روبهرو است، تأثیر منفی زیادی بر روابط خارجی ایران گذاشت.برای بسیاری از تحلیلگران، مرگ نبی بیاتی در زندان قزلحصار نمادی از بیتوجهی به حقوق انسانها و به ویژه زندانیان سیاسی و اتباع خارجی است و این امر باعث تشدید انتقادات و فشارها از سوی نهادهای بینالمللی شد. علاوه بر این، این حادثه میتواند بر رفتارهای آینده مقامات ایرانی تأثیر بگذارد و آنها را مجبور به انجام اصلاحات در سیاستهای زندانیان و رعایت حقوق بشر کند، به ویژه در زمینه تأمین شرایط انسانی برای زندانیان.