مزرعههای استخراج رمزارز که اغلب بهصورت مخفیانه و بدون مجوز رسمی فعالیت میکنند، به یکی از عوامل پنهان بحران انرژی در ایران تبدیل شدهاند. در حالیکه مردم با قطعیهای مکرر برق دستوپنجه نرم میکنند، گزارشها حاکی از آن است که برخی از این مزارع در مناطقی مستقر شدهاند که اقلیتهای قومی و دینی در آن سکونت دارند؛ مسئلهای که پرسشهایی درباره گردانندگان این فعالیتها و هزینهای که دیگران میپردازند، مطرح میکند. آیا زمینهای اقلیتها به این منظور مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند؟
مزرعههای استخراج رمزارز
مزرعههای استخراج رمزارز در سالهای اخیر به یکی از موضوعات جنجالی در ایران تبدیل شدهاند. این مزارع که گاه در کارخانههای متروکه، زمینهای کشاورزی، یا حتی در اماکن دولتی بهطور مخفیانه راهاندازی میشوند، مصرف بالای برق دارند و بار سنگینی بر شبکهی انرژی کشور وارد میکنند. در بسیاری از مناطق محروم، بهویژه در استانهایی چون سیستان و بلوچستان، کردستان و خوزستان که اقلیتهای قومی و مذهبی ساکناند، گزارشهایی از فعالیت مخفیانهی مزرعههای استخراج رمزارز منتشر شده است. این موضوع نهتنها به تشدید بحران برق در این مناطق دامن زده، بلکه باعث شده حساسیتهای امنیتی نسبت به فعالیت اقتصادی اقلیتها نیز افزایش یابد. برخی گزارشها نشان میدهد که در نبود فرصتهای شغلی قانونی، جوانان این مناطق به راهاندازی این مزارع بهصورت مخفیانه یا مشارکتی با سرمایهگذاران ناشناس روی آوردهاند. مزرعههای استخراج رمزارز در چنین بافتهایی نهفقط ابزار درآمدی، بلکه راهی برای گریز از سازوکارهای کنترلشدهی اقتصادی دولت محسوب میشود.
استفاده ابزاری از مناطق محروم برای سودهای کلان
در بسیاری از نقاط محروم ایران، از جمله استانهای سیستان و بلوچستان، خوزستان و هرمزگان، شاهد گسترش پنهانی مزرعههای استخراج رمزارز هستیم. این مزرعههای استخراج رمزارز نه تنها زیرساختهای فرسوده برق این مناطق را بیشتر تحت فشار قرار دادهاند، بلکه اغلب بدون در نظر گرفتن تأثیرات زیستمحیطی و اجتماعی بر جوامع محلی فعالیت میکنند. در حالی که مردم این مناطق با قطعیهای مکرر برق، فقر مزمن و کمبود خدمات اولیه دستوپنجه نرم میکنند، گروههایی محدود با استفاده از این شرایط و نبود نظارت مؤثر، سودهای کلانی به جیب میزنند. این بهرهکشی ساختاریافته از محرومترین نقاط کشور، چهرهای دیگر از نابرابری در ایران را آشکار میسازد.
آنچه در مناطق محروم بهنام توسعه و در قالب مزرعههای استخراج رمزارز در حال وقوع است، تنها یک بیتدبیری ساده نیست؛ بلکه نمادی از سیاستهایی است که بر تبعیض و سودجویی از محرومان استوار است. ادامه این روند بدون هیچ نظارت یا پاسخگویی، نهتنها فقر را عمیقتر میکند، بلکه شکاف اعتماد میان مردم و حاکمیت را نیز بیشتر خواهد کرد. اگر برای این استثمار بیرویه پایانی تعیین نشود، آسیبهای آن نهفقط دامنگیر همان مناطق، بلکه گریبانگیر آینده کشور نیز خواهد شد.