مهاجران در ایران، واقعیتی که کمتر به آن پرداخته شده است، با چالشها و بحرانهایی روبهرو هستند که نه تنها زندگی روزمره آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گستردهای برای کشور ایجاد میکند. از محدودیتهای قانونی و اخراجهای اجباری گرفته تا مشکلات تحصیل و کار، مهاجران در ایران با موانع جدی مواجهاند که نیازمند توجه فوری مسئولان و جامعه بینالمللی است.
مهاجران در ایران
مهاجران در ایران، جمعیتی بالغ بر ۴.۵ میلیون نفر، با چالشهای متعددی روبهرو هستند که زندگی روزمره و آینده آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. از ابتدای سال جاری، بیش از ۱.۴۵ میلیون نفر از اتباع افغانستانی بهصورت اجباری از کشور اخراج شدهاند و این روند همچنان ادامه دارد. مهاجران در ایران با محدودیتهای قانونی، دسترسی محدود به آموزش و خدمات بهداشتی، و فشارهای اقتصادی مواجهاند که شرایط زندگی آنان را سختتر کرده است.
آمارها نشان میدهد که بیش از ۸۰ هزار ازدواج میان زنان و مردان اتباع ثبت شده است و فرزندان آنها جمعیتی حدود ۲۵۰ هزار نفر را تشکیل میدهند. مهاجران در ایران عمدتاً در بخشهای کارگری و فیزیکی، از جمله ساختوساز، کشاورزی، و خدمات شهری مشغول به کار هستند و اخراج گسترده آنان میتواند منجر به افزایش هزینه نیروی کار و اختلال در پروژههای اقتصادی شود. این واقعیتها نشان میدهد که وضعیت مهاجران در ایران نه تنها مسئله انسانی، بلکه چالشی بزرگ برای اقتصاد و جامعه کشور محسوب میشود.
توجیهات حکومت و اثرات اقتصادی
در پی اقدامات اخیر دولت ایران علیه مهاجران، چندین دلیل برای توجیه این سیاستها ارائه شده است که مهمترین آنها اشاره به خطرات اقتصادی و اجتماعی ناشی از حضور تعداد زیادی مهاجر غیرقانونی در کشور است. مسئولان اعلام کردهاند که این رویکرد با هدف «تنظیم بازار کار» و «حمایت از حقوق شهروندان ایرانی» انجام میشود، در حالی که ناظران معتقدند این توجیهات تصویر کامل واقعیت اقتصادی و اجتماعی را نشان نمیدهد. مهاجران در ایران امروز حدود ۴.۵ میلیون نفر هستند، پس از آنکه طی شش ماه نخست سال جاری حدود ۱.۴۵ میلیون مهاجر اخراج شدند، بر اساس آمار وزارت کشور.
از منظر اقتصادی، گزارشهای محلی نشان میدهند که اخراج گسترده مهاجران میتواند منجر به کمبود نیروی کار در بخشهای حیاتی مانند ساختوساز، کشاورزی و خدمات شود، که این امر هزینه تولید را افزایش داده و روی قیمت کالاهای اساسی مانند میوه و سبزیجات و مصالح ساختمانی تأثیر میگذارد. همچنین برآوردها نشان میدهند که اخراج اجباری مهاجران ممکن است اجرای پروژههای عمرانی را کند کند و فشار بیشتری بر نیروی کار محلی وارد کند، که ممکن است قادر به جبران کمبود نباشد. این واقعیت، تنش بین توجیهات رسمی و نتایج عملی بر اقتصاد را آشکار میکند، زیرا سیاستهای مهاجرستیزانه با نیازهای واقعی بازار همخوانی ندارد و تکرار این اقدامات میتواند باعث بیثباتی در عرضه و تقاضا و تأثیر منفی بر بخشهای حیاتی شود.
پیامدهای اجتماعی و خانوادگی
مهاجران در ایران با فشارهای شدیدی روبهرو هستند که نه تنها زندگی اقتصادی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه ساختار اجتماعی و خانوادگیشان را نیز به شدت دچار بحران میکند. اخراج گسترده و محدودیتهای قانونی باعث شده بسیاری از خانوادهها از هم گسسته شوند و کودکان بیشناسنامه یا محروم از تحصیل شوند. بر اساس گزارشها، حدود ۸۰ هزار ازدواج میان اتباع افغان در ایران ثبت شده است که با فرزندان، جمعیتی تقریبی ۲۵۰ هزار نفری را تشکیل میدهند، اما سیاستهای تازه دولت باعث شده ثبتنام کودکان بیشناسنامه در مدارس با مشکلات جدی مواجه شود و این کودکان از حق تحصیل محروم شوند. مهاجران در ایران مجبور به زندگی در شرایط نامطمئن و پراضطراب شدهاند که تأثیر مستقیمی بر سلامت روان و انسجام خانوادهها دارد.
همچنین، این سیاستها باعث افزایش تنشهای اجتماعی و احساس بیعدالتی در میان جوامع محلی و مهاجران شده است. بسیاری از مهاجران در ایران گزارش دادهاند که مجبور به ترک خانههای خود با حداقل داراییها شده و با فشارهای قانونی و اجتماعی مواجه هستند که زندگی روزمره را دشوار میکند. این فشارها نه تنها منجر به تضعیف شبکههای حمایتی خانوادگی میشود، بلکه توانایی این خانوادهها برای مشارکت مؤثر در جامعه و اقتصاد محلی را نیز کاهش میدهد و به تدریج بحرانهای اجتماعی عمیقتری ایجاد می كند .