واکسن آنفلوانزا در ایران به موضوعی جنجالی بدل شده است؛ چرا که قیمت بالای آن، وابستگی به ارز آزاد و مشکلات توزیع، سلامت عمومی را به چالشی جدی کشانده است. در شرایطی که هر دز با نرخ ۹۱۷ هزار تومان عرضه میشود، بسیاری از خانوادهها توان خرید ندارند و همین مسئله پرسشهای جدی درباره عدالت اجتماعی و کارآمدی نظام بهداشت و درمان ایجاد کرده است.
واکسن آنفلوانزا در ایران؛ چالش قیمت و دسترسی
مسئله واکسن آنفلوانزا در ایران این روزها به یکی از مهمترین موضوعات حوزه سلامت عمومی تبدیل شده است. در حالیکه مسئولان از توزیع حدود یک میلیون دز خبر میدهند، واقعیت این است که قیمت نزدیک به یک میلیون تومان برای هر دز، بسیاری از خانوادهها را در شرایطی قرار داده که میان تأمین نیازهای اولیه زندگی و مراقبت از سلامت خود مجبور به انتخابی دشوار شوند. وابستگی کامل قیمت به نرخ ارز آزاد نیز به این بحران دامن میزند و نشان میدهد که سیاستگذاری در حوزه دارو به شدت تحت تأثیر شرایط اقتصادی قرار دارد.
از سوی دیگر، شفافیت ناکافی در روند عرضه و نبود نظارت مؤثر باعث شده تا نگرانیها درباره شکلگیری بازار سیاه و افزایش دوباره قیمتها بالا بگیرد. در چنین فضایی، گروههای پرخطر گرچه امکان دریافت رایگان دارند، اما بخش بزرگی از جامعه برای تهیه واکسن همچنان با مشکلات مالی و دسترسی روبهروست. تجربه نشان داده که واکسن آنفلوانزا در ایران نه فقط یک موضوع بهداشتی، بلکه معیاری برای سنجش عدالت اجتماعی و کارآمدی نظام درمانی است؛ معیاری که متأسفانه هر سال با چالشهای بیشتری همراه میشود.
واردات پرهزینه در برابر تولید داخلی
مسئله واردات واکسن آنفلوانزا با هزینههای سنگین ارزی، به یکی از بحثبرانگیزترین نقاط سیاست بهداشتی کشور تبدیل شده است. طبق اعلام رسمی، محمولههایی از فرانسه و هلند وارد کشور شدهاند که خرید آنها با ارز آزاد انجام شده و مستقیماً بر قیمت نهایی برای مصرفکننده اثر گذاشته است. این وضعیت نهتنها بار مالی زیادی بر دوش خانوادهها گذاشته، بلکه وابستگی نظام سلامت به بازار خارجی را نیز عیانتر کرده است؛ موضوعی که در شرایط تحریم و نوسانهای اقتصادی میتواند به تهدیدی جدی برای امنیت دارویی کشور بدل شود.
در مقابل، واکسن نوترکیب تولید داخل بهعنوان جایگزینی معرفی میشود که هزینه کمتری دارد و نسل جدید واکسنهای ویروسی به شمار میآید. با این حال، اعتماد عمومی به کیفیت و اثربخشی این واکسن هنوز به سطح مطلوب نرسیده است. نبود شفافیت در ارائه دادههای علمی، کمبود اطلاعرسانی دقیق درباره مراحل کارآزمایی بالینی و همچنین سابقه مشکلات دارویی گذشته، باعث شده تا بخش بزرگی از مردم همچنان ترجیح دهند محصول خارجی را انتخاب کنند؛ حتی اگر توان مالی آن را نداشته باشند.
عدالت اجتماعی یا تبعیض آشکار؟
موضوع دسترسی برابر به واکسن آنفلوانزا در ایران یکی از جنجالیترین مباحث این روزهاست. در حالی که مسئولان اعلام کردهاند گروههای پرخطر مانند سالمندان، بیماران خاص و زنان باردار میتوانند این واکسن را رایگان دریافت کنند، بخش بزرگی از جامعه ناچار است برای تهیه همان واکسن هزینهای نزدیک به یک میلیون تومان بپردازد. این شکاف آشکار میان اقشار مختلف، نشان میدهد که سیاستگذاری سلامت نه بر مبنای عدالت اجتماعی بلکه بیشتر بر اساس توان مالی افراد شکل گرفته است.
تجربه ثابت کرده که واکسن آنفلوانزا در ایران تنها یک داروی فصلی نیست، بلکه به معیاری برای سنجش برابری و عدالت اجتماعی تبدیل شده است. وقتی خانوادههای کمدرآمد در تأمین هزینههای اولیه زندگی گرفتارند، خرید واکسن به کالایی لوکس بدل میشود. این وضعیت نهتنها سلامت عمومی را تهدید میکند، بلکه احساس تبعیض و نارضایتی اجتماعی را نیز در جامعه افزایش میدهد؛ احساسی که در درازمدت میتواند به بیاعتمادی گسترده نسبت به نظام بهداشت و درمان منجر شود.
بیشتر بخوانید : دگزامتازون در ایران؛ درمان معجزهآسا یا تهدید پنهان؟
چشمانداز مبهم آینده
در شرایطی که واردات پرهزینه، تولید داخلی کماعتماد و سیاستهای ناپایدار ارزی دستبهدست هم دادهاند، آینده دسترسی به واکسن آنفلوانزا در ایران مبهم به نظر میرسد. اگر دولت نتواند راهکاری پایدار برای حمایت از تولید داخلی با کیفیت بالا و همچنین کنترل قیمت ارائه دهد، هر سال شاهد تکرار همین بحران خواهیم بود. سلامت عمومی نباید به یک کالای لوکس تبدیل شود؛ چرا که هزینههای اجتماعی و انسانی آن به مراتب بیشتر از درآمدهای کوتاهمدت دولت خواهد بود.