، زورگیری از دانشجویان در ايران به یکی از نخستین و رایجترین اشکال ناامنی تبدیل شده است. با وجود هشدارهای مکرر دانشجویان و اعتراضات مداوم، ناامنی در اطراف دانشگاههای ایران به بحرانی دائمی تبدیل شده است. زورگیریهای مکرر، حملات با سلاح سرد و بیتوجهی مسئولان، زندگی روزمره دانشجویان را با تهدیدی واقعی مواجه کرده است.
زورگیری از دانشجویان در ايران؛ وقتی تحصیل با خطر همراه میشود
با تکرار زورگیری از دانشجویان در ايران، امنیت اطراف دانشگاهها به چالشی جدی تبدیل شده است. دانشجویان، بهویژه در تهران، در معرض سرقتهای خیابانی با سلاح سرد قرار دارند، آنهم در مناطقی که فاقد نور کافی و نظارت امنیتی هستند.در فروردین ۱۴۰۴، دو دانشجوی دانشگاه «خواجه نصیر» در خیابان خواجه عبدالله هدف زورگیری قرار گرفتند. تنها دو روز پیش از آن، یک دانشجوی دختر دانشگاه «شهید بهشتی» نیز در نزدیکی خوابگاه خود در ولنجک مورد حمله قرار گرفت و دندانهایش شکست.
این موارد محدود به تهران نیستند. در گرگان، یک دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی در پارک شهر با چاقو زخمی شد و به بیمارستان انتقال یافت.فاجعهبارترین حادثه، قتل «امیرمحمد خالقی» دانشجوی ۱۹ ساله دانشگاه تهران بود که در بهمن ۱۴۰۳ توسط سارقان در اطراف کوی دانشگاه با ضربات چاقو جان باخت. با وجود اعتراضات گسترده پس از این قتل، هیچ اقدام مؤثری از سوی مسئولان صورت نگرفت.
دانشگاههایی چون تهران، شریف و امیرکبیر با وجود قرار داشتن در مناطق مرکزی، همچنان فاقد زیرساختهای امنیتیاند. دانشجویان بارها نسبت به نبود نور کافی، نبود دوربین مداربسته و ضعف عملکرد نیروهای حراست هشدار دادهاند .با تداوم این وضعیت زورگیری از دانشجویان در ایران و بیتوجهی مسئولان، ترس و ناامنی به بخشی از زندگی روزمره دانشجویان تبدیل شده و تحصیل در سایه تهدیدی واقعی پیش میرود.
محلههای دانشگاهی؛ از محل تحصیل تا صحنه جرم
محیط دانشگاهی برای بسیاری نماد علم، فرهنگ و پیشرفت است؛ اما برای هزاران دانشجوی ایرانی، اطراف دانشگاه معنای دیگری دارد: ترس، خطر و ناامنی. کوچهها و خیابانهایی که باید محل رفتوآمد امن دانشجویان باشند، در عمل تبدیل به نقاط قرمز وقوع جرم شدهاند. در سالهای اخیر، زورگیری از دانشجویان در ايران به پدیدهای نگرانکننده و رو به افزایش تبدیل شده است.در محلههایی چون ولنجک، خواجه عبدالله، و حوالی کوی دانشگاه تهران، دانشجویان به دفعات هدف زورگیری و حمله قرار گرفتهاند. این حوادث نهتنها در مناطق کمرفتوآمد بلکه حتی در نزدیکی درب خوابگاهها نیز رخ میدهد.
ناامنی ساختاری یا بیکفایتی اجرایی؟
برخی کارشناسان معتقدند که این وضعیت نهتنها ناشی از غفلت اجرایی، بلکه نتیجه سیاستهای کلان در بیتوجهی به امنیت شهروندان است. از نگاه آنان، نبود بودجه کافی، تضعیف نهادهای مردمی نظارت، و تمرکز بیش از حد امنیتی بر موضوعات سیاسی به بهای نادیدهگرفتن امنیت روزمره مردم تمام شده است. برخی کارشناسان معتقدند که این وضعیت نهتنها ناشی از غفلت اجرایی، بلکه نتیجه سیاستهای کلان در بیتوجهی به امنیت شهروندان است. از نگاه آنان، نبود بودجه کافی، تضعیف نهادهای مردمی نظارت، و تمرکز بیش از حد امنیتی بر موضوعات سیاسی به بهای نادیدهگرفتن امنیت روزمره مردم تمام شده است.
مطالعه بیشتر : امنیت روانی دانشآموزان در سایه تصمیمات تازه؛ سکوتی نگرانکننده در راه است
نتیجهگیری: ترس بهجای تحصیل
در شرایطی که دانشگاه باید محلی برای شکوفایی استعدادها و رشد فکری جوانان باشد، دانشجویان ایرانی مجبورند مسیر خوابگاه تا دانشگاه را با ترس و نگرانی طی کنند. زورگیری از دانشجویان در ایران به یکی از ملموسترین نمودهای این ناامنی تبدیل شده است. زورگیری و ناامنی تنها یکی از چالشهای جدی است که دانشجو در ایران با آن مواجه است؛ اما بیتردید، یکی از حیاتیترین آنهاست.اگر این روند ادامه یابد و مقامات تنها به تکرار شعارهای امنیتی بسنده کنند، جامعه دانشگاهی ایران نهتنها با بحران روحی بلکه با موجی از بیاعتمادی و مهاجرت روبهرو خواهد شد. امنیت دانشجو، اولین گام در حفظ سرمایه انسانی هر کشور است—و ایران، در این گام اولیه، بارها لغزیده است.