گرمای شدید ایران بار دیگر این کشور را در صدر فهرست داغترین نقاط جهان قرار داد. شهرهای جنوبی، بهویژه خوزستان، با دماهای بالای ۴۸ درجه سانتیگراد رکورددار شدند. این شرایط نه تنها تهدیدی برای سلامت عمومی است بلکه اقلیتهای قومی و مذهبی ساکن این مناطق را با بحرانهای چندلایه اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی روبهرو کرده است.
گرمای شدید ایران و فشار بر زندگی روزمره اقلیتها
گرمای شدید ایران در سالهای اخیر به بحرانی دائمی برای ساکنان جنوب کشور تبدیل شده است. در خوزستان، جایی که اقلیتهای عرب و سایر گروههای محلی زندگی میکنند، این شرایط آبوهوایی طاقتفرسا زندگی روزمره را به شدت مختل کرده است. قطعیهای مکرر برق در اوج گرما باعث میشود هزاران خانواده نتوانند از وسایل سرمایشی استفاده کنند و کودکان و سالمندان بیشتر از همه در معرض خطر قرار گیرند. در بسیاری از روستاها، نبود آب آشامیدنی سالم همراه با دمای بالای ۴۸ درجه، سلامت عمومی را به مرز فروپاشی رسانده و خانوادهها را با انتخابهای دشواری چون مهاجرت یا تحمل شرایط غیرانسانی روبهرو کرده است.
از سوی دیگر، گرمای شدید ایران تبعات اقتصادی و اجتماعی سنگینی برای اقلیتها دارد. بسیاری از کشاورزان عرب به دلیل خشک شدن زمینها و کاهش منابع آبی توان ادامه فعالیت ندارند و معیشت آنان به خطر افتاده است. هزینههای بالای انرژی و دارو نیز فشار مضاعفی بر خانوادههایی وارد میکند که پیشتر هم با تبعیض و محرومیت مواجه بودند. تداوم این وضعیت نه تنها کیفیت زندگی را کاهش داده، بلکه احساس بیعدالتی و نارضایتی اجتماعی را در میان اقلیتهای خوزستان تشدید کرده است؛ امری که میتواند پیامدهای سیاسی و اجتماعی گستردهای برای آینده منطقه به همراه داشته باشد.
پیامدهای زیستمحیطی و مهاجرت اجباری
گرمای بیسابقه در جنوب و جنوبغرب ایران تنها یک تهدید موقتی برای سلامت مردم نیست، بلکه پیامدهای زیستمحیطی عمیقی نیز به همراه دارد. افزایش دمای هوا و کاهش بارندگی موجب خشک شدن رودخانههای مهمی همچون کارون و کرخه شده است؛ رودهایی که نقش حیاتی در زندگی و کشاورزی مردم خوزستان داشتهاند. شوری خاک، نابودی محصولات کشاورزی و گسترش بیابانزایی از جمله نتایجی است که فشار مضاعفی بر اقلیتهای عرب و دیگر ساکنان محلی وارد کرده است. بسیاری از روستاها به دلیل کمبود منابع آب و نبود امکانات زیستمحیطی پایدار، عملاً غیرقابل سکونت شدهاند و زندگی در آنها به یک مبارزه دائمی با طبیعت سخت بدل گشته است.
در نتیجه این شرایط، مهاجرت اجباری به پدیدهای فراگیر تبدیل شده است. هزاران خانواده در سالهای اخیر مجبور شدهاند خانه و زمینهای کشاورزی خود را ترک کنند و به شهرهای بزرگتر یا حتی استانهای دیگر کوچ کنند. این مهاجرتها نه تنها هویت فرهنگی و اجتماعی اقلیتها را تهدید میکند، بلکه فشار سنگینی بر زیرساختهای شهری و بازار کار در مناطق مقصد وارد میآورد. در بسیاری موارد، مهاجران به دلیل تبعیض ساختاری فرصتهای شغلی برابر به دست نمیآورند و در حاشیه شهرها با فقر و مشکلات اجتماعی تازهای دستوپنجه نرم میکنند. به این ترتیب، بحران زیستمحیطی ناشی از گرمای شدید و خشکسالی مستقیماً به بحرانی انسانی و اجتماعی برای اقلیتها تبدیل شده است.
تبعیض در خدمات عمومی
با وجود آنکه گرمای شدید ایران همه شهروندان را در معرض خطر قرار داده است، اقلیتهای قومی و مذهبی بهویژه در استان خوزستان بیشترین آسیب را از تبعیض در خدمات عمومی میبینند. قطعی مکرر برق در ساعات اوج مصرف و توزیع نابرابر منابع انرژی سبب میشود که بسیاری از خانوادههای عرب نتوانند از حداقل امکانات سرمایشی برخوردار شوند. بیمارستانها و مراکز درمانی نیز به دلیل کمبود تجهیزات و فشار ناشی از افزایش بیماران دچار اختلال میشوند، و در این میان اقلیتها با دسترسی محدود به خدمات بهداشتی عملاً در موقعیت آسیبپذیرتری قرار دارند. این شرایط نشان میدهد که مسئله صرفاً اقلیمی نیست، بلکه با ساختارهای مدیریتی و سیاستهای تبعیضآمیز نیز پیوند خورده است.
گرمای شدید ایران فشار مضاعفی بر شبکه آب آشامیدنی وارد کرده و کیفیت خدمات عمومی را به شدت کاهش داده است. در برخی مناطق، مردم ناچارند برای تهیه آب سالم کیلومترها راه طی کنند، در حالی که شهروندان در مناطق برخوردارتر دسترسی آسانتری دارند. نابرابری در خدمات آموزشی نیز بر مشکلات میافزاید؛ زیرا تعطیلی مکرر مدارس به دلیل گرما و نبود تجهیزات سرمایشی، آینده کودکان اقلیتها را بیش از دیگران تحت تأثیر قرار میدهد. ترکیب این عوامل، احساس تبعیض و بیعدالتی را در میان اقلیتهای خوزستان تشدید کرده و آنان را در برابر موجهای بعدی بحرانهای اقلیمی و اجتماعی بیدفاعتر کرده است.
نتیجهگیری
قرار گرفتن ایران در صدر فهرست داغترین نقاط جهان تنها یک هشدار اقلیمی نیست؛ بلکه زنگ خطری برای جامعهای است که بخشهای حاشیهای و اقلیتهای آن بیشترین آسیب را میبینند. اگر دولت برای مدیریت بحران گرما و حمایت از اقلیتهای آسیبپذیر اقدام جدی نکند، پیامدهای انسانی، اجتماعی و زیستمحیطی آن در سالهای آینده غیرقابل جبران خواهد بود.