قتل مبینا زارع، زن ۳۰ ساله اهل اسلامشهر، بار دیگر بحران امنیت زنان در ایران را به شکل تکاندهندهای آشکار کرد. این زن جوان توسط نامزد سابقش کشته و پیکر او در کوره آلومینیوم سوزانده شد. حادثهای که پس از گذشت ده روز از ناپدید شدنش، با کشف جسدش در منطقه رباطکریم، توجه جامعه و رسانهها را به خود جلب کرد.
قتل مبینا زارع
قتل مبینا زارع، زن ۳۰ ساله اهل اسلامشهر، نمونهای تکاندهنده و هولناک از خشونت علیه زنان در ایران است. مبینا حدود هشت ماه پیش به دلیل رفتارهای خشونتآمیز نامزد سابقش، رابطه خود را با او قطع کرده بود، اما همین جدایی انگیزه اصلی ارتکاب جنایت شد. قاتل با برنامهریزی دقیق، او را به کارگاه پدرش فراخواند و پس از دیدار، مبینا را به قتل رساند. این جنایت نه تنها خانواده مقتول، بلکه جامعه را نیز در شوک عمیق فرو برد و نشان داد که فقدان حمایت قانونی و اجتماعی از زنان، زمینهساز وقوع چنین حوادثی است.
قتل مبینا زارع پس از ارتکاب، با هدف پنهانسازی شواهد، در کوره آلومینیوم همان کارگاه سوزانده شد و بخش زیادی از پیکر او غیرقابل شناسایی گردید. پس از ده روز، خانواده قاتل به جنایت پسرشان اعتراف کردند و جسد در باغی متعلق به خانواده او در منطقه رباطکریم کشف شد. این حادثه هولناک بار دیگر اهمیت تقویت حمایتهای قانونی از زنان و لزوم اطلاعرسانی رسانهای برای مقابله با خشونت خانگی را نشان میدهد و یادآور بحران امنیت زنان در ایران است.
پیامدهای اجتماعی و هشدارها
قتل مبینا زارع نمونهای دیگر از بحران امنیت زنان در ایران است. رفتار خشونتآمیز و عدم حمایت قانونی از زنان، زمینهساز وقوع چنین جنایتهایی میشود. کارشناسان حقوق بشر تاکید دارند که آموزش، آگاهی و تقویت نظام قضایی در برخورد با تهدیدات خانوادگی ضروری است.
همچنین رسانهها و شبکههای اجتماعی با انتشار خبر قتل مبینا، بار دیگر نقش اطلاعرسانی و فشار عمومی برای پیگیری حقوق زنان را نشان دادند. واکنشها به این جنایت، فشار بر مقامات قضایی برای رسیدگی سریع به پروندههای مشابه را افزایش میدهد.
سابقه خشونت و قتل زنان در ایران
سابقه خشونت و قتل زنان در ایرانقتل مبینا زارع در چارچوب یک روند نگرانکننده رخ داده است. گزارشهای هەنگاو نشان میدهد طی ماهها و سالهای گذشته، تعداد زیادی از زنان ایرانی به دست همسر، نامزد سابق یا اعضای خانواده خود کشته شدهاند. نمونههایی همچون قتل زن جوان در خاش به دست پدرشوهر، قتل زهرا قائمی به دلیل درخواست جدایی، و اسیدپاشی بر زنان در گیلان، نشاندهنده تکرار این خشونتهاست.کارشناسان حقوق بشر تاکید دارند که بدون اقدام جدی دولت و نهادهای مدنی برای حمایت از زنان، این روند ادامه خواهد یافت و امنیت زنان در ایران همچنان در معرض تهدید است.