در پی امضای تفاهمنامهای جنجالی میان وزارت آموزشوپرورش و فرماندهی انتظامی کشور، نگرانیها درباره تهدید امنیت روانی دانشآموزان به اوج رسیده است. فرهنگیان، فعالان مدنی و سازمانهای حقوق بشری نسبت به ورود پلیس به فضای مدارس هشدار دادهاند. بسیاری این اقدام را تلاشی برای سرکوب نوجوانان و اجرای سیاستهای اجباری در محیطی میدانند که باید محل رشد آزادانه فکری و روانی باشد.
پلیس تهدیدی برای امنیت روانی دانشآموزان
با رسمی شدن حضور نیروی انتظامی در مدارس، ترس از آسیب به امنیت روانی دانشآموزان افزایش یافته است. فرهنگیان معتقدند حضور نیروهای نظامی و اجرای اجباری قوانین مذهبی، نهتنها نقش تربیتی ندارد، بلکه فضای امن آموزشی را به محیطی تنشزا و سرکوبگر تبدیل میکند.
طبق مفاد این تفاهمنامه، نیروی انتظامی میتواند در قالب طرحهای فرهنگی و انضباطی، وارد فضای مدارس شود. این دخالت با هدف کنترل حجاب، نظمدهی فرهنگی و حتی تربیت دانشآموزان توجیه شده است. علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش، در مراسم امضا با افتخار خود را “سرباز رادان” معرفی کرد، عبارتی که موجی از انتقاد در میان فرهنگیان به راه انداخت.
واکنش فرهنگیان؛ هشدار درباره پیامدهای روانی
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با صدور بیانیهای شدیداللحن، این توافق را محکوم کرده و هشدار داده است که «مدارس ملک شخصی وزیر یا میدان رژه نیروهای نظامی نیست». محمد حبیبی، سخنگوی شورا، تأکید کرده که ورود نیروهای امنیتی به محیط مدرسه، تهدیدی مستقیم برای امنیت روانی دانشآموزان و معلمان است.
او میگوید: آموزش با باتوم ممکن نیست. امنیت روانی مهمترین بستر یادگیری است. اگر دانشآموز در مدرسه احساس ترس یا تهدید کند، فرآیند آموزشی مختل خواهد شد.
سابقه فشارهای امنیتی در مدارس
نگاه امنیتی به فضای آموزش در ایران، پدیدهای تازه نیست. از سال ۱۴۰۱ و با آغاز جنب “زن، زندگی، آزادی “، گزارشهای متعددی درباره بازداشت دانشآموزان، تهدید خانوادهها، و نصب دوربین در کلاسها منتشر شده است. بسیاری از این اقدامات در واکنش به اعتراضات دانشآموزان به حجاب اجباری و فشارهای سیاسی بودهاند.
این اقدامات، از نظر کارشناسان تعلیم و تربیت، تأثیرات مخربی بر روحیه نوجوانان گذاشته و موجب افزایش اضطراب، ترس و عدم تمرکز در فضای آموزشی شدهاند. همه این موارد، مستقیماً امنیت روانی دانشآموزان را هدف قرار میدهند.
جمعبندی
مدارس ایران در آستانه تجربهای تلخ قرار دارند؛ تجربهای که میتواند بنیاد آموزش را بهشدت آسیب بزند. حضور پلیس، اجبار فرهنگی، امنیت روانی دانشآموزان و عدم اعتماد متقابل میان معلم، دانشآموز و نهادهای دولتی، تنها موجب گسترش شکاف و بیاعتمادی خواهد شد.
اگر قرار باشد دانشآموز در محیطی درس بخواند که در آن احساس امنیت روانی نکند، دیگر نمیتوان آن مکان را “مدرسه” نامید.