استخراج غیرقانونی رمزارز در ایران به بحرانی خاموش و ویرانگر تبدیل شده است؛ بحرانی که از یکسو سودهای هنگفت برای استخراجکنندگان غیرمجاز به همراه دارد و از سوی دیگر، برق مردم، صنایع و زیرساختهای کشور را میبلعد. در حالیکه دولت با کمبود انرژی و خاموشیهای گسترده روبهرو است، مزارع پنهان ماینینگ با مصرف برق یارانهای، میلیونها دلار سود نصیب خود میکنند.
استخراج غیرقانونی رمزارز در ایران؛ غارت خاموش برق ملی
در سالهای اخیر، افزایش قیمت جهانی بیتکوین، ایران را به بهشتی برای ماینرهای غیرقانونی تبدیل کرده است. دستگاههای استخراج رمزارز در کارخانههای متروکه، انبارهای سرد و حتی ساختمانهای دولتی نصب شدهاند. هیچ نظارت مؤثری بر فعالیت آنها وجود ندارد و تنها چیزی که میسوزد، برق ملی است.
برآوردها نشان میدهد که حدود ۲۰ درصد از قطعیهای برق در تابستان گذشته ناشی از فعالیت ماینرهای غیرمجاز بوده است. کارشناسان انرژی میگویند هر دستگاه ماینر حدود ۳.۵ کیلووات برق مصرف میکند و همین موضوع باعث شده تا ۱۵ تا ۲۰ درصد از ناترازی برق کشور به استخراج غیرقانونی اختصاص یابد. به بیان دیگر، یک شبکه پنهان در کشور وجود دارد که به اندازه چند استان برق مصرف میکند.
پدیده استخراج غیرقانونی رمزارز در ایران چنان گسترش یافته که حتی برخی نیروگاهها و صنایع بزرگ، برق مازاد خود را بهصورت غیررسمی در اختیار مزارع ماینینگ قرار میدهند. نتیجه روشن است: خاموشی برای مردم، سود برای مافیا.
قانون روی کاغذ، فساد در عمل
در ظاهر، قانون بهوضوح میگوید که هرگونه فعالیت ماینینگ بدون مجوز، قاچاق محسوب میشود و مجازات سنگینی در پی دارد. اما در عمل، استخراج غیرقانونی رمزارز در ایران نهتنها متوقف نشده، بلکه گستردهتر از همیشه ادامه دارد. گزارشهای متعدد نشان میدهد که بسیاری از مزارع بزرگ ماینینگ در مناطقی فعالیت میکنند که تحت نفوذ نهادهای قدرتمند اقتصادی یا نظامیاند. همین نفوذ، موجب میشود که هیچ مقام مسئولی جرئت برخورد واقعی با آنها را نداشته باشد.
در حالی که قوه قضائیه از تشدید برخورد با استخراج غیرمجاز سخن میگوید، مردم در شهرهای مختلف هر روز با قطعی برق و افزایش هزینه انرژی روبهرو هستند. این تناقض آشکار میان قانون و واقعیت، نشانهای از ساختاری فاسد است که در آن، استخراج غیرقانونی رمزارز در ایران به ابزاری برای کسب سودهای کلان و پنهانکاری تبدیل شده است. در چنین شرایطی، قانون تنها روی کاغذ معنا دارد و در میدان عمل، قدرت و پول حرف آخر را میزنند.
ادامه: فیلترینگ برندهای غذایی در ایران؛ موج جدید محدودیتها
پایان بحران در گرو شفافیت و اراده سیاسی
برای مقابله با بحران برق و گسترش بیرویه مزارع ماینینگ، پیش از هر چیز باید واقعیتها را شفاف بیان کرد. پنهانکاری، انکار و واگذاری تقصیر به دیگران، تنها وضعیت را پیچیدهتر کرده است. تا زمانی که دولت و نهادهای نظارتی حاضر نباشند نام و جایگاه مزارع بزرگ را اعلام کنند، هیچ اصلاحی اتفاق نخواهد افتاد. مردم حق دارند بدانند چه کسانی از منابع ملی برای منافع شخصی استفاده میکنند و چرا برق خانهها و بیمارستانها باید فدای سود چند گروه خاص شود.
استخراج غیرقانونی رمزارز در ایران امروز فقط یک مسئله فنی یا اقتصادی نیست؛ بلکه به آزمونی برای سنجش میزان اراده سیاسی حاکمیت در مقابله با فساد تبدیل شده است. اگر ارادهای واقعی برای شفافیت و عدالت وجود داشته باشد، میتوان جلوی مافیاهای انرژی و رمزارز را گرفت. اما اگر تصمیمگیریها همچنان پشت درهای بسته باقی بماند، بحران نهتنها پایان نخواهد یافت، بلکه در سالهای آینده به فاجعهای ملی تبدیل میشود.