اعدام جواد محمدی، زندانی لُر اهل خرمآباد، در سکوت کامل خبری و بدون اعلام رسمی توسط رسانههای حکومتی اجرا شد. این روند بار دیگر نگاهها را به سمت بحران شفافیت قضایی و افزایش اعدامها در زندانهای غرب ایران جلب کرده است.
اعدام جواد محمدی
اعدام جواد محمدی، زندانی اهل خرمآباد، بار دیگر پرسشهای عمیقی درباره کارآمدی، شفافیت و عدالت در نظام قضایی جمهوری اسلامی ایران برانگیخته است. جواد، مردی از قوم لر، سالها در انتظار سرنوشتی نامعلوم در سلولهای تنگ زندان مرکزی خرمآباد بود؛ تا اینکه در سحرگاه یک روز معمولی، بدون اعلام رسمی و بدون وداع با خانواده، جانش گرفته شد. این رویداد تنها یک واقعه حقوقی نیست، بلکه سندی است بر روندی رعبآور که جان انسانها را در بیخبری کامل میگیرد.
در روز اجرای حکم اعدام جواد محمدی ، هیچ اطلاعرسانی رسمی انجام نشد. خانوادهاش حتی فرصت آخرین دیدار را نداشتند. رسانههای حکومتی، که معمولاً با افتخار خبر اجرای «عدالت» را منتشر میکنند، این بار سکوت را برگزیدند؛ سکوتی که شاید گویاتر از هر گزارشی باشد. اعدام جواد محمدی، بیسروصدا و بدون پوشش خبری، نمونهای روشن از نوعی «مرگ خاموش» است که بیش از آنکه عدالت را بازتاب دهد، چهره خشونت نظاممند را به نمایش میگذارد.
جامعه جهانی؛ درگیر بیتفاوتی خطرناک
در سالهای اخیر، آمار اعدامها در ایران روندی صعودی به خود گرفته است؛ بهویژه در مناطق قومی مانند کردستان، لرستان و بلوچستان. با اینحال، واکنش جامعه جهانی به این واقعیت تلخ، نهتنها متناسب با ابعاد بحران نیست، بلکه بیشتر به صدور بیانیههای کلی، تکراری و بدون ضمانت اجرایی محدود شده است. چنین رویکردی نهتنها تأثیر ملموسی بر توقف این روند ندارد، بلکه به حکومتها پیام بیپاسخی و آزادی عمل میدهد.
بیشتر بخوانید : اعدام علی رضائی و داوود علینژاد در سکوت خبری
اعدام جواد محمدی، نمونهای عینی از این وضعیت است. مردی که در سکوت مطلق خبری، بدون اطلاعرسانی شفاف، و بدون توجه رسانههای رسمی، در زندان مرکزی خرمآباد اعدام شد. هیچ نمایندهای از نهادهای حقوق بشری بینالمللی در دادگاه او حاضر نبود. هیچ گزارش مستقلی درباره روند بازجویی، دادرسی و امکان مصالحه منتشر نشد. این اعدام، همانند دهها مورد مشابه دیگر، تنها از سوی سازمانهای مستقل و محلی مانند «ههنگاو» ثبت و گزارش شد.