بازار سرمایه ایران پس از ۹ روز تعطیلی، نهتنها نتوانست با بازگشایی دوباره، امید و آرامش را به سهامداران بازگرداند، بلکه نشانههای یک بحران عمیقتر را آشکار کرد. سقوط شاخصها، فرار سرمایه و بیاعتمادی گسترده میان فعالان بازار، همگی نشان میدهد این بازار در آستانه بحرانی تازه و شاید خطرناکترین دوره تاریخ خود قرار دارد. آیا دولت میتواند با حمایتهای واقعی و بهموقع، مسیر بازار را تغییر دهد یا باید منتظر سقوطی عمیقتر بود؟
بحران در بازار سرمایه ایران تشدید شد
پس از ۹ روز تعطیلی پیدرپی و وعدههای مکرر مسئولان اقتصادی، بازار سرمایه ایران با امید به حمایت و بازگشت آرامش بازگشایی شد، اما آنچه در عمل رخ داد، سقوطی بیسابقه و شوکی سنگین برای سهامداران بود. در همان ساعات ابتدایی، شاخص کل بورس بیش از ۱۰ هزار واحد افت کرد و روند ریزشی تا پایان روز ادامه یافت. این روند در دومین روز کاری شدت بیشتری گرفت و شاخص کل مجموعاً حدود ۱۵۰ هزار واحد سقوط کرد؛ آماری که نشاندهنده عمق بحران موجود در بازار سرمایه ایران است.
فرار گسترده سرمایههای حقیقی از بازار، تنها یک نشانه از این بحران است. بررسیها نشان میدهد که در عرض دو روز ابتدایی، بیش از ۴۱۰۰ میلیارد تومان پول حقیقی از بازار سهام خارج شده است. حتی صندوقهای درآمد ثابت که معمولاً در چنین شرایطی پناهگاه مطمئنی برای سرمایهگذاران بهشمار میآید، با خروج ۱۹۲ میلیارد تومانی مواجه شد. این موضوع بیانگر آن است که بحران بازار سرمایه ایران تنها محدود به بورس نیست، بلکه کل بازار مالی کشور را در برگرفته است.
کارشناسان معتقدند که عوامل متعددی در شکلگیری این وضعیت نقش داشتهاند؛ ازجمله فضای سیاسی و امنیتی متزلزل کشور، توقف همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، احتمال بازگشت و گسترش تحریمهای اقتصادی و مهمتر از همه، بیاعتمادی شدید سرمایهگذاران نسبت به سیاستهای دولت و نهادهای اقتصادی. تحلیلها نشان میدهد حتی در دوران پیش از جنگ نیز، باوجود رشد مصنوعی شاخصها و سبز نگاهداشتن تابلو بورس، سرمایهگذاران جدید حاضر به ورود به بازار نبودند و این دقیقاً همان نشانهای است که بحران اعتماد را در بازار سرمایه ایران بهوضوح آشکار میکند.
فضای بیاعتمادی؛ مانعی بزرگ برای بهبود
یکی از جدیترین موانع در مسیر خروج بازار سرمایه ایران از بحران فعلی، فضای بیاعتمادی عمیقی است که در میان سرمایهگذاران حاکم شده است. حتی پیش از آغاز درگیریهای اخیر، با وجود سبز نگاه داشتن تابلوهای بورس و رشد ظاهری شاخصها، هیچ سرمایهگذار جدیدی وارد بازار نمیشد و این خود گواهی روشن بر این واقعیت است که رشد بازار سرمایه ایران بدون پشتوانه واقعی، نمیتواند اعتماد عمومی را بازگرداند.
اکنون با تشدید فضای ناامن سیاسی و اقتصادی، تعلیق همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و افزایش احتمال تحریمهای جدید، این بیاعتمادی وارد مرحلهای بحرانیتر شده است. بازار سرمایه ایران در چنین شرایطی بیش از هر زمان دیگری نیازمند اقدامات عملی، شفاف و قاطع از سوی دولت و سیاستگذاران اقتصادی است تا شاید بتوان بخشی از اعتماد از دست رفته را ترمیم کرد. در غیر این صورت، این فضای بیاعتمادی همچنان بهعنوان یک مانع جدی، مسیر بهبود بازار را مسدود خواهد کرد و احتمال ورود به رکودی عمیقتر، بیش از هر زمان دیگری وجود دارد.
بیشتر بخوانید : خسارتهای اقتصادی ایران؛ بهای سنگین جنگ پنهان
بورس ایران؛ میان ترس سهامداران و سکوت دولت
در حالی که انتظار میرفت بازگشایی بورس پس از یک هفته تعطیلی، امید تازهای به سرمایهگذاران بدهد، اما آنچه رخ داد، نتیجهای کاملاً معکوس داشت. هجوم گسترده فروش، سقوط شاخصها و خروج بیسابقه سرمایهها، نگرانی عمیق فعالان بازار را آشکار کرد. دولت همچنان به اظهارنظرهای سطحی بسنده میکند و هیچ اقدام عملی مشخصی برای بازگرداندن ثبات انجام نمیشود. بحرانهای سیاسی، تشدید تحریمها و توقف همکاری با نهادهای بینالمللی، همه دست به دست هم دادهاند تا فضای مبهم و ناامن فعلی پابرجا بماند. بازار سرمایه ایران بیش از هر زمان دیگری نیازمند اعتماد واقعی و اقدامات ملموس است؛ اعتمادی که نه با وعده و نه با شعار، بلکه تنها با شفافیت و تصمیمات جدی میتوان آن را بازگرداند.