بازداشت کیهان مقصودی، شهروند بهایی و عکاس ۴۹ ساله ساکن ارومیه، بار دیگر توجه افکار عمومی و نهادهای حقوق بشری را به وضعیت جامعه بهاییان در ایران جلب کرده است. او بیش از دو ماه است که در شرایط بلاتکلیفی و بدون دسترسی به وکیل در بازداشتگاه امنیتی نگهداری میشود؛ موضوعی که بهروشنی نقض حقوق بنیادین متهمان و نمونهای تازه از فشارهای فزاینده بر بهاییان در ایران به شمار میآید.
بازداشت کیهان مقصودی
بازداشت کیهان مقصودی، شهروند بهایی ساکن ارومیه، بار دیگر نگرانیهای گستردهای را در میان فعالان حقوق بشری برانگیخته است. او در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ در محل کار خود توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و از آن زمان تاکنون، بیش از دو ماه است که در شرایطی مبهم و غیرشفاف نگهداری میشود. گفته میشود طی این مدت، مقصودی از ابتداییترین حقوق قانونی همچون دسترسی به وکیل محروم بوده است. همین موضوع سبب شده که نهادهای مدافع حقوق بشر این اقدام را نقض آشکار اصول دادرسی عادلانه بدانند و بارها نسبت به وضعیت او هشدار دهند. در واقع، بازداشت کیهان مقصودی تنها یک نمونه از روند فزاینده فشارها علیه شهروندان بهایی در ایران به شمار میرود.
از سوی دیگر، مقامات امنیتی تاکنون هیچ توضیح شفافی درباره دلایل این بازداشت ارائه نکردهاند. کیهان مقصودی یک بار به زندان ارومیه منتقل شد اما چندی پیش بدون ارائه هیچ دلیل مشخصی دوباره به بازداشتگاهی امنیتی بازگردانده شد؛ اقدامی که بر ابهامهای موجود افزوده است. وضعیت بلاتکلیفی او بهویژه در شرایطی که ۶۹ روز متوالی در بازداشت سپری کرده، باعث افزایش نگرانی خانواده، دوستان و جامعه بهاییان شده است. در چنین فضایی، بازداشت کیهان مقصودی نهتنها بُعد فردی دارد بلکه به یک مسئله اجتماعی و سیاسی گسترده تبدیل شده که بار دیگر بر محدودیتهای ساختاری علیه اقلیتهای مذهبی در ایران تأکید میکند.
سابقه فشار بر جامعه بهایی
جامعه بهایی در ایران سالهاست که با فشارهای گسترده و سیستماتیک از سوی نهادهای حکومتی و امنیتی مواجه است. از ابتدای انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون، بهاییان با محرومیتهای گستردهای در حوزههای آموزشی، اقتصادی و اجتماعی روبهرو بودهاند. ممنوعیت ورود به دانشگاهها، محرومیت از مشاغل دولتی و مصادره اموال بسیاری از خانوادههای بهایی تنها بخشی از این تبعیضها را نشان میدهد. علاوه بر آن، بازداشتهای گسترده و محاکمههای ناعادلانه بارها سبب شده که این جامعه احساس ناامنی دائمی کند و حقوق بنیادین آنان بهطور سیستماتیک نقض شود. در سالهای اخیر نیز با وجود اعتراضهای بینالمللی، نهتنها این فشارها کاهش نیافته بلکه در برخی موارد شدت بیشتری پیدا کرده است.
در کنار این محرومیتهای ساختاری، موج بازداشت فعالان و شهروندان بهایی در شهرهای مختلف ایران همچنان ادامه دارد. از تبریز و شیراز گرفته تا قائمشهر و کرمان، گزارشهای متعددی از بازداشت بهاییان به اتهامات مبهم و بدون دلایل روشن منتشر شده است. این اقدامات نهتنها با اصول حقوق بشری در تضاد آشکار است بلکه پیامدهای روانی و اجتماعی عمیقی برای خانوادهها و جامعه بهایی به همراه داشته است. فشارهای مداوم بر جامعه بهایی عملاً آنان را در موقعیتی قرار داده که همواره در معرض تبعیض و بیثباتی قرار دارند، موضوعی که بار دیگر نیاز به توجه فوری نهادهای بینالمللی را برجسته میسازد.