روابط ایران و امارات یکی از پیچیدهترین و در عین حال باثباتترین روابط منطقهای است که در سایه تضادهای تهران و واشنگتن، به نوعی از «تفاهم نانوشته» بر سر امنیت دبی تبدیل شده است. این روابط که ترکیبی از وابستگی اقتصادی، حضور گسترده ایرانیان در امارات، و واقعگرایی ژئوپلیتیکی است، اکنون نیازمند بازتعریفی تازه است؛ شاید بر پایه الگویی مشابه روابط آمریکا با کره جنوبی و ژاپن.
روابط ایران و امارات
روابط ایران و امارات در طول دهههای گذشته همواره تحت تأثیر تحولات منطقهای، تحریمها و منافع اقتصادی متقابل شکل گرفته است. این روابط، اگرچه فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشته، اما هیچگاه بهطور کامل قطع نشده است. حضور صدها هزار ایرانی در امارات، سرمایهگذاریهای کلان در حوزههای تجاری و مسکونی، و نقش دبی در تعیین نرخ ارز ایران، بخشی از این پیوند چندلایه را تشکیل میدهد.در کنار آن، روابط ایران و امارات همواره نوعی تعادل میان رقابت و همکاری را منعکس کرده است. از یکسو، اختلافات دیرینهای همچون پرونده جزایر سهگانه وجود دارد، و از سوی دیگر، در عمل، دو کشور در حوزه اقتصاد و امنیت منطقهای نوعی هماهنگی نانوشته داشتهاند. همین ویژگی منحصربهفرد باعث شده که این روابط از سایر مناسبات ایران با کشورهای عربی متمایز باشد.
امنیت دبی؛ منفعتی مشترک با وجود تفاوتها
امنیت دبی در سالهای اخیر به یکی از محورهای کلیدی در معادلات منطقهای تبدیل شده است. در حالیکه تنشهای سیاسی و امنیتی میان ایران و ایالات متحده ادامه دارد، دبی به عنوان قلب اقتصادی امارات نقشی حیاتی برای هر دو طرف ایفا میکند. هرگونه بیثباتی در این شهر میتواند به سرعت بر بازار ارز ایران، صادرات غیرنفتی و تجارت آزاد تأثیر بگذارد. اینجاست که روابط ایران و امارات از سطح تعاملات صرف اقتصادی فراتر رفته و به یک مسئله امنیتی منطقهای تبدیل میشود.
در همین راستا، برخی تحلیلگران بر این باورند که روابط ایران و امارات باید بازتعریف شود تا به شکلی ساختاریتر و پایدارتر منافع طرفین را تأمین کند. اگرچه دو کشور در موضوعاتی مانند جزایر سهگانه، رویکردهای متفاوتی دارند، اما منافع مشترک اقتصادی بهویژه در حوزه دبی، باعث شده تا امنیت این شهر به دغدغهای متقابل تبدیل شود. حتی در نبود یک پیمان رسمی دفاعی، همکاری غیررسمی و ضمنی میان دو کشور در راستای حفظ ثبات اقتصادی و امنیتی دبی مشاهده میشود.
کره جنوبی و ژاپن
تجربه همکاری امنیتی و استراتژیک میان آمریکا با کره جنوبی و ژاپن طی دهههای اخیر نشان داده است که تأمین امنیت یک کشور، صرفاً به معنای حمایت نظامی نیست، بلکه بستری برای رشد اقتصادی، ثبات سیاسی و تعاملات بینالمللی پایدار فراهم میکند. آمریکا با استقرار پایگاههای نظامی، سیستمهای دفاعی پیشرفته و توافقنامههای چندجانبه، موفق شده است تا تهدیدات منطقهای علیه این دو کشور را به حداقل برساند و در عین حال، منافع بلندمدت خود را نیز حفظ کند.
در این چارچوب، برخی تحلیلگران معتقدند که روابط ایران و امارات میتواند با الهام از این مدل آسیایی، به سطحی جدید از هماهنگی استراتژیک برسد؛ بهویژه در شرایطی که امنیت و ثبات دبی با منافع اقتصادی ایران گره خورده است. اگرچه تفاوتهای ژئوپلیتیکی، ساختاری و سیاسی بین منطقه شرق آسیا و خاورمیانه بسیار است، اما تجربه موفق کره جنوبی و ژاپن در تعامل با آمریکا، میتواند برای بازتعریف روابط ایران و امارات الگویی الهامبخش باشد؛ الگویی که بر پایه منافع مشترک، اعتمادسازی و درک واقعگرایانه از محیط منطقهای بنا شده است.
در نهایت، روابط ایران و امارات در بستر پیچیدهای از تعاملات اقتصادی، ملاحظات امنیتی و معادلات منطقهای شکل گرفته است. اگرچه این روابط تاکنون بدون چارچوب امنیتی رسمی ادامه یافته، اما تحولات جهانی و منطقهای نشان میدهد که مدلهای موفقی مانند همکاری آمریکا با کره جنوبی و ژاپن میتوانند الهامبخش بازتعریف این مناسبات باشند. در جهانی که منافع اقتصادی و ثبات امنیتی بیش از پیش به هم گره خوردهاند، نهتنها تداوم وضعیت فعلی پرهزینه خواهد بود، بلکه آینده روابط میان تهران و ابوظبی نیازمند نگاهی واقعگرایانه، ساختاری و مبتنی بر منافع مشترک است.