در یک چرخش غیرمنتظره، برنامه تلویزیونی محبوب «عشق ابدی» با نمایش چهرههایی از جوانان افغان، مرزهای کلیشهای رسانهای در ایران را به چالش کشید.
حضور افغانها در عشق ابدی نهتنها نقطه عطفی برای بازنمایی واقعیتهای اجتماعی در قاب تلویزیون بود، بلکه تلنگری به ذهنیت عمومی جامعه ایرانی درباره “دیگری” شد.
از پناهنده تا شریک عشقی؛ تغییر روایت یا مصرفگرایی؟
در «عشق ابدی»، افغانها برای نخستینبار نه به عنوان “نیروی کار ارزان”، بلکه به عنوان انسانهایی عاشق، با حق انتخاب، شخصیت و داستان شخصی وارد صحنه شدند.
اما آیا این اتفاق صرفاً حرکتی تبلیغاتی برای جلب مخاطب بود؟ یا واقعاً میتوان آن را نشانهای از تغییر رویکرد رسانهای دانست؟
منتقدان هشدار میدهند که حضور افغانها در عشق ابدی اگر بدون سیاست حمایتی و استمرار باشد، ممکن است فقط یک ژست نمایشی باقی بماند.
واکنشهای اجتماعی؛ نژادپرستی پنهان یا همدلی عمومی؟
پس از پخش اپیزودهایی با حضور شرکتکنندگان افغانتبار، فضای مجازی پر از نظرات دوگانه شد.
عدهای این حضور را نشانه بلوغ اجتماعی دانستند، اما طیفی دیگر با نژادپرستی کلامی سعی در تحقیر و پسزدن این مشارکت داشتند.
حضور افغانها در عشق ابدی نهتنها تلویزیون را به چالش کشید، بلکه آینهای شد از تعصبات پنهان جامعه.
عشق، هویت، مهاجرت؛ صدایی که باید شنیده شود
برای افغانهایی که سالهاست در ایران متولد شده و زندگی کردهاند، عشق ابدی فرصتی بود تا خود را فراتر از تابعیت، با زبان عشق و انسانیت معرفی کنند.
این شرکتکنندگان تأکید کردند که خواهان دیده شدن هستند، نه دلسوزی.
حضور افغانها در عشق ابدی یک قدم کوچک اما مهم برای شکستن دیوارهای تبعیض رسانهایست.
نتیجهگیری: تلویزیون ایران، آماده پذیرش واقعیتهای جدید است؟
اگرچه حضور افغانها در عشق ابدی هنوز با مقاومتهای ساختاری و ذهنی همراه است، اما نمیتوان منکر تأثیر آن در آغاز یک گفتگوی ضروری درباره هویت، برابری و همزیستی در ایران امروز شد.
مطالعه بيشتر : تعطیلی یک کشور؛ وقتی حکومت نه برق دارد، نه آب، نه شرم!”
شاید این حضور، فرصتی باشد تا جامعه و حاکمیت، هر دو، درک کنند که هیچ ملتی را نمیتوان برای همیشه از قاب تصویر و قلب جامعه حذف کرد.