قیمت آب در ایران چنان پایین است که بسیاری از مردم آن را تقریبا رایگان میدانند؛ اما همین ارزانی ظاهری، امروز به بحرانی پنهان تبدیل شده است. در شرایطی که کشور با کمآبی شدید و قطع گسترده آب درگیر است، کولرهای آبی بهدلیل مصرف بیرویه و فناوری قدیمی، به یکی از عوامل اصلی هدررفت آب شرب بدل شدهاند.
قیمت آب در ایران
قیمت آب در ایران سالهاست که پایینتر از سطح واقعی تعیین شده و همین مسئله باعث شده نهتنها مردم، بلکه صنایع نیز انگیزهای برای مدیریت مصرف نداشته باشند. در بسیاری از مناطق کشور، آب بهگونهای عرضه میشود که گویی منبعی نامحدود و همیشگی است. این سیاست یارانهای، هرچند در ظاهر به نفع مصرفکننده بهنظر میرسد، در واقع ساختار اقتصادی آب را تخریب کرده و منجر به هدررفت گسترده منابع آبی شده است.
با اینحال، تلاشها برای اصلاح نظام قیمتگذاری همواره با مقاومت اجتماعی و سیاسی روبهرو بودهاند. کارشناسان معتقدند تا زمانی که قیمت آب در ایران بازتابدهنده ارزش واقعی و کمیابی آن نباشد، هیچ برنامهای برای کاهش مصرف یا جایگزینی تجهیزات پرمصرفی مانند کولرهای آبی به نتیجه نخواهد رسید. در شرایطی که منابع آبی کشور به سرعت تحلیل میروند، استمرار این قیمتگذاری غیرواقعی نهتنها ناعادلانه، بلکه فاجعهآفرین است.
آبی که ناپدید میشود
در سالهای اخیر، قیمت آب در ایران بهطور خزندهای افزایش یافته است؛ اما این افزایش، نه تنها باعث بهبود کیفیت و دسترسی به آب شرب نشده، بلکه بسیاری از شهروندان را به استفاده از منابع غیربهداشتی واداشته است. در مناطقی مانند سیستان و بلوچستان یا خوزستان، مردم مجبورند آب مورد نیاز خود را از تانکرها یا بطریهای گرانقیمت تهیه کنند؛ در حالی که در قبضهای ماهانه، قیمت آب در ایران همچنان بالا میرود، بیآنکه کیفیت آن تضمین شود.
این روند نگرانکننده باعث شده است که برخی خانوادهها مصرف آب خود را به حداقل برسانند، و حتی در شستوشوی روزانه یا بهداشت شخصی دچار مشکل شوند. بسیاری از کارشناسان معتقدند که قیمت آب در ایران باید متناسب با کیفیت، زیرساخت و عدالت توزیعی آن تنظیم شود، نه صرفاً بر اساس فشار بودجهای دولت. در غیر این صورت، نهتنها بحران آب، بلکه بحران اعتماد عمومی نیز عمیقتر خواهد شد.
سیاستهای اشتباه دولت
سیاستهای اشتباه دولت در مدیریت منابع، بهویژه منابع حیاتی مانند آب، بحران را عمیقتر کرده است. یکی از نشانههای بارز این ناکارآمدی، تصمیمات عجولانهای است که نهتنها به بهبود شرایط کمکی نکرده، بلکه بار مالی بیشتری را به دوش مردم انداخته است. در حالی که قیمت آب در ایران نسبت به بسیاری از کشورها پایینتر بوده، اما افزایش بیرویه هزینهها بدون بهبود کیفیت یا خدمات، نارضایتی گستردهای بهوجود آورده است.
از سوی دیگر، دولت بهجای اصلاح زیرساختها و کاهش هدررفت آب، تمرکز خود را بر درآمدزایی از طریق افزایش تعرفهها گذاشته است. این در حالی است که قیمت آب در ایران، بهخصوص در مناطق کمبرخوردار، به مانعی جدی برای دسترسی عادلانه به این منبع اساسی تبدیل شده است. تداوم این مسیر نهتنها تبعات اجتماعی و اقتصادی دارد، بلکه میتواند به نارضایتیهای گستردهتری در سطح جامعه دامن بزند.
در حالی که بحرانهای زیستمحیطی روزبهروز عمیقتر میشوند، بیتوجهی به سیاستگذاریهای بلندمدت و کارآمد میتواند فاجعهبار باشد. اگر تصمیمگیران همچنان از پذیرش مسئولیت و اصلاح ساختارهای معیوب خودداری کنند، چشماندازی برای آیندهی پایدار باقی نخواهد ماند. منابع حیاتی مانند آب، نیازمند نگاهی جامع، علمی و مشارکتی هستند؛ نگاهی که هنوز در سیاستهای جاری کشور به چشم نمیخورد.