سرکوب نوین جامعه بهایی در یزد، بار دیگر چهره واقعی تبعیض سیستماتیک علیه اقلیتهای دینی در ایران را نمایان کرده است. صدور احکام سنگین مجموعاً ۵۱ سال زندان برای سه شهروند بهایی در این شهر، نه تنها نقض فاحش آزادی عقیده و وجدان است، بلکه نشانهای از عزم نهادهای امنیتی و قضایی برای خاموشکردن هر صدای متفاوت در ايران میباشد
سرکوب نوین جامعه بهایی در یزد
سرکوب نوین جامعه بهایی در یزد نه یک اتفاق مقطعی، بلکه بخشی از سیاستی فراگیر برای حذف سیستماتیک اقلیتهای مذهبی در ایران است. در تازهترین نمونه از این روند نگرانکننده، سه شهروند بهایی به نامهای نعمتالله شادپور، شفیق اسلامی و نیما شادپور به مجموعاً ۵۱ سال حبس محکوم شدهاند؛ احکامی که از سوی دو مرجع قضایی ـ دادگاه انقلاب و دادگاه کیفری یزد ـ صادر شدهاند و شامل اتهاماتی عجیب و در مواردی مضحک همچون «پرورش سگ» یا «استفاده از زن مسلمان در تیزر تبلیغاتی» میشود. این در حالی است که هیچیک از این اتهامات، مصداق جرم در قوانین بینالمللی یا حتی قوانین داخلی کشورهایی با حداقلی از استانداردهای حقوق بشری نیستند.
بررسی الگوهای رفتاری نهادهای قضایی و امنیتی نشان میدهد که سرکوب نوین جامعه بهایی در یزد با بهرهگیری از ترکیبی از اتهامات امنیتی، مذهبی و حتی فرهنگی، تلاش دارد تا با فشار روانی و اجتماعی، شهروندان بهایی را از حضور فعال در عرصههای اجتماعی و اقتصادی بازدارد. چنین سیاستهایی نه تنها ناقض اصل برابری در قانون اساسی ايران است، بلکه چالشی جدی برای اعتبار بینالمللی ایران در حوزه حقوق بشر به شمار میآید.
سرکشی به خانه و محل کار؛ نقض حریم خصوصی
در روز ۲۸ تیر ۱۴۰۱، مأموران امنیتی ايران این سه شهروند بهایی را در یزد بازداشت کرده و خانهها و محل کار آنها را تفتیش نمودند. وسایل شخصی و کاری آنان نیز ضبط شد، بدون آنکه حکم قضایی مشخصی در رسانهها منتشر شود. این اقدامات نمونهای آشکار از سرکوب نوین جامعه بهایی در ایران بهشمار میرود، که بار دیگر نحوه برخورد امنیتی با اقلیتهای دینی را زیر سوال میبرد.
در نهايت ، پرونده صدور احکام سنگین علیه شهروندان بهایی در یزد، تنها یک مورد از نقضهای فردی نیست، بلکه بخشی از یک سیاست سیستماتیک برای سرکوب اقلیتهای دینی در ایران است؛ سیاستی که هدف آن خاموشکردن صداها و نابودی حضور مدنی و فرهنگی آنهاست. سرکوب نوین جامعه بهایی که اینگونه با شدت و بیرحمی دنبال میشود، نشان میدهد که حاکمیت از تنوع دینی و فکری واهمه دارد.
مطالعه بيشتر : آزار بهائیان در ایران؛ سرکوب سیستماتیک در سایه سکوت جهانی
اما این سیاستها قادر به حذف هویت جامعهای که راه پایداری را برگزیده نیستند. با افزایش فشارهای بینالمللی و نظارت نهادهای حقوق بشری، افشای چنین نقضهایی به گامی نخست در مسیر عدالت تبدیل شده است. سکوت در برابر این بیعدالتیها، همدستی با سرکوب است و شکستن سکوت، آغاز تغییر خواهد بود.