پیکر امید سرلک، جوان ۲۷ ساله اهل الیگودرز، پس از انتشار ویدیویی از آتش زدن تصویر رهبر جمهوری اسلامی در داخل خودرو پیدا شد. مقامهای رسمی مرگ او را «خودکشی» اعلام کردهاند، اما روایتهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی و اظهارات فعالان حقوق بشر، این ادعا را زیر سوال برده و احتمال «قتل حکومتی» را تقویت میکند. سکوت مقامها و فشار بر خانواده، پرسشهای جدی درباره علت واقعی مرگ او ایجاد کرده است.
پیکر امید سرلک و ابهامات مرگ در الیگودرز
پیکر امید سرلک، جوان ۲۷ ساله اهل الیگودرز، روز یکشنبه ۱۱ آبان در خودرویی پشت ورزشگاه ارسلان گودرزی پیدا شد. مقامهای رسمی اعلام کردند که وی با یک قبضه سلاح کمری اقدام به خودکشی کرده است، اما روایتهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی و تصاویر آخرین استوریهای او، شک و تردید گستردهای درباره علت واقعی مرگ او ایجاد کرده است. خانواده سرلک نیز گزارش دادهاند که جسد به آنها تحویل داده نشده و تحت فشار بودهاند تا تایید کنند که حادثه یک خودکشی بوده است.
در همین حال، پیکر امید سرلک و شرایط پیدا شدنش پرسشهای جدی درباره نحوه برخورد نیروهای امنیتی با شهروندان معترض و آزادی بیان در ایران برانگیخته است. کاربران شبکههای اجتماعی با انتشار هشتگها و تصاویر آخرین فعالیتهای او در اینستاگرام، تاکید کردهاند که مرگ وی نیازمند تحقیقات مستقل و شفاف است. روایتهای متناقض، فشار بر خانواده و سکوت مقامها باعث شده تا این حادثه به نمادی از وضعیت بحرانی حقوق بشر در ایران تبدیل شود.
تاریخچه مرگهای مشکوک و ادعای خودکشی
در سالهای اخیر، موارد متعددی از مرگ مشکوک شهروندان در ایران توسط مقامها به عنوان «خودکشی» اعلام شده است. یکی از نمونههای برجسته، مرگ سارا تبریزی، زندانی سیاسی پیشین، بود که پیکر او در فروردین ۱۴۰۳ در منزل پدریاش پیدا شد. او هفتههای پایانی زندگی تحت فشار شدید وزارت اطلاعات قرار داشت و احضارهای مکرر، بازجوییهای طولانی و تهدیدهای مداوم، شرایط روحی او را به شدت تضعیف کرده بود. این نمونهها نشان میدهد که روایت رسمی «خودکشی» در بسیاری از موارد مورد تردید عمومی قرار گرفته است.
مرگ پیکر امید سرلک نیز در این چارچوب قرار میگیرد؛ گزارشها حاکی از آن است که خانواده او تحت فشار بودند تا وقوع خودکشی را تأیید کنند و روایتهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی، تضادهای جدی با ادعای رسمی دارد. این سابقه، شک و تردید گستردهای درباره چگونگی برخورد مقامها با شهروندان معترض و وضعیت حقوق بشر در ایران ایجاد کرده و موضوع مرگهای مشکوک را به یکی از چالشهای مهم افکار عمومی تبدیل کرده است.
سکوت مقامات و انتشار روایتهای متناقض
سکوت مقامات قضایی و امنیتی درباره مرگ پیکر امید سرلک باعث شد تا روایتهای متناقض و شایعات گستردهای در شبکههای اجتماعی منتشر شود. هیچ اطلاعیه رسمی درباره جزئیات حادثه یا نتایج تحقیقات پلیس ارائه نشده است و همین امر باعث شده که کاربران و فعالان حقوق بشر به روایتهای غیررسمی و تصاویر آخرین استوریهای سرلک توجه کنند. این سکوت، شک و تردید درباره انگیزه و علت واقعی مرگ او را افزایش داده و پرسشهای جدی درباره نحوه برخورد دستگاههای امنیتی با شهروندان معترض ایجاد کرده است.
همزمان، انتشار روایتهای مختلف و تضادهای موجود در گزارشهای رسمی و غیررسمی باعث شده تا این حادثه به نمادی از وضعیت بحرانی حقوق بشر و آزادی بیان در ایران تبدیل شود. کاربران شبکههای اجتماعی با هشتگها و پستهای متعدد تلاش میکنند صدای اعتراض جوانان و پرسشهای مربوط به مرگ مشکوک پیکر امید سرلک را به گوش جهانیان برسانند، در حالی که خانواده او همچنان تحت فشار هستند و هیچ پاسخ شفافی از سوی مقامات دریافت نکردهاند.