احمد بالدی، جوان اهوازی، جان خود را در اعتراض به تخریب دکه خانوادگیاش از دست داد و تبدیل به نمادی از رنج جوانان عرب در ایران و صدای خاموشی علیه ظلم و سرکوب شد.
احمد بالدی: جوان اهوازی که در اعتراض به ظلم جان خود را از دست داد
در روز یکشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۴، نیروهای شهرداری به دکه خانواده احمد بالدی در اهواز یورش برده و آن را تخریب کردند، در حالی که توجهی به این نداشتند که این دکه تنها منبع درآمد خانواده بود. رفتار مقامات وضعیت اقتصادی خانواده را بدتر کرده و باعث احساس عمیق ناامیدی و سرخوردگی در احمد شد. در لحظهای از اعتراض، احمد بالدی بنزین را روی بدن خود ریخته و خود را آتش زد، اقدامی شوکهکننده که جامعه محلی را به لرزه درآورد و موجی از نگرانی میان شهروندان ایجاد کرد. احمد به بیمارستان طالقانی منتقل شد و حدود ۷۰٪ از بدنش سوخته بود، و تلاشهای تیم پزشکی برای نجات جان او به مدت ۹ روز ادامه داشت. متأسفانه، پس از دوره درمان، جان خود را از دست داد و پشت سر خود یک تراژدی انسانی واقعی و دردی عمیق برای خانواده و جامعهاش به جای گذاشت.
واکنش سازمانهای حقوق بشر
سازمان حقوق بشر «ههنگاو» بهشدت حادثه احمد بالدی و فشارهای امنیتی بر خانواده او و فعالان رسانهای را محکوم کرد. این سازمان از مقامات خواست فوراً برای حفاظت از اقلیتهای عرب و توقف هرگونه سرکوب علیه خبرنگاران و فعالان حقوق بشر وارد عمل شوند. ههنگاو همچنین تأکید کرد که ممانعت از فعالیت رسانهها و تهدید خانوادهها نقض آشکار حقوق بشر و آزادی بیان است و چنین سیاستهایی رنج جوامع محروم را افزایش میدهد.
بیشتر بخوانید: بازداشت لیلا عدالتی در شیراز توسط نیروهای سپاه
سرکوب رسانهها و تهدید روزنامهنگاران
در پی حادثه احمد بالدی، نیروهای امنیتی بیمارستان طالقانی را محاصره کرده و مانع ارتباط خبرنگاران و شهروندان با خانواده او شدند، در تلاشی برای جلوگیری از انتشار هرگونه اطلاعات درباره این حادثه. دادسرای عمومی و انقلاب اهواز بیانیهای صادر کرد و در آن هر فعال یا خبرنگاری که اطلاعاتی درباره این واقعه منتشر کند را تهدید به «پیگرد قانونی» و برخورد «بدون تسامح» کرد. همچنین سه فعال رسانهای عرب از اهواز، به نامهای حسن سلامات، جواد ساعدی و سید صادق آلبوشوکه، پس از پوشش خبری این حادثه دستگیر شدند. این اقدامات نشاندهنده شدت سرکوبی است که خبرنگاران و فعالان حقوق بشر با آن مواجه هستند و محدودیتهای گستردهای که آزادی بیان در ایران با آن روبرو است را برجسته میکند.